البته در این بین ابنیههای خاصی نظیر آثار باستانی بهدلیل مهندسیسازی قرنهاست پا برجا ماندهاند. این امر بیانگر آن است که در واقع رعایت حداقل اصول ایمنی باعث میشود یک ساختمان سالهای متمادی پابرجا بماند.
سالهاست با وقوع هر زلزلهای و تبعات سنگین مالی و جانی، مسئولان امر درصدد به روز کردن مقررات ملی ساختمان و اتخاذ تدابیر مختلف برای عملی کردن آنها برمیآیند. این درحالی است که اساسا باید قبل از وقوع زلزله به فکر مقاومسازی ساختمانها باشیم. هماکنون عمده فعالیتهای توسعهای دولت در عرصه مسکن به جای نوسازی بافتهای فرسوده به پروژه مسکن مهر که اغلب در مکانهای دورافتاده، غیرقابل دسترس و فاقد خدمات زیربنایی و روبنایی اجرایی شده متمرکز شده است.
البته علت این کمتحرکی را میتوان در پیچیدگی مسائل حقوقی و علیالخصوص مشکلات چندمالکیتی در بافتهای فرسوده جستوجو کرد، بهطوری که تمرکز دولت بر تولید مسکن در خارج از شهرها در قالب طرح مسکن مهر را بهدنبال داشته است؛ این درحالی است که درمقابل، بهدلیل فراهم بودن زیرساختهای لازم در بافتهای فرسوده احیای آنها از اولویت برخوردار است.
ضرورت نوسازی بافتهای فرسوده زمانی بیش از پیش احساس میشود که بدانیم بعد از وقوع هر زلزله بیشترین خسارات جانی در این بافتها بهدلیل وجود معابر نامناسب که عملیات امداد رسانی را غیرممکن میسازد رخ میدهد. براین اساس برای جلوگیری از آسیبهای ناشی از زلزله در ابتدا لازم است دولت تمرکز خود در تولید مسکن را از مسکن مهر به احیای بافتهای فرسوده تغییر دهد. در بررسی چرخه نهچندان موفق فعالیت نهادهای ذیربط در امر بافتهای فرسوده درمییابیم که محور آن برپایه نوسازی بافتهای فرسوده استوار بوده، این در حالی است که رویکرد اصلی این طرح باید بر مبنای احیای بافتهای فرسوده بهصورت محلهای دنبال شود؛ بهطوری که در قالب آن ضمن شناسایی بافتهای فرسوده درمحلههای مختلف با تدوین قوانین الزامآور برای مالکان، ضوابط مشخصی نظیر رعایت عرض معابر، سطح اشغال و تراکم ساختمانی مناسب و نیز ضوابط مربوط به نما و بهکارگیری مصالح ساختمانی استاندارد نیز طراحی شود.
در حال حاضر در بدنه دولت و مدیریت شهری سازمانهای ویژهای با ماموریت احیای بافتهای فرسوده مشغول به فعالیتند که در نقش کارفرما اقدام به تملک، سرمایهگذاری و درنهایت نوسازی بافتهای فرسوده میکنند. این درحالی است که با توجه به وفور سرمایهگذارانی که از توان فنی و اجرایی بالایی برخوردار هستند لازم است سازمانهای مذکور با واسپاری فرایند احیای بافتهای فرسوده به سازندگان مسکن، صرفا نقش نظارتی و حمایتی را ایفا کنند که این امر موجب فراهم شدن زمینهای میشود که سازمانهای مذکور در امر احیای بافتهای فرسوده سرمایهگذاری کنند و دستبهکار تهیه طرحهای تفصیلی احیای بافتهای فرسوده شوند. سالهاست اغلب سرمایهداران خرد یا اصطلاحا بساز بهفروشها با توافق با صاحبان املاک کلنگی تاجایی که طرح تفصیلی اجازه دهد اقدام به ساخت مسکن در طبقات مختلف، متناسب با طرح تفصیلی در بافتهای فرسوده میکنند. دولت نیز میتواند این تجربه را مدنظر قرار دهد و به جای دخالت مستقیم در این عرصه، نسبت به حمایت، هدایت و نظارت بر سرمایهگذاران مذکور اقدام کند و درصدد رفع نقاط ضعف فنی آنها در امر ساختوساز برآید. استفاده از این راهکار ضمن کاهش خسارتهای جانی زلزله باعث میشود تا دولت مجبور به تزریق اعتبارات دولتی که بعد از وقوع هرزلزلهای متحمل میشود نباشد.
امیر فرجامی- معاون سابق شهرسازی و معماری وزارت راه و شهرسازی