ترس از ناکامیای همانند چهارسال پیش در المپیک پکن و توقعاتی که همگان از این نابغه کشتی فرنگی جهان داشتند میتوانست به یک فاجعه منجرشود؛ اما سوریان این بار مرتکب اشتباهات پیشین نشد و با محاسباتی دقیق، حسابشده و باتجربهتر از همیشه و آماده، با پشتسر گذاشتن تمامی مخاطرات، از آزمونی بزرگ سربلند بیرون آمد و با اضافه کردن طلای المپیک به پنجمدال جهانی و مدالهای متعدد آسیاییاش به یک رکورد تاریخی دست پیدا کرد؛ رکوردی که زدنش به این زودیها برای کمتر قهرمانی ممکن خواهد بود.
یکی از چهار طلایی کاروان ورزشی ایران در المپیک لندن در گفتوگو با همشهری ضمن مرور مبارزات با حریفانش از آینده خود گفت و اینکه هنوز برای ادامه دادن و صعود به یک وزن بالاتر تصمیم نهایی نگرفته است. ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
- تجربه تلخ بازیهای المپیک چهارسال پیش در پکن چقدر به سوریان کمک کرد تا این بار به مدال طلای المپیک که همیشه در این سالها آرزویش بود، برسد؟
راستش، تجربه، عنصر گرانسنگی است که نمیتوان آن را چه در زندگی شخصی و چه در زندگی ورزشی نادیده گرفت. طبیعی بود که این بار در لندن با فضای المپیک دیگر بیگانه نبودم و سختی کار را نیز با تمامی وجود شناخته بودم و به تمامی ابعاد کار نیز اشراف داشتم و به همین دلیل میتوانم ادعا کنم که از هر نظر چه در امر برنامهریزی و چه تمرکز متفاوتتر از سایر همتیمیهایم برای رسیدن به موفقیت برنامهریزی کرده بودم و حتی برای هر ثانیه کشتیهایم هم برنامه داشتم و ناکامی دوره قبل بیشتر مرا وادار میکرد تا بتوانم شکست دوره پیش را جبران کنم.
- قبول دارید برخلاف المپیک قبلی که همگان مدال طلای سوریان را حتمی میدانستند، این بار بنا با هوشمندی و زیرکی با رد این موضوع در گفتوگوهای مختلف بار روانی مخرب را از روی دوش شما برداشت و حتی با اعلام اینکه ناکامی احتمالی شما هم تأثیری در نتایج دیگر کشتیگیران نخواهد داشت کمک کرد تا بتوانی راحتتر کشتی بگیری؟
اگرچه بابت این موضوع در المپیک پکن تاوان سختی پرداختم ولی معتقدم که انتظارات و توقع هم از من و دیگر قهرمانان ممتاز، به حق بوده و هست. طبیعی است که همواره در هر رویداد بزرگی مثل المپیک روی موفقیت قهرمانان مختلف پیشبینیهایی صورت میگیرد ولی این برعهده خود ورزشکار است تا با اتکا به تواناییهای خود و خودباوری، بر استرسهای اینچنینی غلبه کند و به قول معروف دچار مشکل نشود. با وجود اینکه بنا و دوستانش در این زمینه که شما پرسیدید خوب کار کردند اما من یک واقعیت مسلم را نباید انکار کنم و آن اینکه معتقدم مربیان در مورد آمادگی جسمانی کارشان را به نحو عالی انجام دادهاند و در یک کلام اینکه راز موفقیت تاریخی کشتی فرنگی در المپیک مقوله آمادگی جسمانی بود که باعث شد تا کشتیگیران در سایه آن با روحیهای بالا به موفقیت دست پیدا کنند. من قبل از اعزام به المپیک در تهران در مورد مسائل زیادی با مربیان و ازجمله خود آقای بنا صحبت داشتم و به لحاظ ذهنی نیز به درک جدیدی رسیدم و آن اینکه به داشتهها و تواناییهای خودم باید تکیه کنم.
من میدانهای بزرگی را در یک دهه اخیر تجربه کردهام و میخواهم این نکته و واقعیت را بگویم که آمادگی جسمانی و آمادگی روحی و روانی برخلاف برخی از دیدگاهها هرگز از هم جدا نبوده و نیستند بلکه این دو به نوعی مکمل همدیگرند. من خودم بعد از مدتها کلنجاررفتن، به این نتیجه رسیدم که ناکامیام در المپیک2008 پکن فقط مربوط به عدمآمادگی جسمانی بوده و هیچ ربطی هم به مسائل روحی و روانی نداشته است. چهارسال پیش من به دلیل اینکه از لحاظ جسمانی چندان آماده نبودم دچاراما و اگرهای بسیاری شدم و حتی اینکه در قرعه به چهکسی خواهم خورد نیروی روحی و جسمانی من را تحلیل برد اما در لندن هیچکدام از این موارد هرگز به سراغم نیامد چرا که با آمادگی مطلوب به چیزی جز موفقیت و طلا فکر نمیکردم و برایم اصلا مهم نبود در هر مرحله با کدامیک از کشتیگیران باید روبهرو شوم. همه تمرکزم در لندن و در طول یک روز مبارزه به کشتیهایم بود که چگونه باید با حریفانم کشتی بگیرم و چه برنامهای برای شکست دادن آنان داشته باشم.
- خیلیها با وجود آنکه شما را یکی از استثناهای کشتی فرنگی جهان میشناسند میخواهند بدانند سهم بنا در همه این سالها در موفقیت سوریان چقدر بوده است؟
کارنامه بنا خود گواه روشنی بر شایستگیهای اوست. ورزش کشور باید از داشتن و پرورش چنین مربیای بهخود ببالد. من نیز از سن 17سالگی که قدم در راه حرفهای گذاشتم این افتخار را داشتم که شاگرد ایشان باشم و از نعمت همراهی ایشان در تمامی این سالها بهرهمند باشم. البته در همه این سالها برخلاف آنچه شاید خیلیها تصورش را هم نکنند بارها پیش آمد که با یکدیگر اختلاف سلیقه پیدا کردیم که یا ایشان بهنوعی توانست من را قانع کند و یا خیلی مواقع هم من با رعایت حرمت شاگرد و استادی توانستم از نظرم دفاع کنم. شاید خیلیها ندانند که من از دیماه سال90 از بنا درخواست کردم تا تمریناتم را زیرنظر آقای نوربخش انجام دهم که قبلا هم با او نتایج خوبی در مسابقات جهانی گرفته بودم. آقای بنا هم با خوشرویی موافقت کردند و من جا دارد که همین جا از همه زحمات این مربی خوب و زحمتکشم تشکر کنم.
- نبودن نوربخش در لندن برایت از نظر روحی مشکلساز نشد؟
به هر حال در مورد اعزام مربیان، آقای بنا تصمیمگیرنده بود و متأسفانه سهمیه محدود برای مربیان اعزامی باعث شد تا تیم کشتی فرنگی از حضور این مربی محروم باشد ولی خوشبختانه مهر او و همراهی او تا آخرین لحظه اعزام نقطه قوتی برای من بود، ضمن آنکه با بودن آقای بنا که روابطمان فراتر از استاد و شاگردی است مشکل خاصی در کنار تشک نداشتم و از راهنماییهای او کمال استفاده را بردم.
- نبود مانکیف روسی و برخوردنکردن با کشتی گیر کرهای و هاسه گاوای ژاپنی چقدر به قهرمانی سوریان کمک کرد؟
همانگونه که در سؤالات قبلی پاسخ دادم آنقدر با آمادگی قدم روی تشک گذاشته بودم که هرگز نام حریفانم برایم مهم نبود. آنقدر کشتی همه حریفان اصلیام را در چهار سال گذشته در خواب و بیداری و همچنین با کمک مربیان در اردو تجزیه و تحلیل کرده بودم که برای شکست دادن همه آنان برنامه داشتم. البته مانکیف با شکست مقابل سیمونوف به المپیک نرسید ولی حریفان کرهای و ژاپنیام قبل از برخورد با من شکست خورده بودند و قسمت نشد که با آنها مبارزه کنم.
- برخیها کشتی اول و بعضیها نیز کشتی آخر شما را مهمترین و سختترین کشتی سوریان در لندن میدانند، نظر خودت در اینباره چیست؟
من فکر میکنم کشتی آخرم از همه سختتر بود. با حریفی بهنام بایراموف کشتی گرفتم که هم قهرمان جهان بود و هم جدیترین حریفم در این مسابقات. در چهار کشتیای که با او گرفته بودم دوبار او را برده بودم و دوبار نیز به او باخته بودم. خوشحالم که با این برد شیرین توانستم هم از او جلو بزنم و هم اینکه مدال طلای المپیک را بگیرم که برایم سخت لذتبخش بود.
- اینکه گفته میشود سوریان قرار است بعد از المپیک به یک وزن بالاتر صعود کند تا چهاندازه حقیقت دارد؟
در این خصوص و اینکه آیا اصلا به کشتی ادامه دهم، هنوز به تصمیم نهایی نرسیدهام.
- یعنی با این حساب حتی احتمال خداحافظیات از کشتی هم وجود دارد؟
هنوز در هیچ کدام از این دومورد به نتیجه لازم نرسیدهام و باید در این خصوص با همه آنهایی که در این سالها مرا یاری دادهاند مشورت کنم و بعد تصمیم بگیرم.
- چند هفته پیش آرش برهانی، مهاجم استقلال، بعد از زدن گل به ملوان عنوان داشته که این گل را تقدیم سوریان میکنم و از این حرف او برداشتهای متفاوتی شده؛ در این خصوص چه میگویی؟
آرش به من لطف داشته و میخواسته محبت خود را نشان دهد که از او صمیمانه متشکرم.