قصور پزشکی هنگامی اتفاق میافتد که پزشک طبق آنچه قوانین پزشکی وظیفه دانسته است نسبت به معاینه دقیق و تشخیص بموقع و درمانهای صحیح و پیگیری مشاوره و راهنماییهای لازم اقدام نکرده باشد. اگر یک پزشک درمانها یا اعمال جراحی را مطابق نظامات دولتی و موازین پزشکی انجام داده و با احساس مسئولیت و حسننیت عمل کند اصلا جایی برای شکایت از طرف بیمار باقی نمیماند و به فرض طرح شکایت هم، شاکی راه به جایی نمیبرد، در حالی که اگر غفلت، عدم مهارت و سهلانگاری در درمان و عدم رعایت نظامات دولتی و موازین پزشکی باعث خسارت و ضرر بیماران شود باید به جبران آن بپردازد؛ هر چند امکان دارد علاوه بر مجازات انتظامی به پرداخت جریمه نقدی یا محکومیت جزایی نیز محکوم شود. از همین رو پزشکان از لحاظ قانونی مسئول خطاهای خود هستند.
معنای قصور
لغتنامه دهخدا: فروماندن، عاجزگردیدن، کوتاه آمدن، فرو نشستن
فرهنگ فارسی عمید: از کاری بازایستادن، واگذاشتن کاری از روی عجز و درماندگی
برای آنکه بتوان گفت فردی مرتکب قصور شده باید:
1 - وظیفه یا مسئولیتی در قبال فرد دیگر داشته باشد.
2 - در اجرای وظیفه یا مسئولیت فوق، کوتاهی کرده باشد.
3 - در نتیجه کوتاهی کردن در مسئولیتی که نسبت به فرد داشته، وی دچار آسیب و زیان شده باشد.
لذا برای اطلاق لفظ «قصور پزشکی»:
1 - فرد باید بیمار پزشک باشد و درواقع، پزشک، مراقبت پزشکی و درمان وی را پذیرفته باشد.
2 - پزشک باید اعمالی انجام داده باشد که از نظر معیارهای پزشکی قابل پذیرفتن است و یا به طور شایعتر اعمالی را که به عنوان اقدامات پذیرفته شده پزشکی باید انجام میداد، انجام نداده باشد.
3 - در نتیجه انجام عملی که نباید انجام میشد یا انجام ندادن کاری که باید انجام میگرفت، بیمار متحمل آسیب شده باشد.
انواع قصور پزشکی
1 - بیمبالاتی
2 - بیاحتیاطی
3 - عدم مهارت
4 - عدم رعایت نظامات دولتی
بیمبالاتی
پزشک از انجام اعمالی که در مواجهه با بیمار و بیماری او جزو اعمال پذیرفته شده ضروری بوده، غفلت کرده است؛ یعنی اموری که لازم بوده انجام دهد اما انجام نداده است.
از نظر حقوقی منظور از بیمبالاتی حالتی است که شخص لازم است در آن وضعیت کاری انجام دهد ولی ترک عمل کرده است.
بیمبالاتی، ترک کاری است که از نظر علمی انتظار انجام آن از پزشک میرود ولی در اثر غفلت انجام نمییابد؛ مانند انجام ندادن آزمایشهای لازم و معمول قبل از عمل یا عدم انجام گرافی قفسهسینه و عدم معاینه سیستم قلب و تنفس قبل از بیهوشی یا عدم انجام تست حساسیت قبل از تزریق داروهایی که احتمال ایجاد حساسیت، شوک و مرگ را دربردارند.
بالاترین حد قصور مربوط به بیمبالاتی است.
بی احتیاطی
طبیب، جراح یا سایرین با انجام اقداماتی در اثر بیتوجهی و بیدقتی دچار اشتباه شدهاند و درنتیجه بیمار دچار آسیب شده است (کارهایی انجام دادهاند که نباید انجام میشد) که از آن تعبیر به بیپروایی یا سهلانگاری هم میشود؛ به عنوان مثال باقیگذاشتن گاز یا ابزار جراحی در شکم بیمار، پارهکردن رحم در حین کورتاژ و مصرف بیش از اندازه(over dose) دارویی در معالجه یا بیهوشی.
عدم مهارت
مهارت یک پزشک کارایی و توانایی او در انجام وظیفهای است که بهعهده میگیرد و عدم مهارت، ناتوانی یا فقدان کارایی وی بر انجام امور تخصصی و رشتههای وابسته به آن است.
عدم مهارت میتواند:
1 - عملی و ناشی از تازهکاری و بیتجربگی باشد.
2 - علمی یا معنوی و ناشی از بیسوادی و عدم بهرهوری کافی از دانش پزشکی باشد، که به هر صورت نمیتواند عذر موجه یا رافع مسئولیت برای قصور پزشکی باشد.
اگر پزشک در جریان اعمال جراحی یا درمانهای طبی و... متوجه عدم مهارت عملی یا ناشایستگی علمی خود شود و برای جلوگیری از خطر یا وسعت ضایعات و یا شدت صدمات از همکاران متبحرتر یا سایر پزشکان کمک خواسته و با یاری آنها درمان را ادامه و خطر را رفع کند و یا از شدت عوارض بکاهد، قصور خود را گاهی تا حد بخشودگی کاهش خواهد داد. مدرکی که پزشک گرفته نشانه مهارتش است و نمیتوان او را محکوم به عدم مهارت کرد، مگر اینکه در فیلدهایی دخالت کند که مربوط به خودش نیست و ایجاد عارضه میکند. اینکه عملی ناشی از تازهکاری و بیتجربگی باشد خیلی پذیرفتنی نیست. در مواردی که احساس شود کار پزشک ناشی از عدم بهرهبرداری کافی از مطالب علمی و دروسی که گذرانده و مدرک گرفته، است سیستم آموزش را هم میتوان مقصر دانست.
عدم رعایت نظامات دولتی
منظور نظامات خاص مربوط به صاحبان حرفههای پزشکی و رشتههای وابسته است. این نظامات خاص شامل قوانین و آییننامههای نظام پزشکی و دستورالعملهای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و بخشنامههای مراکز علمی و درمانی و هرگونه قانون، مصوبه، آییننامه، بخشنامه و دستورالعملهایی که از طرف قانونگذار یا مقامات صلاحیتدار در امور پزشکی وضع شده، است و عملنکردن به هرکدام از آنها را عدم رعایت نظامات دولتی میگویند. برای مثال عدم پذیرش بیمار اورژانسی یا بخشنامهای در رابطه با عدم تزریق دیکلوفناک به بیماران زیر 13 سال(اگر دیکلوفناک زیر 13سال تزریق و باعث فلج شود فرد مقصر است).
لازم به ذکر است که اعلام نوع تقصیر، فینفسه میزان قصور را تعیین نمیکند و برای مراجع قضایی همگی یک معنی را میدهد و آن جبران خسارت بیمار یا همان پرداخت دیه است.
مراجع ذیصلاح جهت رسیدگی
مراجع قضایی (محاکم دادگستری)
مراجع انتظامی صنفی(سازمان نظام پزشکی)
تخلف انتظامی عبارت است از نقض تکالیفی که به موجب مقررات صنفی وضع شده است.
تخلف کیفری عبارت است از فعل یا ترک فعلی که قانونگذار برای آن مجازاتی در نظر گرفته باشد.
مرجع وضعکننده مقررات
مقررات انتظامی از سوی سازمانهای صنفی و انجمنها(قوه مجریه) وضع میشود.
مقررات کیفری توسط قانونگذار(قوه مقننه) وضع میشود.
مرجع رسیدگی به جرائم
رسیدگی به تخلفات انتظامی توسط هیأتهای انتظامی صنفی انجام میشود.
رسیدگی به تخلفات کیفری در صلاحیت دادگستری است.
انواع مجازاتها
مجازات تخلفات انتظامی جنبه اداری دارد و مشتمل بر توبیخ، کسر حقوق و حداکثر اخراج و انفصال دائم از خدمت است. مجازات تخلفات کیفری جنبه عمومی و خصوصی دارد و مشتمل بر تعزیر، جزای نقدی یا اقدامات تأمینی و تربیتی است.
تذکر: برخی جرائم دارای هر دو جنبه انتظامی و کیفری هستند.
برخی از انواع تخلفات انتظامی
1 - عدم رعایت موازین علمی، شرعی و قانونی
2 - افشای اسرار بیماران
3 - انجام امور خلاف شئون پزشکی
4 - پذیرش بیمار بیش از قدرت معاینه و درمان
5 - تحمیل مخارج غیر ضروری به بیماران