اگر استاد مطهری را از طیف نو‌اندیشان دینی به شمار بیاوریم، باید حتما در اندیشه وی سراغ مولفه‌هایی برویم که به آسیب‌شناسی دیدگاه‌هایی می‌پردازد که در برابر هر فهم جدیدی از دین قدعلم می‌کنند.

با اینکه شهید مطهری در آثار خود با گفتمان‌های دینی گوناگونی به لحاظ فکری احتجاج می‌کرد اما شاید از آن میان گفتمان تحجرگرایان بیشتر از دیگر گفتمان‌ها و جریان‌ها آماج نقد و بررسی استاد قرار گرفته است. اینکه چرا مطهری به جریان‌شناسی تحجرگرایی روی می‌آورد و چه ویژگی‌هایی برای آن برمی‌شمارد و سرانجام چه گفتمان دینی نوینی در برابر این جریان می‌نهد، موضوع گفت‌وگویی است که با دکتر علی دژاکام، محقق، نویسنده و مدرس دانشگاه انجام داده‌ایم و در پی می‌‌آید.

  • اگر قائل به تفاوت برداشت‌ها و تفسیرهای دینی در عصر جدید باشیم که پرشمار و متعدد هستند، استاد مطهری به‌عنوان اندیشمند و نو‌اندیش دینی‌ای که در حوزه‌های گوناگون معارف دینی فهم و دریافت تازه‌ای ارائه کرد، در آثار خود چه رویکردی در قبال این مسئله اتخاذ کرد؟ به بیان دیگر او چه تعریف و فهم نوینی از دین (اسلام) ارائه داد و آیا تقسیم‌بندی‌هایی نظیر فهم نوگرایانه، متحجرانه و از این قبیل در اندیشه وی جایگاهی دارد؟

همانگونه که اشاره کردید از دین قرائت‌های مختلفی می‌شود. آقای مطهری هم رویکرد و رهیافت فلسفی به دین داشت و می‌کوشید فهمی فلسفی (برهانی)، تبیینی و معقول و دفاعی عقلانی از دین بکند. به یقین مطهری از نو‌اندیشان مسلمان است. در دوره‌ای که استاد مطهری می‌زیست نظیر همین بحث‌ها مطرح بود. بر این اساس او با دو جریان (دین‌شناسی) درگیر بود: یکی جریان تحجر و دیگری جریان التقاط. شاید بیشتر از جریان التقاط با جریان تحجر درگیر بود و البته در نهایت جریان التقاط است که وی را به شهادت می‌رساند؛ اگرچه جریان التقاط و تحجر به تعبیر مطهری دو تیغه یک قیچی هستند که حقیقت دین را قربانی می‌کنند. جریان تحجر به این معتقد است که هر‌چه ما در سنت فرهنگی خود به نام دین داریم، عین دین و مقدس بوده و باید آن را نگه داشت. جریان التقاط هم بر این باور است که آنچه در سنت فرهنگی ما به نام دین هست، عین دین است و کهنه، باید آن را کنار گذاشت و یا دست‌کم در آن دخل و تصرف افراطی کرد. بنابراین، از این حیث که هر دو جریان گذشته را به اشتباه عین دین می‌دانند، با یکدیگر تلاقی دارند.

  • ویژگی‌های جریان تحجر از دیدگاه مطهری چیست و چگونه می‌توان آن را به درستی شناخت؟

اتفاقا آقای مطهری ویژگی‌های متحجران و جریان تحجر را به تفصیل بیان کرده است؛ خود این مطلب گویای این است که چقدر ذهن ایشان درگیر بوده است. بنده به برخی از آنها که در آثار مطهری آمده است اشاره می‌کنم:
عقل‮ ‬ستیزی، ‬عقل‌گریزی‮ ‬و‮ ‬تحقیر‮ ‬عقل‮ ‬به‮ ‬خصوص‮ ‬در‮ ‬حوزه‮ ‬فهم‮ ‬دین، ‬در‮ ‬نتیجه‮ ‬ظاهر‌گرایی، ‬شکل‌‌‬گرایی، ‬قشریت، ‬بسنده‮ ‬کردن‮ ‬به‮ ‬ظاهر‮ ‬آیات‮ ‬و‮ ‬روایات‮ ‬و‮ ‬نفهمیدن‮ ‬روح‮ ‬و‮ ‬گوهر‮ ‬دین‮ ‬از‮ ‬مهم‌ترین‮ و‮ ‬بنیادی‌‬ترین‮ ویژگی‮‌‬های‮ ‬متحجران‮ ‬است‮. ‬
نو‮‬ستیزی‮ ‬در‮ ‬حوزه‮ ‬رفتار، ‬سبک‮ ‬زندگی، ‬دینداری، ‬اندیشه‮ ‬به‮ ‌خصوص‮ ‬اندیشه‮ ‬دینی‮ ‬و‮ ‬فاسد‮ ‬و‮ ‬شیطانی‮ ‬دانستن‮ ‬هر‬آنچه‮ ‬نو‮ ‬است‮ ‬و‮ ‬خو‮ ‬گرفتن‮ ‬به‮ ‬کهنه‮ ‬و‮ ‬در‮ ‬دالان‮ ‬تاریخ‮ ‬ماندن‮ ‬و‮ ‬سنت‌‌‬های‮ ‬پوسیده‮ ‬را‮ ‬مقدس‮ ‬دانستن‮ ‬و‮ ‬عین‮ ‬دین‮ ‬و‮ ‬دینداری‮ ‬پنداشتن‮ ‬خصیصه‮ ‬دیگری‮ ‬است‮ ‬که‮ ‬بر‮ ‬پیشانی‮ ‬متحجران‮ ‬مهر‮ ‬شده‮ ‬است‮. ‬
از‮ ‬آنجا‮ ‬که‮ ‬متحجران‮ ‬توان‮ ‬عبور‮ ‬از‮ ‬ظواهر‮ ‬را‮ ‬ندارند‮ ‬فاقد‮ ‬قدرت‮ ‬تجزیه‮ ‬و‮ ‬تحلیل‮‌‬اند‮ ‬و‮ ‬نمی‌‌توانند‮ ‬کلی‮ ‬را‮ ‬از‮ ‬مصداق، ‬هسته‮ ‬را‮ ‬از‮ ‬پوسته، ‬هدف‮ ‬را‮ ‬از‮ ‬وسیله‮ ‬و‮ ‬روح‮ ‬دین‮ ‬را‮ ‬از‮ ‬جسم‮ ‬آن‮ ‬جدا‮ ‬کنند‮ ‬از‮ ‬این‮ ‬رو‮ ‬همیشه‮ ‬به‮ ‬مصاف‮ ‬عارفان، ‬فلاسفه‬، ‬متکلمان‮ ‬و‮ ‬فقیهان‮ ‬عصری رفته‮ ‬و‮ ‬زخم‌های‮ ‬دردناک‮ ‬بر‮ ‬پیکر‮ ‬اندیشه‌‬های‮ ‬اندیشمندان‮ ‬زده‮‌‬اند‮. ‬
متحجران‮ ‬آدمیان‮ ‬را‮ ‬به‮ ‬دو‮ ‬گروه‮ ‬تقسیم‮ ‬می‌‬کنند؛ ‬موحد، ‬مسلمان، ‬مؤمن، ‬متقی، ‬رستگار‮ ‬و‮ ‬در‮ ‬نتیجه‮ ‬بهشتی‮ ‬و‮ ‬کافر، ‬ظالم، ‬فاسق، ‬مرتد‮ ‬و‮ ‬در‮ ‬نتیجه‮ ‬جهنمی، ‬و‮ ‬چون‮ ‬خود‮ ‬را‮ ‬مصداق‮ ‬دسته‮ ‬اول‮ ‬می‮‌‬پندارند‮ ‬در‮ ‬پی‮ ‬کسب‮ ‬بهانه‮ ‬برای‮ ‬افشا، ‬سرکوب‮ ‬و‮ ‬به‮ ‬جهنم‮ ‬فرستادن‮ ‬دسته‮ ‬دوم‮ ‬برمی‮‌‬آیند‮ ‬و‮ ‬لذا‮ ‬تکفیر‮ ‬و‮ ‬تفسیق‮ ‬کردن‮ ‬از‮ ‬ویژگی‮‌‬های‮ ‬بارز‮ ‬این‮ ‬جریان‮ ‬است‮. ‬گویا‮ ‬باور‮ ‬دارند‮ ‬که‮ «‬هرکس‮ ‬با‮ ‬ما‮ ‬نیست، ‬کافر‮ ‬است‮» ‬و‮ «‬هرکس‮ ‬با‮ ‬ما‮ ‬نیست، ‬علیه‮ ‬ماست‮». ‬
دین‮ ‬در‮ ‬نگاه‮ ‬این‮ ‬کج‮‌‬اندیشان‮ ‬هم‮ ‬آثار‮ ‬باستانی‮ ‬است‮ ‬و‮ ‬هم‮ ‬مأمور‮ ‬حفظ‮ ‬و‮ ‬نگهداری‮ ‬از‮ ‬آثار‮ ‬باستانی‮ ‬و‮ ‬در نظر آنان نزول‮ ‬قرآن‮ ‬برای‮ ‬متوقف‮ ‬کردن‮ ‬زمان‮ ‬است‮ ‬و‮ ‬می‌‬کوشند‮ ‬اوضاع‮ ‬را‮ ‬به‮ ‬حال‮ ‬تاریخی‮ ‬خود‮ ‬میخکوب‮ کرده ‬و‮ ‬نگه‌دارند‮ ‬و‮ ‬لذا‮ ‬تربیت‮‌‬شدگان‮ ‬این‮ ‬جریان‮ ‬خود‮ ‬مانند‮ ‬آثار‮ ‬باستانی‌‌‬اند‮ ‬که‮ ‬باید‮ ‬در‮ ‬موزه‮‌‬ها‮ ‬نگهداری‮ ‬شوند‮. ‬
متحجران‮ ‬بر‮خلاف‮ ‬نو‮‌‬اندیشان‮ ‬دینی‮ ‬فرمان‮ ‬به‮ ‬تقلید‮ ‬کور، ‬تسلیم‮ ‬محض، ‬ارادت‮ ‬ورزی‮ ‬خالص، ‬عدم‮ ‬تعقل، ‬تناقض‮ ‬تعقل‮ ‬و‮ ‬تدین‮ ‬می‌‬دهند‮ ‬و‮ ‬عواطف‮ ‬و‮ ‬احساسات‮ ‬مذهبی‮ ‬را‮ ‬بر‮ ‬می‮‌‬انگیزند‮ ‬و‮ ‬بر‮ ‬موج‮ ‬عواطف‮ ‬و‮ ‬احساسات‮ ‬سوار‮ ‬می‌ ‬شوند‮ ‬و‮ ‬استحمار‮ ‬را‮ ‬پیشه‮ ‬خود‮ ‬می‌کنند‮. ‬
کم‌‬سوادی، ‬خشونت، ‬تعبد، ‬حتی‮ ‬در‮ ‬مقام‮ ‬فهم، ‬ساده‮‌‬زیستی‮ ‬و‮ ‬زهد، ‬عوام‬فریبی، ‬انقلابی‬گری‮ ‬در‮ ‬مقام‮ ‬تثبیت‮ ‬و‮ ‬نگهداری‮ ‬سنت، ‬ضدیت‮ ‬با‮ ‬اجتهاد، ‬استناد‮ ‬و‮ ‬استدلال‮ ‬به‮ ‬روایات‮ ‬در‮ ‬مقام‮ ‬فهم‮ ‬فروع‮ ‬و‮ ‬اصول‮ ‬دین‮ ‬و از‮ ‬حجیت‮ ‬انداختن‮ ‬قرآن‮ ‬از‮ ‬ویژگی‮‌‬های‮ دیگر‮ این‮ ‬جریان‮ ‬است‮. ‬

  • آیا به‌نظر شما جریان تحجر امری تاریخی است و یا اینکه هر زمان می‌تواند وجود داشته باشد؟

آقای مطهری بر این باور است که نباید پنداشت تحجر امری تاریخی است و در خوارج، متصوفه، اشعریان، حنبلیان، اخبارگری، ابن‌تیمیه و نهضت وهابی‌گری مصداق پیدا می‌کند. باید توجه داشت که تحجر یک اندیشه است و هر زمان ممکن است سر برآورد و جامعه و اندیشه دینی را به چالش بکشد و لذا می‌گفت اگرچه خوارج نیستند ولی روح خارجی‌گری در خیلی از فرقه‌ها وجود دارد.

  • چرا می‌گویند برخورد با جریان تحجر سخت است و علما بسیار احتیاط می‌کنند؟

جریان تحجر به‌دلیل ظاهرالصلاح بودن، مقدس مآب بودن، عابد و زاهد بودن، ساده‌زیستی و در ظاهر داشتن تقوی و شجاعت، بسیار عوام‌پسند و عوام‌فریب است و پایگاه عوامانه دارد و لذا برخورد با این جریان بسیار سخت و هزینه‌بردار است. علی(ع) در برخورد با خوارج به‌عنوان نخستین جریان تحجر در تاریخ اسلام فرمود: «چشم این فتنه را من درآوردم و غیر از من احدی جرأت چنین کاری را نداشت پس از آنکه موج دریای تاریکی و شبهه‌ناک آن بالا گرفته بود و هاری آن فزونی یافته بود.» گویا علی(ع) از طرفی به‌خود می‌بالد که توانسته چشم فتنه را درآورد، از سوی دیگر تذکار می‌دهد که در برخورد با متحجران باید بسیار محتاط بود و درست و دقیق عمل کرد. علی(ع) اینان را به سگانی‌‌ تشبیه می‌کند که اگر به جان ملتی بیفتند دمار از روزگارش درخواهند آورد.

  • آیا می‌توان جریان تحجر را ریشه‌یابی و ریشه‌های آن را بیان کرد؟

اگرچه می‌توان تعلق و وابستگی دنیوی، میل‌ها و هواهای نفسانی، سنت‌گرایی و گذشته فکری، شخصیت‌گرایی، عدم‌تحمل دیگران و نداشتن سعه‌صدر و مطلق‌اندیشی را از ریشه‌‌های تحجر برشمرد ولی باید برای ریشه‌یابی دقیق جریان تحجر تحقیقات دینی، جامعه‌شناختی و روان‌شناختی کرد تا جامعه بشری را از این بلیه نجات بخشید.

  • وضعیت تحجر در جامعه امروز به‌خصوص در نسبت با حکومت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اکنون لازم است بررسی شود که در دهه چهارم انقلاب، اندیشه، عملکرد و شعار کدام فرد یا گروهی به فکر و رفتار و شعار تحجر نزدیک‌تر است؟ چه اشخاص یا تشکل‌هایی صرفا به ظواهر دین چسبیده‌اند و نگاه تنگ، ظاهربین، خشونت‌پرور و تفرقه‌آمیز خود را عین اسلام می‌دانند و دیگران را یکسره منحرف، التقاطی یا ملحد می‌خوانند و آنان را تکفیر می‌کنند؟ کدام جریان در امر به معروف و نهی از منکر بدون بصیرت لازم و بی‌توجه به عدم‌تأثیر در مخاطبان یا بی‌عنایت به بروز مفسده‌ای بزرگ‌تر، روش‌های غیرعقلانی و بعضا غیرانسانی اتخاذ می‌کنند و موجب بدبینی و گاهی انزجار بخش قابل توجهی از شهروندان و نیز افکار عمومی جهان، نسبت به اسلام و ایران می‌شوند؟ درست است که عده‌ای از تنگ‌نظران و خشونت‌ورزان، زاهدانه و متعبدانه زندگی می‌کنند و قصدشان نیز خدمت به اسلام و انقلاب است اما بسیاری از آنان در معنویت، بهبود اوضاع مردم و رفع مشکلات کشور، تک‌بعدی و غیرواقع‌بینانه می‌اندیشند و براساس جزمیات خود عمل می‌کنند که نتیجه آن دوری مردم به‌طور عام و نسل جوان به‌طور خاص از جمهوری اسلامی است.

کد خبر 211985

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز