بسیاری از کشورهای بزرگ دنیا و کشورهای پیشرفته و توسعه یافته، با وجود اینکه در بسیاری از صنایع، تکنولوژی را واگذار کردهاند و خودشان درصدد تولید آن تکنولوژی نیستند، کماکان در بحث کاغذ بهعنوان یکی از تولیدکنندگان بزرگ مطرح هستند. البته این مسئله 2 جنبه دارد؛ یکی اهمیت موضوع کاغذ و استراتژیک بودن آن و نکته دوم مزیتهایی که در کشورها برای تولید کاغذ وجود دارد که نشان میدهد موضوع کاغذ در دنیا یک موضوع کاملاً حسابشده، هدفمند و استراتژیک است و سهمی اساسی در سبد اقتصادی کشورها دارد. وقتی ما بهعنوان یک مصرفکننده جدی کاغذ به موضوع نگاه میکنیم، اهمیت کاغذ بهمراتب برایمان بیشتر میشود. مادام که تولید کاغذ در کشور وجود نداشته باشد، وابستگی ما به این صنعت پابرجاست؛ حتی اگر وابستگی ما در بسیاری از صنایع به حداقل رسیده باشد. شاید در نگاه اول، کاغذ به محدوده کتاب خلاصه شود، اما تنها یکی از مصارف این محصول استراتژیک، تولید کتاب است و در دیگر محصولات فرهنگی اعم از بستهبندی، دفتر و لوازم التحریر، تبلیغات، رسانه و بسیاری از صنایع دیگر کاربرد دارد. اساساً زیربنای صنعت چاپ و رسانههای ما در بخش فرهنگ، موضوع کاغذ است اگرچه بزرگترین حوزه مصرفکننده کاغذ در حال حاضر حوزه کتاب است اما تنها مصرفکننده کاغذ نیست.
طبیعی است که با این نگاه، جامعه به کاغذ توجه دارد و مسئولان امر متوجه اهمیت کاغذ باشند و حتی صنوف و انجمنها هم کاغذ را رصد میکنند. تولید کاغذ در دنیا با نگاه به مزیتهای موجود در رابطه با مواداولیه کاغذ قرار دارد؛ یعنی اگر کشوری بخواهد تولیدکننده کاغذ باشد، در قدم اول مزایای موجود در کشور خود را ارزیابی میکند. براساس آن مزایا و بهاصطلاح خود صنعتگران «بیس» تولید را براساس مزایای موجود در آن کشور نگاه میکند. در یک محاسبه سرانگشتی، مقدار نیاز کشور ما به کاغذ تحریر، بین 250 تا 300هزار تن در سال است که از این 300هزار تن، بالغ بر 80تا 85درصد از راه واردات و بقیه هم تولید داخل است. ما برای تولید کاغذ، 2کارخانه اصلی را در کشور داریم، اگرچه در ظاهر کارخانههای دیگری هم وجود دارند ولی مشخصاً همان 2کارخانه، تولید کاغذ تحریر شیت و بستهبندی شده را در کشور تولید میکنند که یکی کارخانه کاغذ پارس و دیگری هم کارخانه کاغذ مازندران است. در کنار این، 2یا 3کارخانه هم به این اسم راهاندازی شدهاند، ولی هیچگاه به بهرهبرداری جدی نرسیدهاند. اینها ظرفیت جدی هستند و بالقوه این امکان را دارند که به کمک این وضعیت موجود بیایند ولی هنوز نتوانستهاند در چرخه تأمین نیاز داخلی قرار بگیرند. عمده کاغذ مورد نیاز مان را طی این سالها، ابتدا از اتریش و آلمان و بعد از آن و در حال حاضر از چین، هندوستان و کرهجنوبی و بخش دیگری را هم از کشورهای روسیه و اوکراین تأمین کردیم.
نکته مهم این است که طی سالهای اخیر (بهخصوص در این 4-5سال اخیر) کشور چین بیشترین کاغذ را به ما فروخته است. کره و هند هم در 2سال گذشته سهم قابل توجهی از بازار ما را بهخود اختصاص دادهاند. ما این میزان نیاز را طی سالهای اخیر از این کشورها تأمین کردیم. بنابراین به راحتی پی میبریم که ما با یک بهاصطلاح شکنندگی جدی در موضوع کاغذ مواجه هستیم. باید نگاهی اساسیتر به موضوع تولید کاغذ در کشور داشته باشیم؛ یعنی بهنظر من این نگاه که ما الان تهدید را التیام ببخشیم و شرایط را اصلاح کنیم، قطعاً باید دنبال شود و از آن فاصله نگیریم. نکته اساسیتر این است که این شرایط تهدیدآمیز جامعه نشر و جامعه فرهنگی کشور را کلانتر ببینیم و به فرصتی مطلوب و شرایطی مناسب برگردانیم و به این سمت برویم که طی 3تا 5سال آینده، شرایط ایدهآلی داشته باشیم و اساساً مشکل جدی، حداقل در رابطه با موضوع کاغذ در کشور نداشته باشیم. در حال حاضر مطالبهای به نام پایینآمدن قیمت کاغذ صورت گرفته است، مطالبه بعدی باید این باشد که تولید داخلی ما هم در حوزه کاغذ قوی شود.
* مشاور سابق اجرایی معاونت فرهنگی ارشاد