یکشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۲ - ۰۶:۰۶
۰ نفر

گروه ادب و هنر-ترجمه: ناهید پیشور: پس از موفقیت خیره‌کننده «جدایی نادر از سیمین»، انتظار تماشای یک فیلم درخشان دیگر از اصغر فرهادی توقع بالایی محسوب نمی‌شد.

اصغر فرهادی - فیلم گذشته

پرافتخارترین کارگردان سینمای ایران در عرصه‌های بین‌المللی با «گذشته» نشان داد که می‌تواند در قامت فیلمسازی جهانی پروژه‌ای دشوار را به سامان برساند. گذشته به‌عنوان محصول سینمای فرانسه در جشنواره کن به نمایش درآمد و نامزد دریافت نخل طلا شد. اکران عمومی گذشته در فرانسه و چند کشور اروپایی موفقیت‌آمیز بوده و همزمان با اکران اروپا، این فیلم در ایران نیز به نمایش درآمده است. آنچه پیش رو دارید گفت‌و‌گویی است که مت موئلر در حاشیه جشنواره کن با اصغر فرهادی انجام داده است. موئلر در مقدمه گفت‌و‌گویش با فرهادی چنین نوشته‌است: فیلم تازه فرهادی همچون کار قبلی کارگردان، یک ملودرام پیچیده است که به شیوه منحصربه‌فرد او و با دقت و ظرافت استادانه نوشته و پرداخته شده است. این فیلم که روایت داستانی پرتعلیق است، پر از شوک‌های کوچک و مقطعی اما غیرمنتظره و پیش‌بینی نشده است که رفته‌رفته هر چه به پایان نزدیک‌تر می‌شود، برداشت و استنباط شما را از تک‌تک کاراکترهای فیلم و روابطشان با دیگر شخصیت‌ها تغییر می‌دهد. در حقیقت این فرهادی است که با مدیریت، همه المان‌ها و جزئیات ظریف و پیچیده قصه را پرداخته و با پختگی خود و گرفتن بازی‌های زیرکانه از هنرپیشگان، اثر درخور تحسینی را به مخاطب عرضه می‌کند.

  • گذشته نخستین حضور شما را در جشنواره کن رقم می‌زند. آیا پذیرش فیلمتان را در این معتبرترین فستیوال سینمایی، نقطه اوج تأیید و مقبولیت هنرتان در جامعه جهانی می‌دانید؟

البته من این معیار را برای ارزیابی یک فیلم و سنجش میزان موفقیت آن کافی نمی‌دانم. تردیدی نیست که جشنواره کن یک رویداد بسیار مهم در سراسر دنیاست چون کانون توجه همه مردم دنیاست اما این بدان معنا نیست که اگر فیلمی به هر دلیلی، در این جشنواره حاضر نشد، از اهمیت کمتری برخوردار باشد.

  • چرا بعد از جدایی نادر از سیمین، واکاوی مضامین و موضوعات مربوط به مسائل خانواده‌های از هم‌گسیخته یا خانواده‌هایی که در آستانه از هم پاشیدگی هستند را در سناریوهایتان ادامه می‌دهید؟

می‌دانید به‌نظر خودم این موضوع یکی از دغدغه‌های شخصی من است. بهتر بگویم شاید سؤالات زیادی درباره این موضوع درون من وجود دارد که به بخشی از آنها آگاهم و پاره‌ای شاید از ناخودآگاهم جاری می‌شوند. من با نوشتن چنین داستان‌ها و سناریوهایی، این سؤالات را مطرح و پاسخ و قضاوت را به مخاطبانم واگذار می‌کنم. وقتی قصه فیلم‌ام را براساس و مبنای یک خانواده می‌نویسم، این به من امکان بیشتری برای برقراری ارتباط با مخاطبانم می‌دهد؛ چراکه مخاطبین من در سراسر دنیا، هریک به نوعی تجربه زندگی در یک خانواده را داشته‌اند و این آنها را یک گام به فیلم‌های من نزدیک‌تر می‌کند.

  • هم داستان و هم کاراکترهای گذشته فرانسوی هستند. اگر همین سناریو در ایران ساخته می‌شد، امکان داشت که موضوعات و مضامین مدنظر شما تا این اندازه تأثیرگذار و قوی پرداخته شوند؟

تفاوت اینجاست که در فرهنگ ما عموم مردم کمتر خود را ابراز (بیان) کرده اما در اینجا مردم راحت‌تر، صریح‌تر و روشن‌تر خود از خود می‌گویند و مسائل‌شان را بازگو می‌کنند. در واقع می‌شد این فیلم را در ایران ساخت اما بدون شک فیلمی کاملا متفاوت از کار درمی‌آمد، چراکه در ایران به‌خاطر عرف و باورهای جامعه، بسیاری از موارد تغییر می‌کرد؛ قطعا شیوه و سبک زندگی شخصیت‌ها تا حد زیادی متفاوت از این گذشته می‌شد، اما احساساتی نظیر عشق، گناه، تنفر و حس مسئولیت در آن مشابه بودند؛ درحالی‌که ممکن بود شیوه بیان و ابراز آنها در 2 فرهنگ متفاوت باشد.

  • روش و رویکرد شما در کارگردانی شخصی بازیگرانتان چیست؟ مقصودم این است که چگونه هر یک از آنها را راهنمایی می‌کنید تا به فضای ذهنی شما نزدیک شوند و شخصیتی که مدنظر شماست را درآورند؟

راستش را بخواهید، پاسخ دادن به این سؤال برایم کمی مشکل است چون من سر صحنه و هنگام کارگردانی، هیچ تصور بیرونی از خودم ندارم و نمی‌دانم که چه کاری انجام می‌دهم. گاهی اوقات وقتی پشت صحنه کار را تماشا می‌کنم، از بعضی کارهای خودم شگفت‌زده می‌شوم؛ مثلا از اینکه در بعضی موارد با حساسیت زیاد می‌خواهم که تمامی جزئیات فیلمنامه با دقت و ظرافت در بازی‌ها اجرا شود! اما در پاسخ به سؤال شما باید بگویم که من همواره به هنرپیشگانم آزادی عمل می‌دهم و دستشان را باز می‌گذارم. با وجود این همیشه به آنها می‌گویم اگر درباره موضوع یا مورد خاصی تردید دارید، نمی‌توانید آن را بپذیرید یا باور داشته باشید، با من در میان بگذارید تا درباره‌اش با هم صحبت کنیم.

  • می‌توانید به یک نمونه اشاره کنید؟

طاهر رحیم مدام در تمرین‌ها از من می‌پرسید که چرا سمیر تا این اندازه با احمد، همسر سابق زن مورد علاقه‌اش، آرام و خونسرد برخورد می‌کند. او حضور احمد را در خانه‌اش پذیرفته و با این موضوع مشکل جدی‌ای ندارد. طاهر می‌خواست در برخورد با این شخصیت، رفتاری پرخاشگرانه داشته باشد. در این شرایط من هرگز اصرار نمی‌کردم که کاری را که من می‌گویم انجام بده! در عوض تلاش می‌کردم تا در جریان تمرینات به نوعی رابطه 2 مرد را مدیریت کنم تا هر چه بیشتر و بیشتر روی هم شناخت پیدا کنند. همین روند ادامه پیدا کرد تا روزی طاهر به من گفت: من یکجور حس همدردی و حتی دلسوزی نسبت به احمد دارم. نمی‌توانم با او رفتار بدی داشته باشم چون حس می‌کنم که او هم مثل من در مخمصه افتاده و گرفتار شده است. تقریبا 3 هفته طول کشید تا او به این نتیجه رسید و من در نهایت به آنچه از بازی و شخصیت او انتظار داشتم، دست یافتم و نتیجه مطلوب و ایده‌آل مدنظر خودم را گرفتم. مسئله این بود که من به‌عنوان یک کارگردان به او این آزادی و فرصت را دادم تا خودش به این نتیجه و برداشت از کاراکتر برسد.

  • آیا هیچگاه برنیس بژو نسبت به اینکه ممکن است ماری (کاراکتر او در گذشته)، یک شخصیت سنگدل و غیردلسوز به‌نظر مخاطب بیاید، ابراز نگرانی نکرد؟

کاراکتری را که او بازی می‌کند، تا حد زیادی از برنیس واقعی در زندگی شخصی‌اش فاصله دارد یا بهتر بگویم کوچک‌ترین وجه اشتراکی با شخصیت واقعی او ندارد، کمااینکه او گاهی در موقعیت‌های مختلف می‌گفت اگر من به جای ماری بودم، مثل او برخورد نمی‌کردم. برنیس برای اینکه از خودش فاصله بگیرد و در قالب کاراکتر ماری با همان خصایص و خلقیات جای بگیرد، به زمان نیاز داشت. اما وقتی سر فیلمبرداری آمد، آنقدر روی ماری شناخت پیدا کرده بود که به این باور رسیده بود، همه آنچه را که کاراکترش قرار بود انجام دهد، دقیقا همان‌هایی بود که ممکن بود خودش در آن موقعیت‌ها انجام دهد.

  • موفقیت جدایی نادر از سیمین چطور و تا چه حد زندگی شما را به‌عنوان یک فیلمساز یا یک فرد (شهروند) عادی تغییر داد؟ آیا این نقطه عطف در کارنامه هنری شما، زندگی شخصی‌تان را هم تحت‌تأثیر قرار داد؟

باید بگویم که این موضوع به هیچ وجه زندگی خصوصی مرا تحت‌تأثیر قرار نداد. روابط من با اشخاص خوب در زندگی‌ام مثل سابق است و تغییری نکرده. اما آن موفقیت طیف مخاطبان من را گسترده‌تر کرد و به همه مردم در سراسر دنیا تعمیم داد. از سوی دیگر برای ساختن فیلم، دیگر با مشکلات مالی مواجه نیستم.

  • آیا گذشته آغازی برای یک دوره فیلمسازی در خارج از ایران است؟

این بستگی به داستان‌هایی دارد که از این پس سراغ من خواهند آمد. من تصمیم نمی‌گیرم تا برای ساختن فیلم به کشور خاصی بروم و بعد یک قصه یا داستان برای آن انتخاب کنم؛ من منتظر می‌مانم تا قصه خودش به من بگوید باید کجا بروم.

کد خبر 223987

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز