رویاهای روشن مدتهاست که موضوع مورد علاقه پژوهشگران بوده است.
اصطلاح رویای روشن برای نخستین بار بوسیله "فردردیک فون ادن" در سال 1911 ابداع شد که "کابوسهای روشن" (lucid nightmares) را به عنوان یکی از پدیدههای هشیاری در حین خواب گزارش کرده بود.
در کابوس روشن فرد رویابین آگاه است که دارد رویا میبیند و این که این رویا یک کابوس است. فرد در این کابوسها اغلب موجودات شریری را میبیند که میخواهند به او آسیب برسانند و باعث ترس او میشوند، و رویابین میخواهد بیدار شود و از آنها بگریزد، اما قادر به انجام این کار نیست.
اما در رویای روشن که شایعتر است، فرد رویدادهایی معمول را میبیند، اما در عین حال از رویا بودن آنها آگاه است، و میلی به بیدار شدن و پایان دادن به این رویا ندارد.
این رویاها به خصوص از لحاظ دلالتهایی که برای نظریههای درباره خودآگاهی و هویت دارند، جالب توجه هستند.
این حقیقت را در نظر بگیرید که رویابین در حین این نوع رویاها به وضوح دارای خوداگاهی است او میتواند میان واقعی و غیرواقعی تفاوت بگذارد، و بنابراین دیوانه نیست. توانایی استدلال و تفکر منطقی فرد نیز بینقص است. همچنین فرد در این حالت خاطرات مربوط به زندگیش را نیز به یاد دارد. توانایی رویابین برای اینکه دیدگاه شخص ثالثی را اتخاذ کند، نیز سرجایش است،
بنابراین او میتواند آگاهانه افکار و احساسات شخصیتی دیگر را در رویا را مورد توجه قرار دهد ، آنها را حدس بزند با آنها سرگرم شود. در واقع همه تعاملها و گفتگوهای میان میان رویابین و شخصیتهای رویا درست مانند وضعیتی است که در خیالپردازی در حین بیداری رخ میدهد.
از طرف دیگر شخصیتهای این نوع رویا را نمیتوان صرفا آفریدههای رویابین شمرد، چرا این شخصیتها طوری عمل میکنند که گویی توانایی ذهنی و خود مختاری کاملی دارند، و در کابوسهای روشن به وضوح بر ضد تمایلات رویابین عمل میکنند.
در مجموع میتواند گفت تمام عناصر "ذهن" که وجودشان را در زندگی در حالت بیداری بدیهی میشماریم در حالت رویای روشن هم در رویابین و هم برای شخصیتهای رویا وجود دارند.
اما علاوه بر این عناصر طبیعی "ذهن" که در حالت رویای روشن وجود دارند، رویابین و شخصیتهای دیگر این نوع رویا دارای تواناییهای دیگری هم دارند.
رویابین در این نوع رویاها میتواند باعث ایجاد وقایعی شود که اگر در زندگی واقعی رخ میداد، آنها را معجزهآسا میشمردیم.
رویابین هنگامی در حالت رویای روشن قرار دارد ممکن است متقاعد شود که دارای قدرتهای ذهنی فوقطبیعی است.
همچنین گاهی فرد در این نوع رویاها میتواند کنترل سیر رویدادها را به دست بگیرد، بنابراین همان کاری را با شخصیتهای رویا را انجام میدهد که یک رماننویس با شخصیتهای تخیلیاش در داستان انجام میدهد- اما نکته جالب این است که در همان حال شخصیتهای رویا از نظر رویابین موجوداتی واقعی یا در موارد کابوسهای روشن "بیش از حد واقعی" به نظر میآیند.
اعمالی که شخصیتهای این نوع رویا انجام میدهند ممکن است باعث هر نوع تجربهای در رویابین شوند.
حقیقت این است کسی که رویای هشیارانه میبیند مانند فردی کاملا بیدار است که نمیتوان گفت دچار توهم شده است، زیرا میتواند میان واقعی و غیرواقعی فرق بگذارد؛ و با این وجود دنیایی کامل را تجربه میکند که دارای شخصیتها، حرکات، اعمال، خط داستانی و به اصطلاح "فضایی" است که درست مانند آن چیزهایی است که در دنیای واقعی رخ میدهد. در واقع این دنیای رویایی و شخصیتهای آن آنچنان واقعی به نظر میرسند که ممکن است اثرات تشدیدشده فیزیولوژیک ترس، لذت و حتی تا حد "تجربه نزدیک به مرگ" را ایجاد کنند.
گرچه رویای هشیارانه در واقع اغلب از مرحله REM خواب (مرحله حرکات سریع چشم) شروع میشود (و برای همین است که به آن رویا میگوییم)، اما در واقع نوعی مرحله بینابینی است که آمیزهای از خصوصیات مراحل REM و غیر REM (مرحلهای از خواب بدون حرکت سریع چشمها) خواب را دارد یا به عبارت دیگر "یک مرحله بیداری نسبی همراه با حرکات سریع چشم" است.
بنابراین در واقع رویای روشن به معنای دقیق کلمه حالتی از خواب نیست- گرچه اغلب در طول خواب رخ میدهد.
رویای روشن یک وضعیت بیداری هم نیست. برخلاف زمانی که فرد در حالت بیداری چشمانش را بسته و استراحت میکند، در حین این نوع رویا فعالیت مغزی با امواج آلفا در نوار مغزی مشاهده نمیشود و در عوض امواج با فرکانس پایین تتا و دلتا که مربوط به خواب هستند، در نوار مغز وجود دارند. از طرف دیگر در حین رویابینی روشن افزایش پتانسیل الکتریکی در باند فرکانس 40 هرتز به خصوص در بخشهای جلویی مغز در نوار مغز دیده میشود.
شواهدی به دست آمده است که رویابینی روشن با فعال شدن مجدد شبکههای عصبی بخشهای پیشپیشانی قشر مغزارتباط دارد. یک بررسی اخیر با ام آر آی کارکردی (fMRI) از مغز افراد نشان داد در حین رویابینی روشن نسبت به حالت خواب REM عادی، فعالیت به طول قابلتوجه قویتر در بخشهای گوناگون قشر مغز از جمله قطعههای پیشپیشانی و پسسری- گیجگاهی وجود دارد.
جالب این است که این نواحی به شدت فعال شده در حین این نوع رویا، تقریبا همان مناطقیاند که در حین خواب REM غیرفعال میشوند.
این اطلاعات نشان میدهد که رویابینی روشن یک پدیده مربوط به خواب REM نیست، گرچه ممکن است در خواب REM شروع شود یا برخی از خصوصیات خواب REM مانند فلج عضلانی در این وضعیت هم مشاهده شود.
Psychology Today