با وجود برخی حاشیهها، دیدار هیأت سوسیالیست پارلمان اروپا به ریاست ناریا گرونبرک به ایران در حالی بود که پیش از این در سال 2007 نیز یک هیأت پارلمانی اروپا به ریاست ژان لویی بورلو، رئیس حزب راست میانه اتحاد دمکرات در مجلس فرانسه به ایران سفر کرده بود. در کشاکش سفر این هیأتها بار دیگر رویکردها و رهیافتها به دیپلماسی پارلمانی در قالب گروههای دوستی، هیأتهای سیاسی و تفاسیری از این قبیل فزونی یافته است.
با وجود اینکه نوع نگاه و نگرش سیاسی دیپلماسی پارلمانی گروههایی که از ایران دید و بازدید دارند، بیانگر سویههای حاکم بر رفتارهای کشورهای متبوع است اما بهنظر میرسد روزهای نهچندان گرم روابط دیپلماتیک بین ایران و اروپا و برخی دیگر از کشورها اکنون دیپلماسی پارلمانی به کمک دیپلماسی رسمی برای گذر از بنبست دیپلماتیک در روابط دو و چندجانبه آمده است. از این دیدگاه شاید بتوان این تحرکات دیپلماتیک در سطح هیأتهای پارلمانی را پیشدرآمدی برای بهبود و گشایش روابط رسمی دانست ولی فارغ از این دیدگاه میتوان گفت که عموما ایران و اروپا تلاش دارند تا از ظرفیتهای دیپلماسی پارلمانی برای چالشها و تنشهای پیش رو بهره گیرند.
کارکرد دوگانه مجالس
در دنیای جهانیشده امروز، باتوجه به پیچیدگیهای مناسبات سیاسی، استفاده از تمامی اهرمها و ابزارها ازجمله دیپلماسی پارلمانی برای تأمین منافع ملی از اهمیت بسزایی برخوردار است. امروزه در کنار دیپلماسی رسمی و دولتی، دیپلماسی رسانهای و دیپلماسی عمومی، دیپلماسی پارلمانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. از زمان تأسیس اتحادیه مجالس جهانی یا بین المجالس جهانی (IPU) در سال 1889عموما و در 2دهه اخیر خصوصا بهرهگیری از ظرفیت مجالس ملی و فراملی همواره مورد تأکید کشورها بوده است. از اینرو بسیاری از صاحبنظران و نظریهپردازان روابط بینالملل بر این باورند که در 2دهه اخیر روند تضعیف حاکمیت دولتها آغاز شده؛ مسئلهای که زمینه را برای نقشآفرینی نهادهای دیگر در کنار دولتها فراهم کرده است. این نهادها که بهصورت سازمانها ،مؤسسات و انجمنهای مختلف در سطوح ملی و فراملی فعالیت میکنند، با مشارکت فزاینده و ایفای نقشهای مهم و مؤثر در عرصههای مختلف داخلی و بینالمللی، خواهان سهیمشدن در بخشهایی از حاکمیت دولتها هستند؛ روندی که محصول جهانیشدن و ثمره گسترش روزافزون ارتباطات جهانی و درهم تنیدگی اقتصاد جهانی است که منجر به کاهش فاصلههای زمانی و مکانی شده و تمرکز قدرت و انحصار مدیریت در نهادهای دولتی را برنمیتابد. نهادهای پارلمانی و مجالس قانونگذاری ازجمله نهادهای مهم و تأثیرگذار هستند که در این فضای جدید مطابق با میزان توسعهیافتگی نظام سیاسی هر کشور، نقش فعال و پویایی در راهبری و مدیریت امور داخلی و خارجی بهعهده گرفتهاند؛ اموری که پیش از این، در انحصار دولتها قرار داشت و تنها نهادهای مشخص دولتی قادر به ایفای نقش مستقیم در آنها حوزهها بودند. البته مجالس در این میان کارکردی دوگانه دارند؛ از یکسو نماد حاکمیت مردمی بوده و از سوی دیگر معطوف به همکاری دولتیاند.
رویکرد دیپلماسی پارلمانی در مجلس شورای اسلامی
واقعیت امر این است که دیپلماسی پارلمانی در نظام بینالملل به موازات میزان قدرت پارلمانها در عرصه سیاست داخلی، در حوزه سیاست خارجی هم نمود پیدا میکند. اینگونه از دیپلماسی میتواند فارغ از ملاحظات، مقتضیات و تشریفات مدون و مبین بین کشورها عمل کند. با عطف به این نکته که پایش و پویشهای دیپلماتیک در سیاست خارجی هر کشوری برگرفته از تأمین منافع اقتصادی و امنیت ملی است و این مهم هم به واسطه تبیین این گزاره است که «دوست و دشمن دائمی وجود ندارد ولی منافع دائمی وجود دارد» باید دانست که به تعبیر ضربالمثل رایج هیچگاه هیچ گربهای بهخاطر رضای خدا موش نمیگیرد و طبیعتا هیچ کشوری بدون درنظر گرفتن دستاوردها و پیامدهای رفتارش دست به اقدامی نمیزند. بر همین مبنا اگر چه هیأتهای اروپایی تلاش دارند تمایل خود به پایبندی به ارزشهای عام جهانی را در عرصه دیپلماتیک نشان دهند ولی نباید از آن سوی اهداف پیدا و پنهان نیز غافل بود. هر چند گشایش در روابط ایران و غرب در پی توافق ژنو در این رویدادها بیتأثیر نیست.
البته در نظام جمهوری اسلامی ایران از آنجا که مجلس شورای اسلامی دارای وظیفه نظارتی ازجمله بر قوه مجریه است، میتواند در سیاست خارجی حضور داشته باشد. البته به واسطه ساختار سنتی قدرت در ساخت اجرایی کشور معمولا دیپلماسی پارلمانی در هر دورهای وابسته به دیپلماسی رسمی است. شاید از این رهرو است که عملا تحرک چندانی با داشتن سلایق و علایق مختلف در مجلس در عرصه دیپلماسی پارلمانی شکل نمیگیرد و تنها عرصه ظهور و بروز غیر از معدود رایزنیهایی، شرکت در نشستهای شورای بینالمجالس و گروههای دوستی پارلمانی و در مقیاسی کوچکتر دیدارهای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس است.
با این همه و با اعتنای به اولویت اساسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر گسترش روابط با کشورهای همسایه، دیپلماسی پارلمانی میتواند در پیشبرد این اهداف بسیار مؤثر واقع شود. اشتراکات بیشمار تاریخی، فرهنگی و دینی ایران با کشورهای حاشیه خلیجفارس و منافع سیاسی و اقتصادی این کشورها با یکدیگر، زمینههای همکاری بیشتری را در افق روابط دو و چندجانبه قرار میدهد. در سطح منطقهای تقویت روابط با ارمنستان، عراق، روسیه، ترکیه، افغانستان و در سطح فرامنطقهای با برخی از کشورهای اروپایی و آسیای شرقی عضو اتحادیه بینالمجالس مبین همین نکته است. قطعا با بهرهبرداری از ظرفیتهای دیپلماسی پارلمانی در حوزه روابط خارجی تعاملات پارلمانی مبنای کار قرارگرفته و کسری و کمبودهای دیپلماسی رسمی با دیپلماسی پارلمانی تاحدودی جبران میشود، بدون اینکه شائبه موازیکاری در عرصه سیاست خارجی نیز بهوجود آید. این خاصیت نیز برگرفته از شاخص بارز دیپلماسی پارلمانی است؛ دیپلماسیای که سیال و روان است و در چارچوب قواعد و مقررات دیپلماسی سنتی قرار نمیگیرد. ضمن اینکه استفاده از ظرفیتهای غیردولتی، بهویژه سازمانهای مردمنهاد و تشریک مساعی با آنها میتواند به پیشرفت دیپلماسی پارلمانی کمک کند.
گروههای دوستی و دیپلماسی پارلمانی
یکی از مهمترین ظرفیتهای تعاملی کشورها در ارتباط با دنیا استفاده از گروههای دوستی پارلمانی است. از آنجا که این گروهها ماهیت نسبتا مردمی دارند، نگاه به آنها نیز متفاوت است و بدبینیای که معمولا نسبت به مقامات دولتی وجود دارد، کمتر به این گروهها تسری پیدا میکند. کشورهای پیشرو در زمینه دیپلماسی عمومی معمولا از این ظرفیت به بهترین شکل استفاده میکنند. نقش و ظرفیت پارلمانها در ممانعت از جنگ و خشونت و پایمردی دولتها بر خویشتنداری و تشریکمساعی در قالب قواعد عام بشردوستانه بینالمللی مسئلهای است که همواره مورد تأکید بوده. درخصوص تحولات اخیر موضعگیری مجلس عوام انگلیس در عدمهمراهی با ایالات متحده برای جنگ در سوریه از این جمله است.
رویکرد به اندیشه دیپلماتیک
امروزه پارلمانها بهعنوان نهادهای حاکمیتی و مردمی در کنار دولتها در روابط و سیاست خارجی ایفای نقش کرده و از طریق اقداماتی مانند تصویب قراردادها و پیمانهای بینالمللی، در اموری که در گذشته نه چندان دور در حیطه وظایف انحصاری دولتها و دیپلماسی رسمی بود، مشارکت میکنند.
دیپلماسی پارلمانی طیف گستردهای از مطالعات، فعالیتها، مذاکرات، رفتوآمدها و مصوبات بینالمللی انجام شده توسط پارلمان یک کشور در مجامع بینالمللی را شامل میشود که بهمنظور افزایش درک متقابل کشورها و درجهت تعمیق نظارت مجالس بر فعالیتهای فرامرزی دولت متبوع و نیز مشارکت در فرایند تصمیمسازی بینالمللی در راستای حفظ منافع و مصالح ملی صورت میگیرد. این شکل از دیپلماسی، ارتباطات گستردهای با کمیتهها و مجموعههای میان پارلمانی و سازمانهای مدنی را شامل میشود که هدف آنها گفتوگو و یافتن راهحل در مورد موضوعات مختلف است. در این رهیافت، دیپلماسی پارلمانی ابزاری سودمند برای دیپلماسی سنتی محسوب میشود. از اینرو مبرهن است که دیپلماسی پارلمانی ضمن آنکه ظرفیت مثبتی برای تقویت سیاستهای جمهوری اسلامی در عرصه مدیریت جهانی و منطقهای ارائه میدهد، میتواند به توسعه همکاریها میان ایران و سایر کشورها نیز منجر شود.
اتکا و اعتنا بهاهمیت روزافزون نقش مجالس کشورها در فرایند تصمیمسازی و تصمیمگیری خارجی و ضرورت توجه به افکار عمومی در این فرایند، لزوم فعالشدن بیشتر مجالس را در این راستا یادآور میشود و با عنایت به اینکه نظام جمهوری اسلامی نظامی مردمی بوده و اعضای مجلس و نمایندگان به واسطه انتخاب مستقیم مردم برگزیده شده و میشوند، مناسب است که مجلس شورای اسلامی تحرک بیشتری درخصوص بهرهگیری از این راهبرد از خود نشان دهد. آشتی با مفاهیم جدید در عرصه اندیشه و فلسفه دیپلماتیک و سازگاری با رهیافتهای نوین در روابط بینالملل میتواند آغازی بر این رویکرد باشد، ضمن اینکه تاریخ نهادها و کارگزاریهای دیپلماتیک نشان داده و میدهد که ملل متمدنی که برای غلبه بر شرایط در حال تحول، بهطور مداوم تکامل مییابند و کشورهایی که بتوانند خود را بهتر با این تغییرات و روند تکاملی منطبق سازند، امیدواری بیشتری به تأمین بهتر منافع و تأثیرگذاری بر روندهای فراملی دارند. این مهم باید همواره در پیشانی سیاست رسمی و پارلمانی جمهوری اسلامی باشد؛ سیاستی که اصول و کلیات آن توسط مقام معظم رهبری تبیین میشود. کما اینکه ایشان مشخصترین شاخص جمهوری اسلامی ایران را غلبه بر چالشها میدانند که با مجال دادن بیشتر به دیپلماسی پارلمانی میتوان گذرگاههای بسیاری برای دیپلماسی رسمی و سنتی فراهم ساخت.
ویژگی دیپلماسی پارلمانی
مهمترین ویژگی دیپلماسی پارلمانی این است که میتواند از هر دو ظرفیت دیپلماسی سنتی و عمومی با هم بهره ببرد؛ یعنی هم مقامات دولتی و هم جامعه مدنی را مخاطب خود قرار دهد. در این راستا هیأتهای پارلمانی میتوانند در کشورهای مختلف با نمایندگان اقشار و گروههای مختلف دیدار کنند؛ امکانی که در مورد مقامات دولتی چندان نمیتواندبیشتر باشد. گروههای دوستی پارلمانی آن محدودیتهای دیپلماتیک رسمی را ندارند و طبیعتا رفتوآمد گروههای دوستی میتواند به بهبود روابط کشورها کمک کند. البته فعالشدن دیپلماسی پارلمانی، بهویژه در موضوع هستهای و اخیرا ایجاد ارتباط میان نمایندگان پارلمانی ایران و آمریکا باعث طرح 2رویکرد در فضای سیاسی کشور شده است؛ یکی موازیکاری با دستگاه دیپلماسی و دیگری ظرفیتسازی در سیاست خارجی. دیپلماسی پارلمانی میتواند مکمل و مقوم و نیز تداوم دیپلماسی رسمی باشد بیآنکه دیپلماسی رسمی و سنتی چندان تحتتأثیر تبعات منفی قرار گیرد. اظهارنظر و مصوبات نمایندگان کشورهای مختلف در قبال دولتهای خارجی در بسیاری از موارد بهعنوان اهرمهای فشار دولت متبوع آن نمایندگان بر دولت یا دولتهای خارجی بهکار آمده که؛ مصوبات کنگره آمریکا - مثلا قانون داماتو- از این نمونه است.