پنجشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۸۶ - ۰۴:۴۸
۰ نفر

محمد سرابی: بحران مجریان متخصص در تلویزیون در گفت و گو با فرزاد جمشیدی.

«با عرض سلام و خسته نباشید خدمت همه بینندگان عزیز، امیدوارم که همگی خوب و خوش و سلامت باشید و برای تک‌تک شما آرزوی موفقیت می‌کنیم. از اتاق فرمان به  من اشاره می‌کنند که.... بله با هم قسمت اول برنامه را می‌بینیم.»

شما دوست ندارید مجری شوید.سال پیش در جریان فراخوانی رسمی برای جذب مجری جمع کثیری برای اثبات استعدادهای مادرزادی خود و ظاهر شدن بر صفحه تلویزیون ثبت نام کردند. از میان آنها بیش از بیست نفر پزشک و نزدیک 200 تن دارای مدرک فوق لیسانس بودند.

به نظر می‌آید مجری‌گری هم در کنار سایر مشاغلی قرار گرفته‌اند که انجام آن سهل و آسان به نظر می‌آید. فرزاد جمشیدی مجری تلویزیون و دکترای علوم قرآنی این وضعیت را نتیجه سهل‌انگاری در امر اجرا می‌داند.

 او مدیر ستاد ساماندهی مجریان است که در سال پیش و برای رسیدگی به کیفیت اجرا تشکیل شده است.

  •  در جایی گفته‌اید که با مثال رایج امروز «مجری باید اقیانوسی باشد به عمق یک بند انگشت» مخالف هستید. چرا؟

چون اعتقاد به این مثال باعث می‌شود مجریان خود را از کسب تخصص بی‌نیاز بدانند. در حالی که مجری به دلیل تماس مستقیم با تمام جامعه باید در رشته کاری خود کارشناس باشد وگرنه اعلام برنامه کردن کار چندان سختی نیست. هر کسی با چند بار تمرین و خیره شدن به دوربین می‌تواند فهرست برنامه‌ها را از روی کاغذ بخواند.

  •   الان مجری‌گری بیشتر رواج دارد یا اعلام برنامه؟

 متاسفانه باید گفت عده زیادی از مجریانی که مسئولیت یک برنامه را برعهده دارند به کار خود اهتمام کافی نشان نمی‌دهند و بعضا مخاطبان هم از آنها این توجه را نمی‌طلبند. جریان اقیانوس سطحی هم به این مسئله اشاره می‌کند که مجری فقط گفتگو را آغاز کند و بقیه برنامه خود به خود پیش خواهد رفت.

  •   این ادعا که از نظر مجری ضعیف هستیم می‌تواند انتقاد صریحی به تلویزیون تلقی شود. فکر می‌کنید همکاران شما و مدیران مجموعه چه موضعی نسبت به آن بگیرند؟

همکاران عزیزم مسلما از تخصصی شدن کار استقبال می‌کنند، چون وضعیت فعلی مطلوب آنها هم بد نیست. در سوالاتی که ما از مجریان صدا و سیما داشتیم اغلب آنها تمایل زیادی به کسب مهارتها و اطلاعات لازم داشتند تا سطح کار خود را ارتقا بدهند. مدیران هم از بهبود وضعیت اجرا استقبال خواهند کرد. آقای میرباقری، معاونت صدا و سیما هم دغدغه خود در مورد متخصص بودن مجریان را بیان کرده‌اند.

  •   با این وجود فکر نمی‌کنید در بین مجریان این تصور ایجاد شود که ممکن است شغلشان به خطر بیفتد؟

 اگر شغل کسی اجرا باشد حرفه‌اش به خطر نمی‌افتد. ما الان با اشخاصی روبرو هستیم که اجرا را حرفه چندم خود می‌دانند. در شبکه‌های 1 تا 5 و شبکه قرآن که مورد بررسی قرار گرفتند 168 نفر به عنوان مجری ثبت شده‌اند که تنها 40 نفر از آنها معمولا مشغول به کار هستند. بیکاری بین دو برنامه برای یک مجری به طور متوسط 9 ماه و 20 روز است. پس کسانی که شغل اصلی و اول خود را اجرا قرار داده‌اند مشغول این کار هستند. مشکل اصلی افرادی هستند که روی صفحه تلویزیون می‌آیند در حالی که به جایگاه اجتماعی مجری واقف نیستند.

  •   جایگاه اجتماعی مجری کجاست؟

 ببینید در تمام دنیا حاکمیت‌ها رسانه‌ها را به عنوان ابزاری برای گسترش فرهنگ و یکسان‌‌سازی مردم به کار می‌برند. در عین حال کشور ما فرهنگ شفاهی قدرتمندی دارد و با این حساب مجری در تلویزیون ما تنها یک فرد نیست، بلکه شخصیتی در یک بافت فردی شغلی اجتماعی است که مستقیما با تک‌تک افراد اجتماع ارتباط دارد؛ نه فقط احوالپرسی و خداحافظی.

رفتار مجری الگو قرار خواهد گرفت و به همین دلیل باید همیشه خود را در معرض قضاوت احساس کند. انگار که در یک مهمانی نشسته و همه به او خیره شده‌اند.

  •   این وضعیت مجری را تحت فشار قرار نمی‌دهد؟

 البته. ولی باید گفت هر وقت افراد عادی بتوانند مثل مجری صحبت کنند لحظه مرگ مجری رسیده است. در این صورت کیفیت کار آنقدر نازل است که هر کس دیگری هم می‌خواهد وارد این حرفه شود.

  •   مجری‌های تلویزیون از چه راهی وارد این حرفه شده‌اند؟

گروه اصلی که 86 درصد از کل هستند، مستقیما از اجرای تلویزیونی شروع کرده‌اند. 8 درصد  از گویندگان رادیویی بودند که از جمله موفق‌ترین مجریها هستند چون عنصر بسیار مهم صدا را می‌شناسند. 6درصد هم که می‌توان آنها را مجری– بازیگر نامید تنها به دلیل چهره خود مجری شده‌اند. این دسته با وجود اینکه زیاد نیستند ولی بیشترین ضربه را به حرفه مجری‌گری وارد کرده‌اند.

  •   برنامه‌سازان به چه دلیل این مجریان را به کار می‌گیرند؟

 به طور کلی برنامه‌سازان بیشتر بر پایه روابط با مجریان کار می‌کنند. علاوه بر آن در تهیه یک مجموعه بعد از فراهم کردن همه عوامل به یاد مجری می‌افتند و در نتیجه او فرصتی برای مطالعه ندارد.

  •   اخیرا سبکی در میان مجریان ایجاد شده است که با مهمان برنامه خود گفتگوهای بی‌پروایی انجام می‌دهند، درست برخلاف سبک رسمی و خشک قدیمی. در این مورد چه نظری دارید؟

 مجری باید در مقابل مهمان یک برنامه دو صفت را حفظ کند: ادب کلام و ادب حضور. چون واسطه‌ای است بین مهمان و بینندگان. صمیمت بیش از حد دل‌آزار و زننده می‌شود. خودشیفتگی هم باعث می‌شود که مجری جایگاه خود را بالاتر از مهمان در نظرگیرد و حرمت او را می‌شکند.

 معمولا این روش برای مدت خیلی طولانی جواب نمی‌دهد چون شاید مهمان به خاطر قرار گرفتن در جلو دوربین واکنش نشان ندهد، ولی بعدا نارضایتی خود را بیان خواهد کرد. یک سبک قدیمی هم وجود دارد که واژگان و لحن و نحوه اجرایش دیگر مورد پسند جامعه امروز نیست و اگر چه مجریان بسیار محترمی دارد ولی الان دیگر پرطرفدار نیست و حکم بازیکنان قدیمی تیم فوتبال را پیدا کرده است که به علت رودربایستی تعویض نمی‌شوند.

  •   آیا مجریان تمایل کافی به آموزش دیدن نشان می‌دهند؟

 آفتی به جان مجری‌گری افتاده است که می‌توان آن را یکی از دلایل بحران فعلی دانست. مجریانی که با حضور در تلویزیون معروف شده‌اند برای «تریبون داری» در یک سمینار یا همایش مبالغ گزافی دریافت می‌کنند. در این برنامه‌های عمومی از آنها اطلاعات خاصی هم خواسته نمی‌شود، همین که روی سن بیایند به حاضران خوشامد بگویند و از چند نفر برای سخنرانی دعوت کنند گاهی تا 1 تا 2 میلیون تومان دستمزد خواهد داشت.

 اجرای برنامه‌های عمومی و پشت تریبون رفتن هیچ اشکالی ندارد، ولی این مجری که شهرت خود را از تلویزیون کسب کرده و به همان اعتبار هم درآمد دارد باید وقتی برای اجرای تلویزیونی دعوت می‌شود حداقل یک ساعت مطالعه کرده باشد.

  •   از مبلغ این دستمزدها مطمئن هستید؟

 می‌توانید با تلفن همراه مجریان تماس بگیرید و برای اجرای یک سمینار مثلا در شهرستانی دور دعوت کنید. بعد هم دستمزد و شرایط رفت و آمد و اقامت را بپرسید. آن وقت این مجری برای برنامه خودش در تلویزیون نیازی به مطالعه و جمع‌آوری اطلاعات نمی‌بیند، علاوه بر آن به خاطر اینکه فراموش نشود و بازار کار خود را از دست ندهد دعوت هر برنامه‌ای را حتی اگر درحوزه کاری خود نباشند قبول می‌کند که باز هم در تلویزیون باقی بماند.

  •   چند حوزه کاری مجزا در تلویزیون وجود دارد؟

17 حوزه تعریف شده‌اند که هر مجری نمی‌تواند در چند حوزه همزمان به مهارت و اطلاعات کافی دست پیدا کند. این حوزه‌ها از سرگرمی، اجتماعی، ورزشی... تا دفاع مقدس را شامل می‌شوند. در نوع دیگری از تقسیم‌بندی، سبک کار مجری به پرسشگر، گزارشگر و موارد مشابه تقسیم می‌شود. اگر برنامه‌های شبکه‌های تلویزیونی خارجی را هم بررسی کنیم خواهیم دید که هر مجری تنها به حوزه تخصصی خود می‌پردازد.

  • آیا مجری‌گری در دیگر کشورها نیاز به طی دوره خاصی دارد؟

کاملا. همانطور که در ابتدا گفتم مجری الگودهنده اجتماعی و نماینده مردمی است که پای تلویزیون نشسته‌اند. من فقط از کشور کانادا مثال می‌زنم که 47دانشگاه رسانه دارد. در 41 دانشکده از این دانشگاهها اجرای تلویزیونی تدریس می‌شود و با دریافت مدرک لیسانس فارغ‌التحصیل مجری عمومی می‌شود.

حتی با اینکه دوره‌های عملی و کارگاهی را در تلویزیون‌های محلی طی کرده باشد در دوره فوق لیسانس است که مجری می‌تواند یکی از گرایشات را به طور تخصصی دنبال کند. سندیکای مجریان تلویزیونی نیز در جریان این آموزشها دخالت دارد.

  •   توانایی اداره یک برنامه زنده هم جزء‌ مهارتها محسوب می‌شود؟

 بله اتفاقا اینجاست که مهارت مجری بروز می‌کند. البته اگر منظور شما این است که در برنامه‌های زنده حرفهای ناخواسته‌ای زده می‌شود یا اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی می‌افتد باید گفت در دیگر شبکه‌های تلویزیونی جهان هم برای حل این مسئله چند ثانیه تاخیر وجود دارد و برنامه‌ها کاملا مستقیم نیستند.

  •  با توجه به مجموع گفته‌ها، مجریان فعلی تلویزیون چگونه هستند؟

 اگر مجریان به دنبال آموختن نباشند پس از مدتی باید تنها به شهرت ظاهری تکیه کنند که آن هم اندک‌اندک از میان خواهد رفت. ولی اگر به دنبال رشد دائمی مهارتهای خود بگردند، در آینده حتی خاطرات آنها هم خواندنی خواهد بود.

کد خبر 24788

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز