جشنواره مطبوعات با دریافت آثار چهار هزار و ۵۵۲ نفر از رسانهنگاران کشورمان، وارد مرحلهای تازه، جذاب و پر مسئولیت یعنی داوری آثار شد؛ مرحلهای که داوری اولیه خبرنگاران و روزنامهنگاران، دبیران و سردبیران رسانهها را کامل میکند و میرود تا مشتی از خروار تولید رسانهای کشور که خود را در معرض بیستمین جشنواره مطبوعات قرار دادهاند، به قضاوت بنشیند.
اما در این دوره جشنواره مطبوعات علاوه بر اینکه با نوآوری همراه بوده، حضور پژوهشگر و مورخ حوزه مطبوعات در کسوت دبیری آن، توانسته رنگ و بویی دیگر به آن ببخشد. سید فرید قاسمی که تاریخ شفاهی مطبوعات ایران را از بر است و حتی نیازی به رزومه نوشتن هم ندارد که خواسته باشد با دبیری جشنواره مطبوعات، به رزومه خود بیفزاید؛ میگوید دنبال عواید مترتب بر مسئولیت جشنواره هم نیست؛ بلکه فقط آمده تا اطمینانی باشد برای همکارانش؛ همکارانی که با او در همین تحریریههای آشنای خودمان نشست و برخاست کردهاند.
نشستن با سید فرید قاسمی که البته به او استاد میگوییم به طور قطع علاوه بر تولید یک محتوای رسانهای، به کلاس درس میماند؛ علاوه بر تاریخ، از اخلاق هم میشنوی و بیطرفی و خلاصه یک روحیه را که دوست داری نامش «حرفهای گرایی» باشد، میبینی؛ او همه را پذیرفته است؛ هم روزنامهنگارانی که عاقبتبهخیری مطبوعات را در روند پژوهشمحوری میبینند و هم آنها که گارد باز و تند نویسی را راه رستگاری مییابند.
به هر حال استاد قاسمی روزهای شلوغی را میگذراند؛ اما با وجود همه مشغلهها در شب برفی مصادف با نخستین روز دهه فجر انقلاب اسلامی در حالی که چند ساعت بیشتر به پایان مهلت ارسال آثار به جشنواره بیستم باقی نمانده بود، آمد تا به گپوگفتی که با دو هفته پیگیری به انتظارش نشسته بودیم جامه عمل بپوشاند.
کیوان مافی، رضا یغمایی، علی کدخدازاده و امیر زندهرود از همشهری آنلاین میزبان دبیر بیستمسن جشنواره مطبوعات بودند.
مشروح این گفتوگو را که اگر چند ثانیه دیگر هم میگذشت، گفتوگویی ۵۷ دقیقهای میشد، بخوانید:
- استاد قاسمی؛ نمیشود افتخار نشست با جنابعالی را پیدا کرد اما بر حوزه دیگری غیر از تاریخ مطبوعات، اولویت بخشید. حال که در ردای دبیری بیستمین جشنواره مطبوعات قرار گرفتهاید، در صورت امکان درباره تاریخچه کلید خوردن جشنواره مطبوعات توضیحاتی بدهید.
این را برای اولین بار است که میگویم و تا کنون جایی عنوان نشده است. اساساً جشنواره مطبوعات از سرمقاله مجله «رسانه» بیرون آمد. مرکز گسترش آموزش رسانهها اسفند ۷۵ در مرکز مطالعات تحقیقات رسانهها ادغام شد و مرکز رسانهها بوجود آمد و در این ۱۷ سال، سه چهار اسم عوض کرده و نامش در حال حاضر دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها است. در مرکز گسترش آموزش رسانهها، سرمقاله مجله رسانه به مرکز آمد و از مرکز به معاونت مطبوعاتی پیشنهاد شد.
- از چه زمانی درگیر جشنواره مطبوعات شدید و در چه دورههایی حضور جدی و مستقیم داشتید؟ حالوهوای جشنواره در این سالها چه تغییری کرده است؟
در جشنوارههای اول تا سوم در خدمت دوستان برگزار کننده بودهام. بعدها دیگر دورادور با جشنواره مرتبط بودم تا جشنواره بیستم که بالاخره نیت معاونت مطبوعاتی این بود که کار را به تشکلهای صنفی روزنامهنگاری بسپارد. به علت توقف فعالیتهای یک تشکل و مسائلی که وجود داشت، رأیگیری بین ۱۰ تشکل صورت گرفت وآنها دبیر جشنواره را انتخاب و پیشنهاد دادند.
در این ۲۰ دوره جشنواره یک زمانهایی رویههایش تغییر کرده، یک زمانهایی دچار سلیقههای فردی شده و یک روزگاری مانند زمان حال تلاش شده عقل جمعی بر جشنواره حاکم شود.
در دورههای قبلی جشنواره حتی در جشنوارههای هجدهم و نوزدهم، ۸ ماه فرآیند جشنواره طول میکشید و دو ماه فرصت ارسال آثار بود و گروهی پرشمار دستاندرکار جشنواره بودند اما امسال کل ماجرا باید در دو ماه تمام شود.
- استاد با این همه مشغله مطالعاتی که دارید و سالهاست درگیر این حوزه هستید، چه شد که پذیرفتید وارد حوزه اجرا شوید؟
صادقانه بگویم، علاقهای که به همکاران و دوستان دارم و سالها همنفس آنها بودهام مرا به این حوزه آورد. دیگر دستمزد و پر کردن رزومه و ... هیچکدام برایم انگیزه نیست اما وقتی فکر میکنی که میتوانی برای همکارانت مفید باشی، با این نگاه وارد حوزه اجرا هم میشوی. زندگیمان هم نشان داده که باورهایی به حرفه و کارمان داریم. ۱۲ سال از ۲۲ سال اخیر را خانهنشین بودم، ۸ سال از ۸۴ تا ۹۲ و قبل آن هم چهار سال از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۹. باوری که به کار داریم ایجاب میکند که هر زمانی یک حسننیتی احساس کنیم و ببینیم ورودمان میتواند یک قدم به هویتسازی حرفه روزنامهنگاری کمک کند، در خدمت هستیم. ثابت هم کردیم که اگر یک موقع ببینیم این حسننیت کمرنگ شد یا از بین رفت، باز سر همان گوشهنشینی برمیگردیم.
- یکی از بسترهایی که برای شهروندان و بخصوص رسانهایها جهت شرکت در یک جشنواره ایجاد جاذبه میکند، بیطرفی و پرهیز از جانبداری و تعصبهای کورکورانه است. سید فرید قاسمی را در سپهر رسانهای کشور به عنوان یک چهره حامی حرفهای گری میشناسند. اما جشنواره فقط دبیرش نیست بلکه هیئت داوران هم در پاک و پاکیزه برگزار شدن جشنواره موثر است. معیارهای انتخاب داوران چه بود؟
ترکیب داوران جشنواره بیستم نشان میدهد فعالان این عرصه هستند و با انگیزه کار میکنند. یک داوری یک مطبوعه را اداره میکند و دیگری یک پایگاه اطلاعرسانی را میگرداند و اینها فعالان این حوزه هستند. حال برخی دوستان ممکن است بگویند چرا آقای فلانی یا خانم فلانی در ترکیب نیست. خدا میداند که همه چینشها با فکر و عقل جمعی انجام شده است.
اما یک نکته است که آیا این همشهریآنلاین امروز همان همشهریآنلاین چند سال پیش است که شما شروع به کار کردید. تحولات را نه روزافزون بلکه دمافزون دارید میبینید. خب عزیزی که یک زمانی فعال بوده و بسیار هم نامور بوده اما سالهاست که دیگر کار حرفهای انجام نمیدهند در جمع داوران امسال حضور ندارد. طبیعتاً داوری را باید به فعال رسانهای سپرد. یکی از ایرادهایی که گرفتند این بود که داور جوان زیاد آوردید. گفتم «به عمد این کار را انجام دادیم». گفتم «ترکیب هیئت داوران یکدست که جوان نیست، بالاخره در هر گروهی یک پیر و یک میانسال هم هست». گفتند «بله؛ ولی سه نفر جوان است». گفتم «یکی از فلسفههای جشنواره مطبوعات باید داورپروری باشد».
آقا رضا رفیع در این جلسه به طنز گفت «اگر داورپروری نباشد، چند سال دیگر باید داور از چین بیاید». مسنها میگویند مهد کودک باز کردی، جوانها هم میگویند خانه سالمندان است مگر؟ ولی شما باید بدانی که هم حضور داور کهنسال مطبوعاتی، برکت است و هم بودن این جوانی که وقتی مطلبش را میخوانی، لذت میبری. وقتی نشریه آن جوان را میبینی، یک عقلی را پشت ماجرا درمییابی و اصلاً این ذهنیت برایت پیش میآید که معدل سنی عقل مطبوعاتی در ایران پایین آمده است. اگر معدل سن عقل مطبوعاتی کشور در گذشته ۵۰ سال بود، امروز به ۳۰ سال رسیده است و این مدیون سکانداران جوان و در عین حال پخته برخی رسانههاست.
اگر جوانهای پخته در ترکیب داوران نباشند، چند سال دیگر سر داور و سرگروه از کجا پیدا کنیم؟ به هر حال هر کاری بخواهی انجام دهی بالاخره یک مشکلاتی دارد و باید پاسخگو باشی ولی به شما اطمینان میدهم که هیچ چیز بدون فکر در این جشنواره انجام نشده است. هر چند که بینقص خداست و قطعاً عیب هم دارد اما پایهای گذاشته شده که جشنوارههای مطبوعاتی به حرفهای گری اهمیت دهند.
- حرفهای گریی شما به عنوان یک امر اثباتشده به کنار؛ به عنوان دبیر جشنواره بفرمایید استانداردهایی که در انتخاب داوران بیستمین جشنواره مطبوعات در نظر گرفتید چه بود؟
فرد این داورها را انتخاب نکرده بلکه هیئت داوران انتخاب یک جمع ۵ نفره است. دو استاد دانشگاه که معلم بسیاری از روزنامهنگاران امروز ایران بودند در این جمع ۵ نفره حضور داشتند؛ هم مدرس هستند و هم امروز خودشان به عنوان یک سکاندار رسانهای فعالیت میکنند. معاون امور مطبوعاتی هم به عنوان نماینده دستگاه فرهنگ کشور در این ترکیب ۵ نفره حضور داشت. دبیر شورای هماهنگی تشکلهای مطبوعاتی به عنوان منتخب صنوف و دبیر جشنواره هم دیگر اعضای این هیئت بودند. البته این ۵ نفر از عقل بیرونی هم کمک گرفتند. فهرستهایی تهیه شد، غربال صورت گرفت و صیقل خورد تا به این فهرست نهایی رسید.
این انتخابها بضاعت رسانهای و نظام آموزشی ما بود. واقعیت این است که نمیگوییم بزرگی بیرون نمانده ولی بزرگ بسیار داریم که یک موقع مسافرتی داشته یا کاری از قبل به او واگذار کرده بودند و نمیتوانست برای داوری وقت بگذارد ولی در مجموع فکر میکنم اگر انتخابها مبنای درستی نداشت الآن در این طرف و آن طرف، خیلی نقد میشد، ولی تصورم این است که تا حدودی که عقل جمعمان میرسید، کمتر خطا داشتهایم.
- بررسی آماری میزان استقبال از جشنواره مطبوعات در ادوار گذشته نشان میدهد که بالاترین آمار شرکتکننده در ادوار گذشته به دو هزار نفر رسیده اما تعداد شرکتکنندگان در جشنواره بیستم دارای رکورد ۴۵۵۲ نفری است. شاید یکی از شاخصهای این سطح مشارکت به فضای اجتماعی مربوط باشد. جنابعالی از این میزان استقبال از جشنواره بیستم چه تحلیلی دارید؟
یک بحثی باید به طور کامل تمام شود و از آن فاصله بگیریم، داده خام خوبی از آن داشته باشیم و توصیف مناسبی هم انجام دهیم تا به تحلیل خوبی برسیم. چون در کوران کار هستم و این روزها دیگر صبح و شب و خواب و جمعه را متوجه نیستم و غرق در کارم، به این قضیه که چه عواملی باعث افزایش تعداد شرکتکنندگان شده است، خیلی فکر نکردم. ولی واقعیت این است که جامعه رسانهای ایران از شعور بالایی برخوردار است، هیچ موقع کاری را بیدلیل انجام نمیدهد و پشتوانه اندیشهای دارد؛ از این رو افزایش تعداد شرکتکنندگان دارای علل و عوامل گوناگونی است که آنها را باید بعد از روز سوم اسفند که اختتامیه به انجام میرسد، با نظرسنجی از روزنامهنگاران ارزیابی کنیم.
اگر بشود یک پایگاه نظرسنجی تعریف کنیم تا با نظرسنجی از روزنامهنگاران، اطلاعاتی جمعآوری شود و این موضوع را بتوان راحتتر تحلیل کرد. البته ممکن است امیدی که در کشور ایجاد شده است یک علت افزایش مشارکت در جشنواره مطبوعات باشد. جمع داوران و برگزارکنندگان و اینکه رویکرد حرفهای مبنای کار است میتوانند از علل دیگر این افزایش تعداد شرکتکنندگان باشند. در مجموع این رکورد، علتهای آشکار و پنهانی دارد.
- بعد از پایان جشنواره از برگزیدگان تقدیر میشود؛ اما جشنواره با خود حجم وسیعی از اطلاعات را به همراه دارد؛ از ترکیب سنی و جنسی شرکتکنندگان تا نوع گرایشی که روزنامهنگاران داشتهاند. به نظر میرسد تحلیل محتوای اطلاعات جشنواره میتواند به عنوان یک خروجی ارزشمند پس از جشنواره مطرح باشد و به اهداف آموزشی و تحقیقی جشنواره برای کمک به ارتقای سطح روزنامهنگاری کشور کمک کند. آیا برنامهای برای ارائه بسته تحلیل محتوا به عنوان دستاورد پس از جشنواره دارید؟
از روز نخست دریافت آثار، آمارها به لحاظ ترکیب سنی و جنسی و حتی استان محل ارسال آثار، به وسیله نرمافزاری که طراحی شده است به روز استخراج شد و جمعبندی کار در کارنامه بیستمین جشنواره مطبوعات بر روی سایت معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ قرار میگیرد و کتاب جشنواره نیز که حاوی این اطلاعات به صورت تفکیک شده است به دو صورت الکترونیکی و کاغذی منتشر خواهد شد.
اما در ارتباط با پیشنهادی که درباره تحلیل محتوای اطلاعات جشنواره و اهداف آموزشی و تحقیقی جشنواره عنوان شد، این قابل ذکر است که اصل جشنواره در دل خود یک آموزش و یک پژوهش دارد و در عین حال همزمان با آموزش و پژوهش، جشنواره یک نمایشی نیز هست.
بعد آموزشی جشنواره در آنجا نمودار میشود که آثار برتر که با آراء داوران انتخاب میشوند، یک نوع الگوسازی دارند؛ چراکه اگر کسی بخواهد مشق عملی روزنامهنویسی و رسانهنگاری را بداند، این آثار برتر را الگوی خود قرار میدهد. جشنواره دارای وجه پژوهشی نیز هست؛ به جهت بررسیهایی که بر روی آثار ارسالی صورت میگیرد. وجه نمایشی جشنواره نیز در قالب توانمندیهای روزنامهنگاری و رسانهنگاری ایران خود را نشان خواهد داد.
پیشنهادتان برای ارائه بسته تحلیل محتوا را کاملاً قبول دارم و باید چنین اتفاقاتی بیفتد اما این اتفاق مستلزم تعریف وظایف جدیدی برای جشنواره است.
- استاد قاسمی؛ همین که این نشست در یک رسانه آنلاین برگزار شده شاید برای پاسخ به این سوال مناسبت هم ایجاد میکند که زمینهها و آمادگیهای جشنواره مطبوعات برای حرکت به سمت اهمیت دادن به ویژگیهای تولید رسانهای خاص فضای آنلاین چقدر است؟ جهان تغییر کرده، فضای رسانهای هم پوست انداخته اما جشنواره مطبوعات چقدر تغییر کرده است؟
رسانههای اول شرکتکننده در جشنواره بیستم، خبرگزاریها و پایگاههای اطلاعرسانی هستند. این تکنولوژی دارد غالب میشود. واقعیت قضیه یک بخشی به جبر زمانه برمیگردد و یک بخشی هم به آدمهای فهیمی مربوط است که سعی میکنند این جبر را به اختیار درآورند. رسانه آنلاین محملی نو و ابزار جدیدی است و این را در تعداد شرکتکنندهها و در شیوه ارسال آثار و فرستادن برای داوران میبینیم و خود این شیوهای که امسال ایجاد شد این آموزش اولیه آنلاین شدن را در دل خود دارد.
دهها نفر از دوستان قدیم که سالها زحمت کشیدند، در همین مدت با من تماس داشتند و گفتند که شیوه جدید ارسال آثار خیلی خوب است ولی نمیدانستند چطور بفرستند. شاید در جریان اهمیت ارسال آثار، خیلی از فعالان رسانهای، اسکن کردن و «پی دی اف» کردن را یاد گرفتند. اینها همه آموزشهای پنهان این جشنواره است.
- یک سری از تولیدات مختص رسانههای آنلاین است. به عنوان مثال «پادکست» مختص فضای آنلاین است. آیا زمینه ورود این نوع تولیدها به جشنواره وجود دارد؟ حتی در جشنواره بیستم هم که ارسال آثار اینترنتی شده است فقط بسترهای متنی یا همان تکست (Text) در نظر گرفته شدهاند اما شاید رسانهایهای جوانتر ترجیح دهند به جای اینکه یک فایل را ساعتها تایپ کند و تبدیل به متن نمایند، از همان محتوا، یک فایل صوتی حرفهای تولید کرده و تبدیل به پادکست کنند.
مطالبتان کاملاًً صحیح است. ما از روزنامهنگاری آرام آرام داریم به سمت رسانهنگاری میرویم. این نوشتار است که خودش را تحمیل کرده ولی حالا رسیدیم به چند رسانهای و به قول شما مولتیمدیا. الآن دیگر دیدار و شنیدار هم دارد میآید، یعنی آن صدایی هم که شما اشاره کردید وجود دارد. یواش یواش آن راه هم باز میشود؛ قدم به قدم.
یک زمانی اصلاً در زمینه ورود پایگاههای اطلاعرسانی به جشنواره میگفتند «این چیست دیگر؟» اما این حضور بالاخره پذیرفته شد. لذا صدا و دیدار و شنیدار هم به نوشتار وصل شده و پذیرفته میشود. آنجا دیگر ادارهها هم نامشان تغییر میکند. شاید معاونت مطبوعاتی تبدیل به معاونت رسانهای شود.
یک زمانی همهمان دنبال نظام صنفی مطبوعات بودیم اما الآن دیگر همه میگوییم نظام صنفی رسانه باید برقرار شود. میرویم به آن سمت ولی برخی دوستان خیلی عجول هستند و علاقمندند خیلی این اتفاق سریع بیافتد ولی برخی دوستان میدانند که جامعه روزنامهنگاری ایران و این صنف نحیف است، اگر بخواهد خیلی زود از پله پایین بیاید، آن وقت سر و دست و مغزش دچار عیب میشود. بعضیمان باور داریم میشود آرام آرام یک چیزهایی را قبولاند و حرکت با استمرار داشته باشیم. اما بعضیهامان نیز میگوییم کار به سرعت انجام شود.
- از علاقمندیهای روزنامهنگاران آنلاین که بگذریم، نوآوریهای جشنواره بیستم با وجود زمان محدود اجرایش، خیرهکننده به نظر میرسد. یکی از نوآوریهایی که در جشنواره بیستم صورت گرفت ایجاد بخش ویژه شهدای مطبوعات بود. استاد؛ آماری از شهدای مطبوعات وجود دارد؟
شهدای مطبوعات در تاریخ مطبوعات ایران بیش از ۲۰۰نفر هستند. در میان این شهدا عزیزانی بودند که جانشان را در دوره جنگ ایران و عراق در راه تهیه خبر از دست دادند. هیچ موقع ندیدیم که یادی از آن خبرنگاران شود. بخش ویژه، شهدای مطبوعات به این بزرگواران اختصاص دارد.
بخش ویژه شهدای مطبوعات به انجمن نویسندگان و روزنامهنگاران دفاع مقدس واگذار سشده است.
- قالبهای جدید یا بخشهای ویژه دیگری که در بیستمین جشنواره مطبوعات ورود پیدا کرده و از نوآوریهای این دوره جشنواره به شمار میآیند هم در صورت امکان تشریح بفرمایید.
جدول و سرگرمی به گونههای جشنواره اضافه شده است و دوستانی که از طراحان جدول و سرگرمی هستند تعجب کردند که جدول و سرگرمی در این جشنواره دیده شده است.
در قالب خبر، چون خبر پایه است، گفته شد که باید دو برابر قالبهای دیگر دیده شود؛ بنابراین خبر دو برتر دارد. گزارش با دو گرایش گزارش و گزارش تحقیقی در جشنواره بیستم دیده شده است. همچنین مقاله و سرمقاله از همدیگر جدا شده و تا جایی که توانستیم تفکیکها صو. رت گرفته است. نیت این بود که حوزهای مغفول نماند و اگر در فهرست قالبهای جشنواره نیست به علت آن است که جشنواره خاص خودش را داشته است.
علاوه بر بخش شهدای مطبوعات که درباره آن در سوال قبلی گفته شد، بخش ویژه پیشکسوتان نیز راهاندازی شده است. روزنامهنگار در کشور زیاد داشتیم که امروز نه تنها نسل جدید بلکه برخی میانسالان هم آنها را نمیشناسند. اسم این روزنامهنگاران با سابقه، روزگاری با تیراژ و آبروی مطبوعات و هویت این صنف قرین بوده است. عوارض روزنامهنگاری که آسیب به چشم، زانو، قلب ودست است سراغشان آمده و دیگر نمیتوانند کار کنند و خانهنشین هستند.
سعی داریم در بخش ویژه پیشکسوتان، این روزنامهنگاران را ببینیم. البته وسیعتر از این دوستان، کسانی هستند که سلامتیشان را دارند و بیش از ۳۰ سال است که کماکان کار میکنند. معرفی این پیشکسوتان به جامعه جوان روزنامهنگاری ایران یک خیراتی برای فردای روزنامهنگاری ایران خواهد داشت و در عین حال جوانها امیدوار میشوند که اگر روزی به سن آنها برسند فراموش نمیشوند و آنها هم میبینند که همکارانشان به یادشان بوده است.
دیگر بخش ویژه جشنواره بیستم، بخش پاکیزهنویسی است. همه توقع درستنویسی از رسانه دارند ولی این توقع پیشزمینهای میخواهد. اول باید زمینه آموزش را فراهم کنیم، بعد توقع داشته باشیم. از این رو ارتباطی بین فرهنگستان زبان و ادب فارسی و جشنواره مطبوعات برقرار شده و کمیتهای در فرهنگستان متولی این بخش از جشنواره مطبوعات است. در کمیته پاکیزهنویسی زبان فارسی، استادان گرانقدری نمادهای درستنویسی و شیوا نویسی فارسی را به داوران نهایی معرفی کردهاند.
مقرر شده در جشنواره بیستم، نماد پاکیزهنویسی از بین نویسندگانی که فرهنگستان قبولشان دارد معرفی شوند تا حداقل جوانها به سراغ آثار بزرگواری که به عنوان نماد پاکیزهنویسی معرفی شده است بروند.
- همکاران صفحهآرا اظهار میکنند که معمولاً جایگاه مناسبی برای آنها در جشنواره مطبوعات دیده نمیشود و یکی از دلایل آن را این میدانند که برگزارکنندگان جشنواره مطبوعات در ادوار مختلف با نشان دادن جشنوارههای تخصصی حوزه گرافیک، معتقد بودهاند که فعالان حوزه صفحهآرایی در آن جشنوارهها شرکت کنند. این درحالیست که آن جشنوارههای تخصصی کمتر به شکل مطبوعاتی گرافیک و صفحهآرایی توجه دارند. این دغدغه را چگونه ارزیابی میکنید؟
قبول دارم که در بخش صفحهآرایی، نباید صرفاً روی جلد مجله و نیمتای بالای صفحه اول روزنامه دیده شود بلکه باید برای بخش صفحهآرایی هم یک بخش در نظر میگرفتیم. به قول شما آنلاینیها جهان دارد به سمت اینفوگراف یا به قول ما اطلاعنگار میرود؛ ما باید موارد اینچنینی را میدیدیم. البته در میانه راه متوجه این خلأ شدیم. هر چند روز اول به دوستان عرض کردم که باید صفحهآرایی را به طور مستقل دید. پیشنهاد خودم این بود که صفحهآرایی را بیشتر ببینیم و منحصر به نیمتای بالای صفحه اول روزنامه و روی جلد مجله نباشد اما جمع تصویب کرد که اتفاقاً همین طوری باشد چون بالاخره جشنوارههای خاص گرافیک هم در کشور برگزار میشود.
با این وجود، در صدد برآمدیم تا خلأ اینفوگراف / اطلاعنگار را با برگزاری یک نمایشگاه در حاشیه اختتامیه جبران کنیم. همچنین به عنوان یک پیشنهاد سازنده در کتاب جشنواره بیستم خواهیم آورد تا در سالهای آتی، دوستانی که میخواهند جشنواره را برگزار کنند، لااقل قضیه صفحهآرایی را این طوری خلاصه نبینند.
- آیا برنامهای برای راهاندازی دبیرخانه دائمی جشنواره مطبوعات دارید؟ همچنین به نظرتان جشنواره مطبوعات آمادگی برگزاری در سطح منطقهای و بینالمللی را دارد؟ هر چند این جشنواره به طور تخصصی برای مطبوعات ایران برگزار میشود اما میتوان افرادی که درباره ایران مینویسند را به نحوی به صورت جنبی وارد جشنواره نمود و استارت منطقهای شدن جشنواره را زد.
با راهاندازی دبیرخانه دائمی جشنواره مطبوعات کاملاً موافق هستم. سال اول جشنواره هم همین اندیشه بود که دبیرخانه جشنواره دائمی باشد و حتی در آن سالها میگفتند که روزنامهنگاران اصلاً اثر ارسال نکنند بلکه کلیه نشریات دیده شود و بسیاری آثار فاخر لابلای نشریات دیده شوند. آن موقع اینترنت و پایگاههای اطلاعرسانی وجود نداشت و بحث رسانههای کاغذی رایج بود. البته آن موقع تعداد نشریات کمتر از ۵۰۰ عنوان بود و امکان بررسی تک تک آنها وجود داشت. اما در حال حاضر حدود ۶ برابر این ۵۰۰ عنوان نشریه منتشر میشود و ۱۲ برابر آن مجوز نشریه گرفتهاند. به هر صورت ایجاد دبیرخانه دائمی واقعاً ضرورت دارد چون بسیاری از روزنامهنگاران هستند که آثار فاخر اعم از گفتوگو، گزارش و سایر زمینهها را خوب تولید میکنند ولی رغبتی به فرستادن به جشنواره ندارند؛ که ایجاد دبیرخانه دائمی کمک میکند این آثار هم در جشنواره حاضر شوند.
اما درباره منطقهای و بینالمللی شدن جشنواره مطبوعات، این مسئله حائز اهمیت است که رسانههای ما در گام اول باید منطقهای و در گام دوم جهانی شوند تا ما توقع داشته باشیم که جشنوارهمان منطقهای و جهانی شود. این پرشها یک زیرساختهایی میخواهد که حرفهای گری مطبوعاتمان و اینکه روزنامهنگاری ایران به سمت داشتن نظام صنفی رسانهای برود و امور خود را مانند نظام پزشکی، نظام پرستاری و کانون وکلا خودش انجام دهد، از جمله این زیرساختها است.
همه اینها پیش زمینههای رسیدن به ایدهآلها و آرمانها است که کسی مخالفش نیست ولی شیوههایمان متفاوت است؛ یکی شیوه رستگاری روزنامهنگاری را در آموزش و پژوهش میبیند و دیگری آن را در روزنامه درآوردن و تشکل جستجو میکند اما همهمان نیت خیر داریم. همهمان این نیت را داریم که این صنف هویت پیدا کند و امیدواریم مسائل درونیاش حل شود و مسائل درونی آن قدر تضعیف نشود که برون مطلب به این قضیه اشراف پیدا کند.
اینها آرزوهای همه روزنامهنگاران است ولی دبیری جشنواره یک کار موسمی است. اولین جشنواره مطبوعات هم با همین نیت بود. در اولین جشنوارۀ مطبوعات هم خودمان جهان را تمام رنگی میدیدیم و برخی دوستان میگفتند در پنجمین جشنواره جهانی میشود.
- به نظر میرسد متناسبسازی جوایز جشنواره مطبوعات با حرفه شرکتکنندگان میتواند در تاثیر جوایز بر بهبود سطح روزنامهنگاری کشور موثر باشد؛ از جمله اینکه یک دوره آموزش زبان، ترتیب بازدید از تحریریه یک روزنامه مطرح یا مشترک شدن برای یک کلاس آموزشی و ... همه میتوانند مصادیق جایزه مرتبط با جشنواره باشند. آیا در این باره نقد و نظری در شورای سیاستگذاری جشنواره صورت گرفته است؟
ارتباط بین جایزه و حرفه، از جمله موضوعاتی بوده که در شورای سیاستگذاری مطرح شده است. به عنوان مثال، بورسیه، سفر به یک کشور و بازدید از تحریریه روزنامههای بزرگ دنیا، تور آموزشی، تور پژوهشی و ... از جمله پیشنهادها بوده است که در جمعبندی نهایی، چند نکته برای اجرایی شدن نظر شورای سیاستگذاری، به معاونت مطبوعاتی منتقل شده است. یکی از آنها ارتباط جایزه با حرفه است و دیگر اینکه جوایز جشنواره بیستم نه تنها کمتر از گذشته نباشد بلکه بیشتر هم باشد. این دو نکته در جمعبندی جوایز ذکر شده که امیدواریم تحقق پیدا کند.
- تهیه و تنظیم: نیما شایان