استفاده از سلاحهای شیمیایی گام بعدی رژیم بعثی است که در سکوت جامعه بینالملل و وجدانهای آگاه بشری علیه سربازان ایران در جبههها و مناطق مسکونی از جمله سردشت و زرده در استان کرمانشاه به کار گرفته میشود و فقط از کردهای حلبچه 5هزار نفر در اثر استنشاق گازهای شیمیایی عراق جان میبازند.
در این زمان هیچ صدایی از مجامع بینالمللی و یا سازمان غیردولتی شنیده نمیشود که این اقدامات را تقبیح کنند و به نوشته واشنگتن پست در دوم فوریه 1988، ایالات متحده نیز مانع از مداخله سازمان ملل برای متوقف کردن جنگ شهرها و یا محکوم کردن استفاده غیرانسانی عراق از سلاحهای شیمیایی میشود.
سکوت منفجر نشد
اما جنایت در سکوت، به اوج خود میرسد و روز یکشنبه، ١٢ تیر ماه ١٣٦٧، پرواز ٦٥٥ هواپیمای «ایرباس» هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران که ساعت ١٠:47 صبح با فرمان برج مراقبت هوایی بندرعباس، از فرودگاه این شهر ساحلی برخاسته بود هفت دقیقه بعد در حالی که تقریبا یک چهارم مسیر کوتاه هوایی بندرعباس - دبی پیموده شده بود، توسط یک فروند موشک سطح به هوای شلیک شده از ناو وینسنس آمریکا، منهدم شده و ٢٩٠ نفر سرنشین شامل ٥٦ مرد، ٥٢ زن، ٥٦ کودک زیر دو سال و ١٦ خدمه بر فراز آبهای خلیج فارس به قتل رسیدند.
این اقدام جنایتکارانه دارای ابعاد انسانی، سیاسی و حقوقی است و سؤالات فراوانی پس از اقدام تروریستی ایالات متحده آمریکا ایجاد شده است.
کمی آنطرفتر
1 - به صورت آشکار حقوق بشر، کنوانسیونها و قوانین بینالمللی از سوی آمریکا نقض شد.
2 - از نظر سیاسی آمریکا با این اقدام ضمن خارج شدن از حالت بیطرفی که مدعی آن در طول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود، مستقیما وارد جنگ شد و تاکنون نیز در این خصوص بازخواستی از ایالات متحده آمریکا نشده است، هرچند که از سال1984 واشنگتن ایران را در «محاصره عملیاتی» قرار داده بود و از آن زمان به طور غیرمستقیم ادعای بیطرفیاش بیپایه و اساس بود.
جنایتی بدون محکومیت حقوقی
در اواخر سال ٦٧ بعضی از خانوادههای قربانیان به دادگاه بخش سانفرانسیسکو شکایت کردند که شکایت و دادخواست ایشان به لحاظ آنچه دولتی بودن حادثه از سوی دادگاه خوانده شد رد گردید.
متعاقب این رأی، خانواده قربانیان از دادگاه فدرال سانفرانسیسکو تقاضای تجدیدنظر در رأی دادگاه بخش را کردند، اما دادگاه مذکور نیز رأی دادگاه بخش را تأیید و اعلام کرد «دولت را نمیتوان به خاطر سهلانگاری نیروهای نظامی مسئول و مقصر شناخت.»
کی بود؟
دولت آمریکا در این میان به خانواده قربانیان پیشنهاد میدهد که حاضر است خارج از دادگاه و بدون پذیرش مسئولیت، خسارتی بین ١٠٠ تا ٢٥٠هزار دلار به خانواده قربانیان بپردازد.
پنج عضو دائمی سازمان ملل پس از طرح شکایت ایران از آمریکا در شورای امنیت سازمان هیچ گونه محکومیتی را برای آمریکا در نظر نگرفتند و فقط از وقوع این حادثه اظهار تأسف کردند.
شورای ایکائو (هواپیمایی بینالمللی کشوری) نیز پس از شکایت ایران فقط این حادثه و حمله را سرزنش کرد؛ ولی آن را محکوم نکرد، با خانواده قربانیان اعلام همدردی کرده و این حادثه را ناشی از خطا و قصور و غیرعمدی دانست.
مغایر با سیاست طلبکارانه
دولت ایران براساس کنوانسیون ١٩٧١ مونترال و کنوانسیون ١٩٤٤ شیکاگو و به عنوان پژوهش خواهی از نظر شورا در سال ١٣٦٩ دادخواستی را به دیوان بینالمللی دادگستری تقدیم کرد.
بعد از درخواست ثبت شکایت ایران، دادخواست ابتدایی و لایحه تفصیلی به دیوان تسلیم شد و پس از آن دادخواست تکمیل و ضمایم آن نیز تحویل دیوان شد. اما در سال ١٣٧٤ با مصالحه ایران و آمریکا ـ دو روز قبل از شروع جلسه دیوان بینالمللی دادگستری لاهه، دو دولت با ارائه لایحهای به دیوان اعلام میکنند که با یکدیگر مصالحه کردیم.
متعاقب آن دیوان، رأی بر تنفیذ مصالحهنامه صادر کرد که میبایست براساس موافقتنامه طرفین، پرداخت خسارت انجام شود.
بر این اساس مبلغ ٨/٦١میلیون دلار برای جبران خسارات جسمانی و خونبهای قربانیان به خانواده ایشان پرداخت میشود و برای هواپیما نیز مبلغ ٤٠میلیون دلار در نظر گرفته میشود.
همچنین مبلغ ٣٠میلیون دلار دیگر بابت دعاوی بانکی و غیره که ارتباطی به پرونده مذکور نداشت، برای ایران در نظر گرفته شد. دولت آمریکا برای خسارت اقدام به افتتاح حسابی در بانک (یوبیاس) سوئیس کرد و مبلغ خسارت به آن حساب پرداخت و مقرر شد با نظارت صلیب سرخ و سفارت سوئیس به خانواده قربانیان پرداخت شود.اما این پایان ماجرا نمیتواند باشد.
یک سند لو میرود
چهار سال بعد از حمله موشکی آمریکا به هواپیمای مسافربری ایرباس روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی که حاوی چندین نکته تازه بود نوشت: ناو وینسنس در آبهای فلات قاره ایران بوده است نه در آبهای بینالمللی و پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) در آن زمان بر این حقیقت سرپوش گذاشته است.
در این حمله موشکی ناو وینسنس که تا دوازده ساعت پس از آن مقامات وزارت دفاع آمریکا بر انهدام یک فروند هواپیمای اف-14 ایرانی تاکید داشتند، سیستم «ایجیز» ( Agies )که پیشرفتهترین سیستم راداری، برای اکتشاف و رهگیری در تمام جهان محسوب میشود و سیستم فعال تصمیم گیرنده برای دفاع و تشخیص دشمن از دوست است به کار گرفته شده بود، سیستمی که پس از انتشار امواج غیر قابل قبول از سوی مهاجم احتمالی، دفاع موشکی را وارد عمل میکند.
استثناء فقط برای جنایت
اما با این همه مدرنترین سیستم راداری جهان که برخی از کارشناسان نظامی، آن را متعلق به جنگ جهانی سوم میدانند، قادر به تشخیص یک هواپیمای ایرباس از اف - ١٤ نیست.
چرا که یکی از متخصصان نیروی دریایی آمریکا که سیستم مدیریت حمله وینسنس را مورد بررسی قرار میدهد، میگوید: سیستم «ایجیز» به صورت خودکار تمام روند شناسایی تا حمله را کنترل میکند و فقط یک استثناء در این راه وجود دارد «این سیستم به صورت خودکار قادر به تشخیص دشمن از دوست نیست!»
مصالحه بین ایران و آمریکا چرا صورت گرفت؟ و چه اقداماتی برای پیگیری مصرانه تعدی به حقوق شهروندان ایرانی صورت گرفته است؟ فقط دو پرسشی است که بعد از 19 سال باید پاسخی برای آنها یافت.
مشتی کاموای قرمز
1. حباب زد و آمد بالا. موهای کامواییاش دیگر رنگ پس نمیداد. مامان کامواهای قرمز را قیچی زده بود: «مواظب باش موهاش خیس نشه» و سوزن انگشت مامان را نیش زد. مامان نمیخواست عروسکش خراب بشود.
2. کاپیتان چشمش را در فلاش دوربینها تنگ کرد. فکر کرد: صفحه اول! و لبهایش را شبیه لبخند کرد. صفحه اول روزنامه فردا نشان افتخار کاپیتان را تیتر یک کرد و تصویر مدالی که روی کتی آویخته بود: «تقدیم به کاپیتان ویل راجرز فرمانده ناو وینسنس، به خاطر منهدم کردن هواپیمای ایرانی در آسمان خلیج فارس»
3. افتاد توی آب و حباب زد. آب دور تا دورش، قرمز شد و نگذاشت قرمزی بر تنش بنشیند. فکر کرد: عروسک مامان! و یاد نیش سوزن افتاد. گیس قرمز را توی مشت فشرد و دیگر به چیزی فکر نکرد. دایره سرخ داشت بزرگتر میشد.
4. کاپیتان نشانش را از سینه کند و مشت کرد. عروسک دخترش را در دست دیگر گرفت. رو به غرب ایستاد و تلاطم خلیج فارس را تماشا کرد. گیس قرمز برق نشان را دید. حباب زد و آمد بالا. موهای کامواییاش دیگر رنگی نداشت.
5. لباسهای سوخته را که دید، بیل را برداشت و آوار را کنار زد. مثل لباسهای سوختهای بود که در خلیج فارس آمده بودند روی آب. دوربین را برداشت تا آن تن بیجان دخترک عراقی را قاب بگیرد. لحظهای نفس را حبس کرد تا شاتر را بزند. مشت دخترک نگاهش را گرداند. دوربین را به سمت مشت او نشانه رفت. دخترک مشتی کاموای قرمز را چنگ زده بود.
برگرفته از: همشهری بین الملل