ولی تمام ویژگیهای خبری، دربرگیری، فراوانی، تازگی، شهرت، حادثه و اتفاق را در خود داشت و آنچنان قدرتمند بود که در همه جهان کتاب ولوله انداخت. هفتمین جلد هریپاتر روز شنبه سیام تیرماه تمام جهان را با امواجی هیجانانگیز لرزاند. میلیونها مشتاق و هوادار هریپاتر یا در خانه در انتظار رسیدن بستههای پستی خود بودند و یا در محل کتابفروشیها برای تصاحب هریپاتر 7 صف کشیده بودند.
باید به مورخان جهانی پیشنهاد کرد که در تاریخ جهان 20 جولای 2007 را روز هریپاتر نامگذاری کنند: روزی که اکثریت جهان به هریپاتر فکر میکردند، برای داشتن آخرین هریپاتر لحظهشماری میکردند و به مناسبت انتشار هریپاتر 7 به جشن و پایکوبی پرداختند.
در لندن، زادگاه هریپاتر تا نیویورک و سایر شهرهای آمریکایی مردم با مراسمی ویژه به استقبال هریپاتر رفتند. بیشترین تعداد هواداران هریپاتر در آمریکا هستند و به دلیل همین محبوبیت است که انتشارات اسکولاستیک، ناشر آمریکایی هریپاتر در چاپ اول 12 میلیون نسخه از این کتاب را منتشر کرده است؛ در حالی که بلومزبری، ناشر انگلیسی هریپاتر دو میلیون و دویست نسخه از هریپاتر 7 را عرضه کرد در سوی دیگر کره خاکی در شهرها و کشورهایی چون سیدنی، بانکوک، تایوان، هند و... مردم با برنامههای ویژهای هفتمین جلد مجموعه هریپاتر را به میان خود آوردند.
برای اولین بار، ایران نیز با این شور جهانی همراه بود. مشتاقان ایرانی هریپاتر این فرصت و اقبال را داشتند که همزمان با توزیع جهانی هریپاتر، آخرین جلد این مجموعه را در ساعت 2 و نیم بامداد سیام تیرماه از کتابفروشی بیان سلیس بخرند و به جای انتظار برای رسیدن ترجمه فارسی این اثر، آن را به زبان انگلیسی بخوانند.
هر چند در آن نیمه شب از جشن و مراسم خاص هریپاتری خبری نبود ولی مشتاقان، شور داشتن هریپاتر 7 را به شرکت در جشن و پایکوبی بخشیدند.
در کنار افرادی که نسخه انگلیسی هریپاتر را خریدند و این روزها بیشترین ساعات روز خود را با خواندن هریپاتر سپری میکنند، مشتاقان ایرانی دیگری هم هستند که هریپاتر را دوست دارند و در عطش کشف رازهای هریپاتر 7 میسوزند ولی باید منتظر رسیدن ترجمه فارسی از این اثر بمانند.
آنها چشم به مترجمانی چون ویدا اسلامیه و پرتو اشراقی دوختهاند تا برگردان فارسی هریپاتر را در اختیارشان قرار دهند. ویدا اسلامیه، مشهورترین مترجم هریپاتر است که 5 جلد از هریپاتر (به جز جلد اول) را ترجمه کرده و آخرین هریپاتر را هم ترجمه خواهد کرد.
او پیشبینی کرده که ترجمه این جلد از هریپاتر حدود 2 ماه و نیم طول بکشد تا به دست خوانندگان ایرانی برسد.
در این زمان ممکن است، مترجمان گروهی سریعتر عمل کنند و ترجمه آنها زودتر وارد بازار کتاب بشود.
شاید بعد از انتشار هریپاتر 7 و پایان هیاهوهای هریپاتری فرصتی هم فراهم شود تا صاحبنظران ایرانی به نقد و بررسی ترجمههای این اثر بپردازند. اگرچه نوشداروی پس از مرگ سهراب است.
در طول این سالها همیشه برگردانهای فارسی هریپاتر در معرض این انتقاد کلی بود که این ترجمهها کیفیت مناسب و خوبی ندارند. اما همچون سایر آسیبهای حوزه کتاب فرصت بیان دقیق موشکافانه نقدها مهیا نشد.
هریپاتر زنده یا مرده؟
اولین هریپاتر، ده سال پیش منتشر شد. جی.کی.رولینگ بدون امید به چنین موفقیت و محبوبیتی نگارش داستانهای هریپاتر را آغاز کرد. او در کافهای مینشست و برای پسرش قصه مینوشت، بیخبر از این که بچههای سراسر جهان مشتاق خواندن قصههای او از دنیای جادو و جادوگری هستند.
انتشار اولین هریپاترها، رولینگ را تبدیل به یکی از پولدارترین نویسندگان جهان کرد که در کنار ثروت، میلیونها مخاطب و طرفدار دارد.
در فاصله انتشار هر جلد از هریپاتر، خوانندگان با سایت رسمی رولینگ شور و هیاهوی خودشان را زنده نگه میداشتند. خانم نویسنده، بازدیدکنندگانش را به بازیهای مختلف چون پیش بینی عنوان کتاب هریپاتر 7 دعوت میکرد یا هراز چند گاهی گوشهای از داستان را برای آنها رازگشایی میکرد مثلاً رنگ چشمان هریپاتر در این داستان نقش بازی میکند.
بیشتر با زندگی لیلی و جیمز پاتر، پدر و مادر هری آشنا میشویم و این اطلاعات، تأثیر پررنگی در ادامه داستان دارد. پردهای که شخصیت اسنیپ را پوشانده، کنار میرود و...
اشارههایی که روشنگری نمیکرد، فقط ذوق خواندن و شوق کشف را بیشتر میکرد.
هریپاتر که پدر و مادرش را از دست داده بود و در خانه خاله پتونیا زندگی میکرد، دعوتنامهای از مدرسه جادوگری دریافت کرد و با رفتن به مدرسه جادوگری، داستانها و اتفاقات خواندنی و هیجانانگیز زندگیش شروع شد.
او با راهنمایی استادان جادوگری به کشف رازهای خطرناک پرداخت. راز بزرگ زندگی هریپاتر پدر و مادرش هستند که نیروی جادوگری داشتند و از دنیای مردگان، هریپاتر و کنجکاویهایش را حمایت میکنند.
جلد هفتم، هیجانانگیزترین جلد هریپاتر است. هریپاتر برای کشف جان پیج آخر که شاید خودش باشد تنهاتر از همیشه است. او اکنون 17 ساله شده در حالیکه نیروی مصونیت ایجاد شده توسط مادرش را از دست میدهد و استاد دلسوزش نیز در پایان جلد ششم درگذشت.
هواداران هریپاتر امیدوارند هریپاتر نمیرد، هر چند مرگ هریپاتر، یکی از رایجترین پیشبینیها درباره پایان هریپاتر است و رولینگ نیز پیش از این گفته بود: «2 نفر از شخصیتهای اصلی داستان میمیرند که شاید یکی از آنها خود هری باشد.»
نام هریپاتر7، «هریپاتر و قدیسان مرگبار» نیز همین پیشبینی را به ذهن میآورد.
نامی که پس از هیاهوهای بسیار در زمستان سال گذشته اعلام نشد و مشتاقان را تشنهتر کرد. اولین خوانندگان هریپاتر که در 8 ، 9 سالگی خواندن هریپاتر را آغاز کردند؛ امروز، هنگام خواندن هریپاتر خودشان چون هریپاتر جوانان به سن قانونی رسیدهاند اما موج هریپاتر از مرز و سن هم گذشته است و در میان هریپاتر دوستان افراد میانسال و کمی بیش از آن هم جای دارند به همین دلیل ناشر هریپاتر با 2 روی جلد متفاوت، آخرین جلد را وارد بازار کتاب کرد: یکی با عکس هریپاتر بر روی آن برای جوانتر و یکی با جلد مشکی برای پیرترها.
تمامی دستاندرکاران هریپاتر برای حفظ این اثر تا لحظه وعده شده تلاش کردند اما یک همکار اینترنتی و اشتباه یکی از واحدهای پست آمریکا که کتاب را 3 روز زودتر توزیع کرد، تلاش امنیتی افراد را در هم شکست.
در این چند روز هم که هریپاتر توزیع نشده، بسیاری از افراد میتوانستند با خواندن فصلهای آخر پایان هریپاتر را لو دهند و خواندن هریپاتر را برای بقیه کم مزهتر کنند.
جی.کی.رولینگ در برابر امکان افشاء پیش از موعد پایان هریپاتر از خوانندگانش خواست، با پی بردن به آخر ماجرا، آن را لو ندهند.
از آنجایی که کلیه حقوق این اثر متعلق به خالق و نویسنده آن است، ما نیز به خواسته و دیدگاه او احترام میگذاریم ولی در روزهای انتظار برای هریپاتر به زبان فارسی غم به دل راه ندهید!