گاهی این سریالها تلخ و غمگین بودهاند و گاهی هم شاد و پر از شوخی اما نکته قابل توجه این است که همه آنها با مضمون خانوادگیشان مورد استقبال قرار گرفتهاند. مرور کوتاهی بر این مجموعهها میتواند خاطرات زیادی را زنده کند.
سابقه پخش سریالهاى ویژه ماه رمضان تقریبا به ۲ دهه پیش بازمىگردد؛ سریالهایى که ابتدا بهدلیل همزمان بودن ماه رمضان و عید نوروز تولید و پخش شد و البته در آن زمان به دلیل کم بودن برنامههای تلویزیون بهشدت هم مورد استقبال قرار گرفت.
«میهمان» (خسرو ملکان) و «نیمه پنهان ماه» (مجید جعفرى) ازجمله آثارى هستند که حرکت در این مسیر را پایهگذارى کردند و کارهایى مانند «گمگشته» (رامبد جوان) نشان داد که چطور این مجموعهها میتوانند دل تماشاگران را به دست بیاورند.
تولیدکنندگان این نوع آثار در ابتدا تلاش مىکردند با توجه به مسائل دینى و مذهبى و اخلاقى داستان را بازگو کنند اما به تدریج مایههاى کمدى و طنز به پیرنگ قصهها اضافه شد؛ تا جایی که در برخى سالها سریالهاى کمدى از کارهاى دیگر پیشی میگرفت.نمونههایی که در پی میآید آنهایی هستند که بیش از بقیه در اذهان ماندهاند.
او یک فرشته بود
«او یک فرشته بود» قصهای مرتبط با ماه رمضان نداشت اما مضمون دینی آن باعث شد در این ایام پخش شود. بیشتر زمان سریال در شب میگذشت و علیرضا افخمی فضایی اسرارآمیز را برای روایت ماجرا انتخاب کرده بود.
او پیش از این هم مجموعه «تب سرد» را ساخته بود و بهخوبی در روایت قصهای رازآمیز مهارت داشت. ماجرای او یک فرشته بود از شبی آغاز شد که مرد متأهلی در خیابان با دختری تصادف کرد. دختر بعد از بهبود در خانه مرد ساکن شد و آرام آرام روابط افراد خانواده را به هم ریخت تا جایی که مادر مرد سکته کرد، همسرش طلاق گرفت و مرد هم به رشوهخواری تن داد.
تنها در پایان سریال بود که تماشاگر متوجه شد این دختر همان شیطان است. بازیهای خوب حسن جوهرچی، ثریا قاسمی و عبدالرضا اکبری و قصه غافلگیرکنندهاش نشان داد که این مضامین هم میتواند مورد توجه مخاطب قرار گیرد.
صاحبدلان
این مجموعه هم بهرغم ظاهر رئالش، مضمونی ماورایی داشت. دو برادر یکی مؤمن و دیگری مادی و حریص رودرروی همدیگر قرار میگیرند.
زندگی مؤمن به خاطر کارهای برادر نزول خوارش بههمریخته، نوهاش دزدیده شده، پسرش به دنبال پول دست به هر کاری زده و.... او برای نجات خانوادهاش اقدام میکند اما وقتی ناامید میشود کشتی میسازد تا خانوادهاش را در آن جا بدهد. او کسی است که میمیرد تا دیگران زندگی واقعی را تجربه کنند.
«صاحبدلان» ساخته محمدحسین لطیفی با این داستان خانوادهها را مجذوب کرد. اگرچه جمع بازیگراناش هم نقطه قوتی به حساب میآمد. محمد کاسبی، حسین محجوب، پوریا پورسرخ و باران کوثری به خوبی از پس نقشهایشان برآمدند.
کمکم کن
بازگشت مردهها به دنیای زندهها همیشه موضوع جذابی برای فیلم و سریال بوده. قاسم جعفری- کارگردان «مسافری از هند» و «خط قرمز»- در سریال ماه رمضان از این ایده بهره گرفت. قصه او درباره آدمهای مانده در برزخ بود که از میان خودشان یکی را برای حلالیت طلبیدن انتخاب میکنند.
پسر جوان کلاه برداری که باید به دنبال آدمهای مختلف بگردد. قصه، فضای تلخ و تاریکی داشت اما به خوبی توانسته بود مضمونی دینی را در قالبی امروزی به تماشاگر ارائه دهد، همین هم باعث شد شبکه دوم در رقابت با کانالهای دیگر عقب نماند و اثری پرمخاطب در کارنامه خود داشته باشد. در «کمکمکن» سروش گودرزی نقش اصلی را بازی میکرد.
متهم گریخت
دومین سریال رضا عطاران باز هم کمدی بود. عطاران اینبار هم به سراغ طبقه فرودست اجتماع رفت و مانند مجموعه «خانهبهدوش» با این قشر شوخى کرد.
شخصیتها و حال و هواى کلى «متهم گریخت» شباهت زیادى به «خانهبهدوش» داشت. شخصیت اصلى این مجموعه هم مثل مجموعه قبلى عطاران، مردى است که با مشکلات اقتصادى مختلفى روبهرو مىشود و قصد دارد در دل شهرى بزرگ، گلیم خود را از آب بیرون بکشد. اینبار هم خانواده پرجمعیت مردی از شهرستان به تهران میآیند تا زندگی جدیدی شروع کنند اما این آغاز مشکلات است.
در این سریال سیروس گرجستانی، مریم امیرجلالی و رضا عطاران بازی کردند. تنها نکته اینکه متهم گریخت قصهای خانوادگی را روایت میکرد و به همین خاطر هم بیش از انواع دیگر مورد توجه قرار گرفت.
زیر زمین
این مجموعه طنزی بود که از صدا و سیما برای ایام ماه رمضان پخش شد. چند مرد بعد از به سرقت بردن پول کلانی، آن را در خانهای قدیمی مخفی میکنند. بعد از گذشت چند سال و آزاد شدن یکی از آنها، سارقان تصمیم میگیرند پول را از زیرزمین خانه قدیمی بیرون بکشند. این دومین سریال علیرضا افخمی بود که برای ایام ماه رمضان پخش میشد.
ابوالفضل پورعرب، فتحعلی اویسی، بهاره رهنما و سروش صحت بازیگران این مجموعه بودند؛ اثری که مخاطبان آن خانوادهها بودند و همانها هم آن را به عنوان پربینندهترین سریال انتخاب کردند.
خانهبهدوش
در میان سریالهای جدی تلویزیون، مجموعه «خانهبهدوش» یک اتفاق بود. رضا عطاران برای ساخت این سریال، سراغ طبقه فرودست جامعه رفت. قهرمان داستان رانندهای است که بعد از فروش ماشیناش میخواهد به مالزی برود اما شخصی پول او را میدزدد.
با این وجود او به خانه برنمیگردد و تظاهر میکند که در مالزی کار میکند. در کنار این خط قصه، ماجراهای فرعی دیگری هم رخ میدهد. آشنا شدن او با یک جوان آس و پاس، حرص خوردن از دست باجناق و کار در یک تولیدی کفش باعث به وجود آمدن لحظات خندهداری میشد که تمام کسالت روز را از بین میبرد.
حمید لولایی، رضا عطاران، مریم امیرجلالی و غلامحسین لطفی بازیگران خانهبهدوش بودند و ماجراهای آن را رقم زدند. طبق آمار صداوسیما این مجموعه بیشترین طرفدار را (در میان خانوادهها) داشت زیرا معضلات خانوادهای فقیر باعث همذاتپنداری مردم با قهرمانهای سادهدل و خانهبهدوش آن شد.