دکتر نائینی این جمله را میگوید و چند بار دستش را تکان میدهد و میرود. وقتی از جلوی دوربین عبور میکند، صدای کارگردان مجموعه «اغما» شنیده میشود که میگوید: «برداشت خوبی بود».
با این جمله سیروس مقدم است که گروه تصویربرداری برای گرفتن صحنههای بعدی آماده میشوند. اینجا پشت صحنه مجموعه ای است که در بیست و چند روزی که از شروع پخش آن گذشته، بهشدت طرفدار پیدا کرده است.
بعد از «او یک فرشته بود»، این مجموعه بازگشتی به مضمونهای ماورایی بهحساب میآید. گروه سازنده اغما جای دنجی را برای کار انتخاب کردهاند. آنها آسایشگاه معلولان در شمال تهران را به مجتمع پزشکی تبدیل کردهاند اما هنوز هم آسایش چنین مکانی وجود دارد؛ نه خبری از سر و صدا هست و نه کسی مزاحم دیگری میشود.
آرامش اینجا را تنها گروه سازنده اغما برهم زده است. ناصر ممدوح - بازیگر نقش دکتر نائینی- دور از بقیه ایستاده و فیلمنامه میخواند. او بیشتر شهرتش را مدیون گویندگی در تلویزیون و رادیوست؛ بهخصوص اینکه خیلیها او را با عنوان راوی کارتون مارکوپولو به یاد میآورند. او میگوید: «اگر پیشنهاد جالبی بشود، بدم نمیآید هر از گاهی هم جلوی دوربین بازی کنم».
برای انتخاب اغما 2 دلیل دارد؛ اول قصه غریب و جذاباش و دوم هم جمع بازیگراناش. با این همه، او از کمبود وقت گلایه دارد: «در کارهای مناسبتی معمولا سناریوها روزنوشت هستند، در نتیجه فشار زیادی به گروه وارد میشود. باید مدام منتظر باشیم تا به ما زنگ بزنند و بگویند فیلمنامه آمده».
به نظر میرسد، مشکل آماده نبودن فیلمنامه گریبان این مجموعه را گرفته است. انگار کسی یادش نمانده که امسال هم ماه رمضان داریم! گروه هنوز پلان بعدی را شروع نکردهاند. امین تارخ بعد از مدتها دوباره به تلویزیون برگشته است.
او این بار نقش متفاوتی را بازی کرده؛ دکتری که یکباره از دنیایی واقعی به فضایی ماورایی پرتاب میشود. او میگوید: «همیشه سعی داشتم که از کلیشه پرهیز کنم. تکرار، یک جورهایی بازیگر را از بین میبرد. برای همین، سراغ این کار آمدم که از فیلمها و سریالهای معمول تفاوت داشت. 2 سال صبر کردم تا موردی مناسب به من پیشنهاد شود».
از او میپرسم سینما و تلویزیون برایتان تفاوتی ندارد و او میگوید:
واقعا نه. اغما طرح خوبی داشت، به علاوه اینکه کارگرداناش سیروس مقدم بود؛ کارگردانی که قبولش دارم. دکتر پژوهان سریال اغما حالا باید سر صحنه برود. او را صدا میکنند تا در داخل مجتمع- جایی که حالا بیمارستانی است- روبهروی دوربین برود.
«به دکتر نائینی بگید که این عمل ارجحیت دارد. حال بیمار مناسب نیست. یکی از عملهای چهارشنبه رو بندازه پنجشنبه».
دکتر پژوهان جملهاش را میگوید و سیروس مقدم کات میدهد. این دیالوگی است که دکتر نائینی جوابش را در محوطه داده و زودتر تصویربرداری شده. سیروس مقدم پشت تلویزیونی مخفی شده تا هم صحنه را ببیند و هم خودش دیده نشود.
برداشت دوم راضی کننده است و او بلند میشود تا صحنه بعد را ببیند. مقدم یکی از معدود کارگردانهای تلویزیون است که تقریبا تمام سریالهایش، جزء پرمخاطبها بوده است؛ پلیس جوان، دریاییها و مهمتر از همه نرگس. او میگوید: «از قسمت دوم بود که گمانهزنیها، شرطبندیها و اگرها و شایدها بین مخاطب شکل گرفته و این نشان میدهد که این سریال مخاطب را درگیر کرده. همین اواخر سوار تاکسی بودم و رانندهاش مدام میپرسید آخر قصه چه میشود».
به سیروس مقدم میگویم: خیلیها میگویند شما عادت دارید مجموعههای عامهپسند بسازید؛ سریالهایی مثل نرگس که کلی هم منتقد داشت. واقعا این طور است؟ «شک نکنید. این یک تعریف مثبت است. هرکسی که کار هنری میکند، هدف اولش این است که اثرش دیده شود. در همه این سالها این شانس نصیب من شده که سریالهایم اولین یا دومین مجموعه زمان خودش باشد. من این حرفها را منفی نمیدانم».
او میگوید ساخت سریالی که درباره خانوادهها باشد و آنها را درگیر کند، کار سادهای نیست؛ «هر سریالی که ساخته میشود حکم میهمان ناخوانده در خانههای مردم را دارد. این میهمان ناخوانده باید سعی کند که ضوابط حاکم بر آن خانه را رعایت کند؛ یعنی ادب را رعایت کند و به سلیقه و شعور خانوادهها احترام بگذارد. در این حالت است که اثرش مورد قبول قرار میگیرد.
تمام تلاشم در این سالها این بوده که این قواعد را رعایت کنم؛ اینکه بیننده حداقل 40 دقیقه به مشکلات خودش فکر نکند و ذهنش درگیر مضمونهای دیگری بشود که در حالت عادی مغفول میماند. اغما هم با این ایده ساخته شده».
- پس اغما هم مثل نرگس محبوب و جنجالی میشود؟
نرگس اتفاق خیلی مهمی بود؛ ملودرامیخانوادگی بود که در زمان خوبی هم نمایش داده شد اما اغما لایههای ماورایی و ارزشی دارد و قرار است که به اینها بیشتر از مضمونهای دیگر پرداخته شود.
بخش عمدهای از سریال اغما در بیمارستان میگذرد و البته باغی که الیاس در آن زندگی میکند؛ جوانی که همه در مقبول بودنش شک دارند. اما همین چند قسمتی که از پخش مجموعه گذشته، کلی جنجال به راه انداخته است. با این همه، عوامل دور از هیاهو در میان درختهای سر به فلک کشیده کارشان را انجام میدهند. دکتر طاها پژوهان، دکتر نائینی، الیاس و... همه به کارشان مشغولاند.