اما ادعای بوش مبنی بر مذاکره مشروط با رئیسجمهوری ایران و دم زدن وی از حل پرونده هستهای ایران به طریق دیپلماتیک، در واقع ادامه همان سیاست یک بام و دو هوایی است که کاخ سفیدنشینان در گذشته نیز پی میگرفتهاند.
بوش در گفتگو با شبکه العربیه در حالی از حل دیپلماتیک پرونده هستهای ایران سخن میراند که در جای دیگری از صحبتهایش بر مواضع آشکار کشورش در اعمال و تشدید تحریمها تاکید دارد و این دقیقا شبیه همان موضعی است که کاندولیزا رایس نیز چندی پیش در برابر درخواست برنارد کوشنر، وزیر خارجه فرانسه مبنی بر اعمال جنگ و فشار علیه ایران اتخاذ کرده بود.
رایس اگرچه در وهله اول مواضع کوشنر را تند اعلام کرده بود اما تندتر از آن، خود از اعمال تحریمها و فشارها، صحبت کرده بود.
در اصل جورج بوش مطلب جدیدی را مطرح نکرده و صحبتهای وی درباره مذاکره به شرط تعلیق، تکرار همان مکرراتی است که پیشتر نیز از سوی کاخ سفید مطرح شده و هر بار نیز جوابی جز اینکه سیاست روشن و شفاف ایران، فعالیت قانونی در چارچوب قوانین آژانس بینالمللی انرژی اتمی است و تعلیق برنامه هستهای پذیرفتنی نیست دریافت نکرده است.
ادعاهای بوش نشان دهنده هیچ تغییر راهبردی در مواضع آمریکا نیست و صرفا تاکتیکی برای خنثی کردن تلاشها و جهتگیریهای افکار عمومی آمریکا علیه خود است؛
به این معنی که طرح موضوع مذاکره مشروط از سوی بوش بهنظر میرسد تحت فشار افکار عمومی داخل ایالات متحده و نشات گرفته از صحبتهای احمدینژاد در دانشگاه کلمبیا و دعوت وی از رئیسجمهوری آمریکا برای مناظره صورت گرفته باشد و همچنین طرح این موضوع میتواند برای فرار از فشاری باشد که افکارعمومی دنیا بر سیاستهای جنگ طلبانه بوش وارد میآورند.
به این ترتیب باید اذعان کرد سیاست بوش همان حربه زنگ زدهای است که آمریکا ییها سالهاست آن را دنبال میکنند و از تمام اهرمها علیه ایران استفاده کردهاند که هیچ گونه کارآیی نیز نداشته است.
*رئیس کمیسیون
امنیت ملی و سیاست خارجی