حیاط خانه شاعران از پیش از شروع مراسم مملو از جمعیت شده بود. علیرضا افتخاری و حسامالدین سراج ترانههایی را مرثیهوار به یاد دکتر قیصر امینپور خواندند که حالتی معنوی و تاثرانگیز را در حاضران بوجود آورده بود.
سهیل محمودی که اجرای برنامه خانه شاعران را بهعهده داشت، از قیصر خواند: «دردهای من جامه نیستند / تا ز تن درآورم / چامه و چکامه نیستند / تا به رشتهی سخن درآورم... دردهای من / گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست / درد مردم زمانه است... درد حرف نیست / درد نام دیگر من است / من چگونه خویش را صدا کنم؟»
پیام رهبر معظم انقلاب پس از سخنان محمودی قرائت شد. [متن کامل پیام] به گزارش خبرنگار مهر، دکتر حسن حبیبی، رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، با اشاره به فعالیت امینپور در فرهنگستان زبان گفت: «من در قیصر، آینده زبان فارسی را میدیدم و در این زمینه مرتب به او پیشنهاد میکردم که در جلسات فرهنگستان شرکت کند اما او همواره به دلیل بیماریش، شرکت در این جلسات را به آینده احاله میداد.»
او گفت: «یکی از دردهای من همیشه این بود که چرا قیصر نمی تواند سرپا بایستد. سال گذشته باخبر شدم که قیصر خیلی بنا ندارد برای علاج بیماریش اقدام کند و من از این بابت به او گله کردم و او گفت اگر مسائلم حل شود، معالجه را انجام میدهم.»
ناصر فیض، شاعر و طنزپرداز، مرثیهای برای مرگ قیصر خواند که اینگونه آغاز میشد: «این قاب عکس ساده و آن عکس قیصر است / یا روح ناب شعر جوان در دو پیکر است /باور نمیکنم که تو از دست رفتهای / چون مرگت ای عزیز فراتر ز باور است.»
محمدحسین صفار هرندی، وزیر فرهنگ و هنر ارشاد اسلامی، نیز گفت: «یکی از دوستان میگفت که چهره قیصر شکستهتر از قبل شده است و من یاد این میافتم که وقتی آرش کمانگیر میخواست مرزهای ایران را با آن افسانه ماندگار تعیین کند، تیری در کمان گذاشت و هرچه در توان داشت، در چله کمان گذاشت و تیر را رها کرد.»
او ادامه داد: «تیری که روزها زمان را درمینوردید که مرزهای ایران در دورترین نقطه بنا نهاده شود. گفتم شاید قیصر در همان عنفوان جوانی که جزو بنیانگذاران شعر انقلاب بود، از همان زمان قلب خود را برای این گذاشت تا مرزهای شعر و ادب در دورترین نقطه بنا شود و امروز این قلب در جایی فرود آمد که جای افتخار و سربلندی ایرانیان است. گرچه منجر به از دست دادن این بزرگ شد.»
محمدرضا عبدالملکیان هم در این مراسم گفت: «نکتهای که وظیفه دوستان اوست، بیان باورها و اعتقادات قیصر است. قیصر وقف شعر بود و خانه هستیاش را وقف شعر کرد. او حافظ شرف شعر معاصر بود.»
خیلیها آمده بودند: «سیدمحمد خاتمی، مصطفی رحماندوست، محمدرضا شفیعی کدکنی، ضیاءالدین ترابی، رضا اسماعیلی، علی باباچاهی، پرویز بیگی حبیبآبادی، حسین اسرافیلی، اکبر اکسیر، عبدالجبار کاکایی، طاهر ایبد، امیررضا خادم، کامبیر نوروزی، فریدون عموزاده خلیلی، محمدمهدی حیدریان، حبیبالله صادقی، علیرضا رضاداد، احمد بورقانی، مرتضی کاظمی، محسن پرویز، محمدعلی بهمنی، مصطفی تاجزاده، حسن بلخاری، رضا امیرخانی، سیدمحمود دعایی، محمدرضا ترکی، ساعد باقری، فاطمه راکعی، علیاکبر اشعری، مشفق کاشانی، محمدجواد حقشناس، حسین حلیمی، حمید سبزواری، محمدحسین نیرومند، عبدالمجید حسینی راد و محسن امینزاده»
به گزارش ایسنا، مداحی برای امام حسین (ع) همراه جمعیت حاضر شد برای همراهی پیکر قیصر امینپور تا دانشگاه تهران. جمعیتی که جمعی از آنها منتظر آخرین دیدار استاد خود بودند، مقابل دانشکده ادبیات و علوم انسانی انتظار میکشیدند. طنین لا اله الا الله و پیکری که روی دست دوستداران قیصر به راهرو دانشکده رفت... این وداع آخر با طنین اذان ظهر همراه شد.
قرار بود پیکر قیصر امینپور برای خداحافظی با سیدحسن حسینی بهسمت قطعه هنرمندان تشییع شود اما بهخاطر برخی اختلاف نظرها موضوع منتفی شد.
پدر مرحوم «امینپور» با بیان اینکه افتخار ساکنان «گتوند» خواهد بود که پیکر این شاعر در زادگاهش به خاک سپرده شود، مانع از خاکسپاری پیکر فرزندش در بهشت زهرا شد.
اعضای انجمن شاعران مایلند که شاعر «دستور زبان عشق» در پایتخت آرام گیرد و یا تا فردا در سردخانه بماند تا وصیت نامه وی خوانده شود. همسر قیصر امینپور اعلام کرد که اگر دست نوشته ای از قیصر مبنی بر محل دفن، پیدا نشود او به زادگاهش منتقل خواهد شد.