فیلمهای دندان مار و نقش عشق این موضوع را نوید داد اما بعد از مدتی حضور او کمرنگ شد و پس وقفهای نه چندان کوتاه با سریال جوانی و تئاتر «دندون طلا» به دنیای هنر برگشت.این روزها او رادر مجموعه تلویزیونی بیصدا فریاد کن ساخته مهدی فخیمزاده میبینیم.
- شخصیت آذر در سریال «بیصدا فریاد کن» مشابه همان شخصیتهایی است که در قالب سریالها و فیلمهای ملودرام دیدهایم و بازیگرانی مانند ثریا قاسمی و پروانه معصومی آن را دراین ژانر با موفقیت خلق کردهاند، اما تفاوت عمده و اساسی آن در طنزبودن آن است. از اینرو شما مجبور بودید همان مفهوم را در قالبی طنز اجرا کنید.
دقیقاً. راجع به اعتیاد و قرصهای اکستازی زیاد صحبت شده و برنامهها و سریالهای متعددی ساخته شده است، اما هرکدام به زبان خودشان سخن گفتهاند و بنابر اهداف کار، زبان و نوع بیان آن تعیین می شود. این که کار شکلی طنز داشته باشد یا به شیوه مستند ساخته شود. آقای فخیمزاده هم با زبان خودشان در مورد قرصهای اکستازی فیلم ساختهاند. شخصیت آذرهم جدای از زنهای جامعه ما نیست، ولی نوع و گونه بیان آن متفاوت است.
پس از سریال معصومیت از دست رفته، حدود 3سال مشغول طرح مختار بودم و به همین خاطر سر هیچ کار دیگری حضور نداشتم تا اینکه این سریال به من پیشنهاد شد. یکی از دلایلی که این نقش را پذیرفتم متفاوت بودن آن نسبت به ماریای نصرانی بود.
به هرحال تا پیش از این کارها من در قالب سریالهای تاریخی ایفای نقش میکردم اما دوست داشتم که اگر قرار است کار غیر تاریخی انجام میدهم کارگردان آن کار فخیمزاده باشد.
جالب این جا بود نقشی که من دراین سریال ایفا گر آن بودم شخصیتی بود که به لحاظ ویژگیهای رفتاری متفاوتتر از خود من بود و خوشبختانه در طول مدت کوتاهی که از پخش سریال بیصدا فریاد کن میگذرد این تفاوت و ویژگی رفتاری آذر برای مخاطب جا افتاده است، زیرا بسیاری از تماشاگران ما با نقش همذات پنداری میکنند. به همین دلیل من هم بهعنوان یک بازیگر سعی کردم آنچه را کارگردان میگوید اجرا کنم و سعی کردم تا شخصیت این زن را به سمتی که او میخواست حرکت دهم.
بهنظرم استفاده از ژانر ملودرام کار را سوزناک و اشک آور میکرد. آذر شخصیتی است که با و جود سختیها و مشقات و مشکلاتش بازهم شخصیتی است محکم که ازعهده مشکلاتش بر میآید. او اگرچه با شوهرش مشکلات اساسی دارد اما زندگیاش را دوست دارد.
- البته در خروج از قالب مرسوم شخصیتهای زن رنج کشیده ملودرامهای اجتماعی و ورود به گونه طنز آن موفق عمل کرده اید.
اگر چنین بوده باشد نقطه مثبت کار محسوب میشود، زیرا عموم نقشهایی که دارای این خصوصیت هستند به شکل ملودرام کار میشوند، منتها کارگردان سریال بیصدا فریاد کن کوشیده تا از این قالب دورشود و کار درعین حال که به مفهوم وفادار است یک طنز بسیار ظریفی هم درآن قرار بگیرد که این طنز قادر باشد کار را جذابتر کند. از اینرو اگر طنز کار حس شود، نقطه قوت کار به حساب میآید. پس بهتر است ما این تجربه را هم داشته باشیم و این شخصیتها را در قالب طنزی تلخ بیازماییم.
- اساسا کارکرد طنز اینگونه است.
در واقع تماشاگر زمانی که به حوادث کار میخندد دلش هم برای شخصیتهای آن میسوزد. ما مشابه آن را در کارهای مختلف جدی و مستند دیدهایم. به یادمیآورم حتی چندی پیش برنامه مستندی به نام کراک دیدم که بسیار تلخ بود. حالا سریال بیصدا فریاد کن قصد دارد در قالبی طنز به مقوله قرصهای اکس تازی بپردازد. ژانرکارهای آقای فخیمزاده ویژگی خاصی دارد. او درعین حال که مسائل اجتماعی را مطرح میکند با یک طنز خاص این مصائب و معضلات اجتماعی را تلطیف کرده و تماشاگر را با خود همراه میکند. به اعتقاد من گاهی اوقات مخاطب از طرح مسائل و موضعها به شکل ملودرام خسته میشود و بهدنبال شیوه جدیدی از روایت میگردد.در کارهای آقای فخیمزاده ما شاهد2 ویژگی، ریتم تند و طنز زیبا و ظریف آن هستیم. این ویژگیها در بازی آقای فخیم زده هم دیده میشود.
- شما در سریال مختار نامه هم همبازی مهدی فخیمزاده بودید؟
بله در 2سکانس همبازی ایشان بودم.
- شاید این شناخت از شما و جنس بازی شما به همان سریال بازمیگردد.
به یادمیآورم در سال83 که مشغول بازی درسریال مختار نامه بودم، آقای فخیمزاده برای نقش عمر سعد سر صحنه آمد و با من و خانم مقانلو همبازی شدند. یک سال پس از آن ایشان با خانم مقانلو حس سوم را ساختند و این مسئله و انتخاب به آشنایی ما باز نمیگشت.
- منظورم آشنایی نبود بلکه شناخت جنس بازی مورد نظرم بود.
بله، ایشان با جنس بازی ما آشنا شدند. زیرا واقعاً جنس بازی زن در سریال حس سوم متعلق به خانم مقانلو بود. بعد از سریال مختار نامه من دیگر مهدی فخیمزاده را ندیدیم تا اینکه زمان تولید سریال بیصدا فریاد کن فرارسید. به هر حال ایشان فکر میکردند که جنس بازی من به شخصیت آذر نزدیک است.
- تجربه همبازی شدن با مهدی فخیمزاده درسریال مختار نامه و بیصدا فریاد کن چگونه بود؟
آقای فخیمزاده کارگردانی بسیار حرفهای است. و جدای از کارگردانی بازیگر توانایی است. من یکی از افتخاراتم همکاری با ایشان بوده است. به هر حال هر بازیگری دوست دارد با کارگردان خوب کار کند. من هم بهعنوان بازیگر دوست دارم با کارگردانهای حرفهای و موفق کارکنم. ایشان فردی بسیار منضبط هستند و از اینرو بسیار دوست دارم روزی دوباره با ایشان کارکنم.