این در حالی است که برخی خبرگزاریها از پیشبرد طرح صلح خاورمیانه و تصمیمات کنفرانس آناپولیس بهعنوان هدف سفر بوش به منطقه یاد کردهاند.
به نوشته این خبرگزاریها هدف از سفر 9 روزه بوش به 6 کشور خاورمیانه، بررسی مسائل متعدد مانند تأکید اخیر بوش بر معاهده صلح اسرائیل و فلسطین است.
بوش پیش بینی کرده است که تا پایان سال جاری میلادی این توافق محقق گردد. اگرچه به گفته او مداخله خطرناک ایران در منطقه مانعی در برابر این هدف به شمار می رود. اسرائیل هم اعلام کرده است که قبل از اینکه اجازه دهد کشور فلسطین ایجاد شود، خواهان آن است که تهدید ایران از میان برداشته شود.
سفر جورج بوش روز چهارشنبه با ورود به اسرائیل آغاز شد. قرار است او با مقامات فلسطینی در رام الله نیز دیدارکرده و آن گاه به کویت، بحرین، امارات متحده عربی (دوبی و ابوظبی) و عربستان برود. سفر خاورمیانه ای بوش روز 16 ژانویه (26 دی) در مصر به پایان می رسد.
برخی اخبار غیر رسمی حاکی از احتمال توقف بوش در عراق و لبنان است. اما کاخ سفید این خبر را تائید نکرده است.
به گزارش اینترنشنال هرالدتریبون طرح امنیتی آمریکا برای مهار ایران معطوف به مقابله با آنچه تهدیدات ایران درمنطقه بعد از کاهش سربازان آمریکایی در عراق خوانده شده، است.
بوش روز جمعه گذشته گفت: آمریکا و متحدان خاورمیانهای اش نیازمند توسعه راهبرد چگونگی مواجهه با ایران هستند چرا که تهران با برنامه هستهای خود همچنان خطری برای صلح به شمار میرود؛ آیا ما با دوستان ومتحدان خود روی توسعه یک برنامه امنیتی کارخواهیم کرد؟ جواب این است: بله، مسلما این کاررا خواهیم کرد.
جورج بوش در تلاش است دراین سفر در گفتوگو با مقامات کشورهای عربی، آنها را از عزم آمریکا برای محدود کردن ایران مطمئن سازد.
موضوع ایران همچنین یکی ازمحورهای عمده گفتوگوی بوش با مقامات اسرائیلی واز جمله ایهود المرت نخست وزیر این کشور است که طی ماههای گذشته بیتابی زیادی برای وارد آوردن فشار بیشتر روی ایران از خود نشان داده است.
هر چند پس از انتشار گزارش نهادهای اطلاعاتی آمریکا درخصوص برنامه هسته ای ایران، عملا چنین فشاری کم حاصل شده است.
به گزارش ایسنا، رئیسجمهور آمریکا در گفتوگوی خود با رویتر در کاخ سفید با اشاره به برآورد اطلاعات جاسوسی ملی آمریکا درباره برنامه هستهای تهران ضمن خطرناک خواندن ایران گفت:« من در گفتوگو با این کشورها تأکید خواهم کرد که برآورد اطلاعات جاسوسی ملی آمریکا به این مفهوم است که ایران هنوز یک خطر محسوب میشود. من به آنها یادآوری خواهم کرد که کشوری که میتواند یک برنامه را به حالت تعلیق درآورد به راحتی میتواند آن برنامه را آغاز کند».
آمریکا پیرو سیاستهای منطقه باشد
کریستین ساینس مانیتور هم در شماره روز 8 ژانویه خود نوشت: مذاکرات بوش با متحدان عربی آمریکا مانند عربستان سعودی قطعی خواهد بود. سفر او به قلمروی نفت یعنی عربستان، گامی مهم برای طرح صلح خاورمیانه به شمار می رود.
بهرغم نگرانی های اعراب سنی منطقه از انقلابیون شیعه و عجم ایران، رهبران سنی عربستان سعودی برخلاف بوش مستقیما ً با محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران مذاکره می کنند.
برای آمریکا شگفت آور است که احمدی نژاد ماه گذشته در اجلاس شورای همکاری خلیج فارس که زمانی علیه ایران تشکیل شد، شرکت کرد.
اگر قصد و نیت بوش صرفاً تقویت اتحاد کشورهای عربی علیه ایران است، باید گفت نگرانی های کشورهای عربی نسبت به ایران یکسان نیست و تاکتیک های آنها در قبال ایران با یکدیگر متفاوت است.
برخی از این کشورها خواهان تجهیزات نظامی آمریکا برای دفاع در مقابل ایران هستند. گروهی دیگر خواستار روی کار آمدن یک دولت قوی سنی در عراق برای جلوگیری از نفوذ ایران در این کشور هستند.
شاید وقت آن رسیده است که آمریکا به جای هدایت و رهبری خاورمیانه، به ویژه پس از شکست در عراق، پیرو سیاست های منطقه باشد.
اما همانگونه که او اکنون متوجه شده است، منطقه باید ابتدا با ایران و سایر اسلام گرایان عراق و همچنین تمایلات فلسطینیان برای ایجاد یک کشور مستقل کنار بیاید. پیشرفت قطعی در این موارد، بهترین میراث برای رئیس جمهوری آینده آمریکا خواهد بود.
پیام تحرکات نظامی درخلیج فارس
در آستانه سفر بوش به منطقه، تحرکاتی میان ناوهای ایرانی و آمریکایی در خلیج فارس رخ داد. روزنامه خلیج تایمز درشماره 9 ژانویه خود درباره این حادثه نوشت: جورج بوش در حالی بهدنبال یک پیروزی در سیاست خارجی خود است که امید به برقراری صلح منطقه ای، او را به اولین سفر در مقام ریاستجمهوری به اسرائیل و کرانه غربی فلسطین ترغیب کرده است.
تصویری که آمریکا از ایران بهعنوان تهدید منطقه ای به نمایش گذاشته است، با آرایش شناورهای ایرانی به دور سه ناو جنگی ایالات متحده در تنگه هرمز و تهدید به منفجر کردن آنها رنگ و بوی واقعی تری گرفت. به گفته پنتاگون این اتفاق آخر هفته گذشته رخ داده است.
یک سخنگوی کاخ سفید روز دوشنبه به ایران قویاً هشدار داد از دست زدن به اقدامات تحریک آمیز که می تواند وقایع خطرناکی را در آینده بهدنبال داشته باشد پرهیز کند.
برخی تحلیگران این حادثه را پیامی از سوی ایران به امریکا در آستانه سفر بوش به منطقه می دانند.
سفر البرادعی به ایران
روزنامه نیویورک تایمز هم روز 9 ژانویه خبری را به نقل از ملیسا فلمینگ، سخنگوی آژانس بین المللی انرژی هسته ای درمورد سفر البرادعی به ایران منتشر کرد.
فلمینگ گفته است که البرادعی با هدف حل و فصل تمامی مسایل باقیمانده و قرار دادن آژانس در موقعیتی که از فعالیت های گذشته و حال ایران با اطمینان سخن بگوید روز جمعه و شنبه را در ایران به سر خواهد برد.
وی گفت لبرادعی قرار است با مقامات عالیرتبه ایران دیدار کند. اما یک دیپلمات مرتبط با سفر البرادعی گفت انتظار می رود او با رهبر معظم انقلاب و رئیس جمهوری، هم دیدار داشته باشد. این دیپلمات نخواست نامش فاش شود زیرا اطلاعات این سفر محرمانه تلقی می شود.
البرادعی پیش ازسفر به تهران با روزنامه الحیات مصاحبه کرد و به بخشی از اهدافش از این سفر اشاره نمود.
او دراین مصاحبه گفته است: نگرانی و ترس جهان غرب و بسیاری از ناظران از آن است که ایران به تکنولوژی ویژه غنیسازی اورانیوم دست یابد و از آن در آینده برای خارج شدن از سامانه منع گسترش سلاح اتمی و ساخت سلاح هستهای استفاده کند و به این ترتیب استراتژی حمله در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه آغاز شود.
درصورتی که ایران از معاهده ان.پی.تی خارج شود ایرانی که در حال حاضر دارای 3000 دستگاه سانتریفیوژ است به حداقل یک سال تا 18 ماه زمان نیاز دارد تا به ساخت مواد مورد نیاز ساخت بمب اتمی دست یابد.
وی افزود: از سال 1985 تا به حال همواره مسایل زیادی وجود دارد که ایران باید درباره آنها بهطور شفاف و کامل به ما توضیح دهد. معتقدم که یکی دو ماه آینده برای این مسئله بسیار سرنوشتساز است؛ چرا که ایران اخیرا تصمیم گرفته که در یک طرح کاری برای توضیح همه این مسایل با ما همکاری کند. اگر بتوانیم توضیح این مسایل را در طول 2 ماه آینده داشته باشیم میتوانیم بگوییم که برنامه ایران در گذشته و حال تحت نظارت آژانس بوده و برای اهداف مسالمتآمیز است.
به گفته البرادعی آژانس دستگاهی همانند رادار است و من میتوانم آنچه را که در گذشته و امروز میبینم بگویم، اما آنچه در فردا و بعد از آن در ایران یا هر کشوری هست، نمیبینم و نمیتوانم چیزی از آن بگویم چرا که این مسئله به دولت و رفتارهای آن در آینده برمیگردد.
بنابراین همواره میگویم که من تنها میتوانم گذشته و حال را بجویم نه آینده و نیتها را. این مسئلهای است که به اعتمادسازی برمیگردد. در اینجا اعتماد بین ایران و غرب به ویژه آمریکا از بین رفته است.
وقتی به طرف ایرانی گوش میدهید میگوید غرب تحریمهای اقتصادی و ممنوعیت فراگیر را از زمان انقلاب بر آن تحمیل کرده است و این درست است.
تحریمها، خسارت به شهروندان بیگناه است
از نظر البرادعی تنها راه حل مسئله هسته ای ایران اعتماد سازی در آینده است و این امر از طریق مذاکره ایجاد میشود چرا که این شورای امنیت است که تحریمها را تصویب میکند، اما شورا به تنهایی نمیتواند به راه حلی فراگیر برای این مشکل برسد. همانطور که میدانیم تحریمها در بیشتر اوقات مشکلات را حل نمیکنند بلکه خسارتهایی را به شهروندان بیگناه وارد میسازد و دولت خسارتی نمیبیند.
وی ادامه می دهد: برای دستیابی به سلاح هسته ای دو مسئله اساسی را باید در نظر داشت. یکی مواد هستهیی که در ساخت سلاح هستهیی به کار برده میشود که همان اورانیوم غنیشده یا پلوتونیم است. همانطور که در حال حاضر مشاهده میکنیم ایران قادر به دستیابی به این مواد تا زمانی که تحت نظارت آژانس است نمی باشد.
همچنین تا زمانی که ایران جزیی از معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای است نمیتواند به اندازه بیش از 5 درصد اورانیوم را غنی سازی کند. این کشور نیازمند غنیسازی اورانیوم تا 90 درصد برای تولید سلاح هستهیی است.
بنابراین این کشور ابتدا باید از نظام منع گسترش تسلیحات هستهیی خارج و بازرسان را نیز اخراج کند. همان کاری که کره شمالی کرد.
همچنین ایران باید وسایلی چون موشکهایی که قادر به حمل این بمبها باشند داشته باشد. طبیعتا من صلاحیتی ندارم و نمیدانم که ایران در زمینه موشکهای دوربرد چه کارهایی انجام میدهد.
اما در حال حاضر در آژانس بینالمللی انرژی اتمی ساخت سلاح هستهیی در ایران را نمیبینیم. بر اساس آنچه ما شاهد آن هستیم و از بازرسیهای متعدد به دست آمده چیزی در این باره در ایران دیده نشده است.
همچنین تأسیسات زیرزمینی مربوط به غنیسازی اورانیوم را هم مشاهده نکردیم و دلایل و اطلاعاتی را هم از سوی دستگاههای اطلاعاتی مبنی بر اینکه در این کشور ساخت سلاح هستهای صورت میپذیرد ندیدیم.
من همواره اعلام میکنم که در اینجا مسایلی وجود دارد که ایران باید آنها را حل کند تا دیدگاهها بر ما مشخص شود. اما در عین حال نمیتوانم بگویم که ایران خطر فعلی و فوق العاده به شمار میرود و باید به فکر استفاده از راه حل نظامی برای آن بود.
گرفتن عنصر سرعت از پرونده هسته ای ایران
البرادعی به الحیات می گوید: شنیدن سخنانی درخصوص آتش سوزیهای هستهای و جنگ جهانی سوم من را ناراحت میکند. وی انتشار گزارش نهادهای اطلاعاتی امریکا درخصوص ایران را با هدف گرفتن عنصر سرعت از پرونده هستهای ایران دانست و افزود: این گزارش می تواند فرصتی برای شروع مذاکرات جدی برای حل مشکلات موجود از طریق مذاکره را فراهم کند.
وی ادامه می دهد: من نمیتوانم پرونده ایران را از روند امنیت در خاورمیانه جدا کنم. ایران اعلام میکند که برای اهداف اقتصادی سرگرم غنیسازی است و این نظر تنها 10 درصد ماجراست. کسی نمیتواند انکار کند که روند غنیسازی اورانیوم در حد خود بازدارندهای پنهان است. برای حل مشکل، ایران باید به بررسی ریشههای مسئله بپردازد نه ظواهر آن.
من باید از خودم بپرسم که چرا ایران قصد دستیابی به فناوری هستهای دارد. همچنین باید از خودم بپرسم که آیا این مسئله با نظام امنیتی در منطقه هماهنگ است؟ تأثیر این مسئله بر کشورهای همجوار چیست؟
اسرائیل نگرانیها و ترسهای زیادی نسبت به ایران دارد و دستیابی به برنامه هستهای از سوی ایران برای اسرائیل تهدیدی برای وجود آن به شمار میرود. برخی اظهار نظرها در ایران کمکی به ایجاد فضای اعتمادسازی نمیکند، بلکه منجر به ترس و بحران بیشتر میشود.
وی معتقد است جهان عرب نیازمند یک نظام امنیت منطقهای است. قراردادهای 50 میلیارد دلاری اسلحه از سوی کشورهای خاورمیانه بهاصطلاح با هدف رویارویی با خطر ایران امنیت منطقه را تأمین نمی کند.
آنچه امروز جهان عرب نیازمند آن است نظام دولتی توانمند، آموزش، پژوهشهای علمی و فناوری، اعطای حق زندگی در کمال آزادی و کرامت و صلح به شهروندان عرب است.