بخشی از این مطالب از سوی اداره کل آموزش و حقوق شهروندی شهرداری تهران و بخشی دیگر از سوی حوزه آموزش شهروندی قوه قضائیه در اختیار گروه اجتماعی روزنامه همشهری قرار گرفته است.
در عین حال گروه اجتماعی از همه صاحبنظران در این حوزه نیز دعوت میکند با ارسال مطالب و دیدگاههای خود ما را در هر چه غنیتر شدن این ستون یاری کنند. مطالب خود را به آدرس: تهران- خیابان آفریقا- کوچه تندیس- پلاک 10- گروه اجتماعی بفرستید یا به نشانی اینترنتی ejtemaei@hamshahry.net ایمیل کنید.
پیشگیری از بزهکاری مجموعه تدابیر و اقداماتی کنشی، که برای جلوگیری از وقوع جرم به کار گرفته میشود را در بر میگیرد. مداخله روان شناختی - اجتماعی زود هنگام (پیشگیری زود هنگام) نیز به عنوان یکی از گونههای پیشگیری کنشی در تلاش است تا از تداوم بزهکاری در آینده و استقرار آن در افراد جلوگیری نماید.
در این نوشتار نخست به بیان مفهوم و محورهای این پیشگیری و سپس ارزیابی آن میپردازیم.
نقش مداخله روان شناختی - اجتماعی زود هنگام در پیشگیری از رفتارهای مجرمانه کاملاً واضح و روشن است. پیشگیری زود هنگام در برگیرنده تمامی اقدامها یا فعالیتهایی میشود که هدف شان ، میسر ساختن امکان شناسایی کودکان در معرض خطر و کاهش احتمال درگیری و وارد شدن آنها در رفتارهای مجرمانه اجتماعی پایدار است.
به دیگر سخن، این پیشگیری درصدد است تا با اتخاذ تدابیر مناسب و به کارگیری بهنگام اقدامات حمایتی از استقرار رفتارها و تمایلات مجرمانه در افرادی که در سنین پایین و دوران کودکی دچار زودرسی بزهکاری شدهاند، جلوگیری نماید.
پیشگیری زود هنگام بر این فرض مبتنی است که پیش رسی بزهکاری نوید تداوم گرایشها و اعمال مجرمانه را در افراد میدهد، بدین معنی که هر قدر افراد زودتر از سن متعارف مرتکب بزه شوند، به همان میزان احتمال استمرار بزهکاری در آنها بیش از دیگران است.
بنابراین، با مداخله در فرآیند رشد کودکان و تمرکز بر روی عوامل فردی و اجتماعیای که بر پیشرفت آمادگیهای مجرمانه کودکان و پایداری رفتارهای بزهکارانه در آنها اثر گذار است، میتوان به جامعه پذیر کردن این افراد کمک و از تبدیل شدن آنها به بزهکار مزمن جلوگیری کرد.
این پیشگیری از طریق اقدامهای روان شناختی- اجتماعی زود هنگام به دنبال سالم سازی شخصیت و تربیت کردن کودکان مشکل دار است، تا از شکست فرآیند جذب و یکپارچه شدن اجتماعی آنها ممانعت نماید.
پیشگیر ی زود هنگام، یک «پیشگیری تربیت مدار» است و با هدف قرار دادن اختلالات رفتاری و روانی، درصدد آموزش مهارتهای اجتماعی به شهروندان در معرض خطر و پدران و مادران آنهاست.
برای نمونه، آموختن شیوههای تربیت فرزندان به پدران و مادرانی که نمیتوانند رابطهای سالم با کودک برقرار کنند، زیرا در غیر این صورت میان آنها رابطهای قهر آمیز پدید میآید و سبب میشود فرآیند رشد کودک مختل شود و وی به عدم جامعه پذیری تمایل و به رفتارهای مجرمانه سوق پیدا کند.
به بیان دیگر، در این پیشگیری با تأکید بر آموزش و پرورش، هدف، ایجاد موانع اخلاقی درونی شده و امکان خود کنترلی در افراد است تا از این طریق اوضاعی که در زمان مقتضی در تربیت طفل مفقود بوده است، احیا شود.
همچنین پیشگیری زود هنگام یک «پیشگیری فردمدار» است و با مطالعه وضعیت روحی، روانی و اجتماعی کودکان مشکل دار به دنبال پر کردن خلاءهای روحی و روانی آنهاست.
این خلاءها معمولا در دوران کودکی بوجود میآید و اعمال اقدامات مناسب بر این افراد، برای هماهنگ نمودن آنها با قواعد اجتماعی به ندرت نیازمند مشارکت پدران و مادران است.