در نمایشگاه روشندل، تکنیکهای متنوع، سایزهای متنوع، حتی سبکهای متنوع – که در نگاه اول آدم را به خطا میاندازد که شاید به یک نمایشگاه جمعی وارد شده است – یک جا جمع شدهاند و بنابراین بعید است کسی نتواند با قسمتی از آثار ارائه شده در نمایشگاه ارتباط برقرار کند. ضمن اینکه آثار ارائه شده، همه در داشتن هویتی شاعرانه و چشمنواز که مشخصه کارهای نقاش است، مشترکند.
او در نقاشیها به دنبال یافتن ریتمی متوازن برای تلاقی رنگهای مختلف به مثابه هویتهای مختلف است و نقاشیهای او، نمایشی از تلاش رنگها برای رسیدن به فرمی متوازن، مهربان و شاعرانه هستند.
طراحیهای مدادی روی سوژه واحدی مشترکند و همگی نمایشگر تلاشی هستند برای قد کشیدن ، رشد و ... و کوششی برای بیرون زدن از پوسته؛ در عین حال همه این موجودات انگار با قفس و پوستهای که در آن محبوسند به توافقی رسیدهاند تا بدون ایجاد ترک یا شکستگی در همان جای کوچک خود ببالند و در خلوت به زیباترین شکل غایی خود برسند.
چند پرترهای که در نمایشگاه وجود دارد از قاعده اصلی کارهای نقاش که همان بازی با رنگ است تخطی نمیکنند. در این پرترهها به روشنی میتوان دید که چینش رنگها و استفاده یکدست یا درهم از آنها، اصلیترین وسیله نقاش برای رخنه در روان آدمهایی است که میخواهد آنها را نقاشی کند.
روشندل آنطور که بروشور نمایشگاه میگوید زاده شهرکرد است. آثار ارائه شده در نمایشگاه نیز همگی در یک حس رقصان از سادگی و بیغل و غشی مشترکند.
تابلوی دوچرخه که در نمایشگاه به نمایش درآمده و قبلاً هم برای شرکت در نمایشگاهی گروهی در کانادا انتخاب شده بوده، با یک فرم ساده و استفاده از چند رنگ اصلی، میتواند هم گرما و شور دوران کودکی و بازیهای کودکانه را به خاطر آورد و هم فضای باز طبیعتی وحشی را – که نقاش در میان آن دوران کودکیش را گذرانده است – نشان دهد.
در اینجا گرما و نشاط حاضر در بازیهای دوران کودکی در میان هالهای از گرد و غبار خودخواهانه و نوستالژیک هنرمند که میخواهد برای از دست رفتن آن دوران آه و ناله سر دهد، گم نمیشود و دوران کودکی همانطور که واقعاً بوده و هست، نمایش داده میشود.
در مقابل انبوه کارهای هنرمندانه که در آنها برای ارائه اثری در زمینه کودک و دوران کودکی، رنگهای ملایم و گاه گرفته استفاده میشود، رنگهای حاضر در این تابلو رنگهایی تند با خصوصیتی تهاجمی و غیرقابل کنترل هستند که بیانی صادقانه از وضعیت بچههایی است که نشان میدهد.
مدرن بودن برای سیاوش روشندل به گواهی کارهایی که در این نمایشگاه به نمایش گذاشته است، کوششی است برای بیان سادهتر و به دور از هر پیرایه.
نقاش چه در نقاشیها و چه در طراحیها در پی این است که با حداقل استفاده از خطوط قاطع و مرزهای مشخص، به جوهر یا روح صحنه یا رنگها نزدیک شود. از این لحاظ و برای شخصی که به گواهی آثار قدیمیترش، توانایی خلق آثار کلاسیک با خواص آشناتر را دارد، مدرن بودن نوعی ریسک است.
ریسکی که در آن با کنار گذاشتن آنچه که در جامعهای متوسطالحال ارزش محسوب میشود، به دنبال چیزی دیگر بروی. چیز دیگری که در کسوت محبوبی بازیگوش، مدام از این سو به آن سو خودش را از تو دورتر نشان میدهد. این میتواند شرحی باشد بر گوناگونی فرمی آثار ارائه شده در نمایشگاه، که البته موضوعی قابل نقد و بحث است.