گروه سیاسی: امروزه کشورهای قدرتمند و صاحب نفوذ جهانی بیش از آنکه اهداف و غایات خود را از طریق دیپلماسی رسمی دنبال کنند به‌دنبال آنند تا با بهره‌مندی از ابزارهایی نرم‌تر و غیر مستقیم‌تر به پیگیری مطلوبات خود بپردازند.

تاثیرگذاری بر افکار عمومی کشورهای هدف و به‌طور کلی توجیه اقدامات دولت‌ها برای افکار عمومی از یک سو و تاسیس، گسترش و فعال‌سازی NGOها و نهاد‌های‌های غیر‌دولتی از دیگر سو، همه و همه شکلی نوین، تازه و نرمتری از دیپلماسی را شکل می دهند که در گفتمان سیاسی به آن دیپلماسی عمومی گفته می‌شود.

دیپلماسی عمومی در کشور ما موجود نوپایی است و از حیث شکلی و ساختاری با آنچه که در غرب وجود دارد، البته وجوه تمایزی دارد. دیپلماسی عمومی فعال یکی از شاخصه‌های قدرتمندی که نقش آن در سیاست خارجی ایران موضوعی است که در گفت‌وگوی همشهری با دکتر ابراهیم متقی استاد و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و کارشناس سیاسی به بحث و بررسی گذاشته می‌شود که از نظر می‌گذرانید.

  • بحث ما در باره دیپلماسی عمومی است.اگر موافق باشید از چیستی و وجوه تمایز آن در ایران و غرب شروع کنیم.

شروع مناسبی است. مناسب برای اینکه چیستی این پدیده در ایران باید به‌موازات شناسایی وجوه تمایز آن با غرب بررسی شود زیرا معتقدم شکل دیپلماسی عمومی در تفسیر افرادی همانند ادوارد جورجیان و جوزف نای با آنچه که در ایران وجود دارد، متفاوت است.

 آنها نگاهشان نسبت به دیپلماسی عمومی چگونه منتقل کردن هنجارهای غربی از طریق ابزار‌ها و رسانه‌های ارتباطی است. به‌طور کلی بحث آنها این است که از طریق ارتباطات، انتشارات و همچنین همکاری‌های فرهنگی متقابل، می‌شود زمینه‌های تاثیر گذاری را فراهم کرد در حالی که دیپلماسی عمومی در نگرش ما به معنی ارتباط با ملت‌ها از طریق سازمان‌های فراگیر و مجموعه‌هایی است که می‌توانند بر محیط اجتماعی خودشان تاثیر‌گذار باشند به این ترتیب دیپلماسی عمومی در تفکر نای و جورجیان ماهیت مجازی دارد در حالی که دیپلماسی عمومی در تفکر ایران ماهیت سازمان یافته، گسترده و بسیج شده دارد.

به‌طور مثال شبکه‌های تلویزیونی آمریکا که اقدام به برنامه سازی می کنند نمادی از ابزار‌های دیپلماتیک آمریکایی است. شبکه‌های سی ان ان، فاکس نیوز و بسیاری دیگر از این قبیل که با محیط بین المللی ارتباط دارند، نمادی از چنین ارتباطاتی هستند.

 در حالی که دیپلماسی عمومی ایران علاوه بر اینکه ماهیت رسانه ای دارد درصدد است از یک سو الگوها و هنجارهای عمومی کشور را منتقل کند و از سوی دیگر درصدد سازمان‌دهی هم هست یعنی انتقال هنجار بدون توجه به سازماندهی انجام نمی گیرد.

  • شما از ارتباط با ملتها به‌عنوان یک وجه تمایز بارز در دیپلماسی عمومی ایرانی سخن گفتید. این در حالی است که عملا این تلقی وجود دارد NGO‌ها، افراد و سازمان‌های غیر دولتی و یا حتی نهادهای دولتی غیرمرتبط با وزارت خارجه، مسئولیتی در سیاست خارجی ایران ندارند آیا این یک نقیصه است؟

نه هرگز!

  • چطور می‌شود برای نهادی در دیپلماسی عمومی ما نقش قائل باشیم اما مسئولیت و حق تصمیم‌گیری برای آن نهاد قائل نباشیم؟

شما باید به موضوع از زاویه بازتری نگاه کنید. ببینید برخی ازاین مجموعه‌ها هدفشان گسترش هنجار است و اعلام مواضع می کنند و برخی دیگر مثل دار التقریب، سازمان فرهنگ و ارتباطات یعنی همان نهادهایی که از آنها با تعبیر نهاد دولتی غیرمرتبط با وزارت خارجه یاد کردید و نیز نشریات اینترنشنالی که داریم؛ همه نماد‌هایی هستند که وظیفه انتقال قالب‌های هنجاری را ایفا می‌کنند.

 اما علاوه بر این، سازمان‌های بانی دیپلماسی عمومی در ایران عهده دار موضوع سازماندهی گروه‌های اجتماعی درمحیط هدف نیز هستند. البته باید این نکته را نیز متذکر شوم که دیپلماسی عمومی هم توسط دولت اداره می شود. به‌عنوان مثال در وزارت امور خارجه آمریکا معاونتی وجود دارد به نام معاونت دیپلماسی عمومی.

  • می‌خواهم یک سؤال سه وجهی بپرسم. اول اینکه بفرمایید با توجه به مثالی که آوردید، آیا منظورتان این است که دیپلماسی عمومی و دولتی باید با هم هماهنگ باشند؟

در مورد ایران باید بگوییم که نیازی به هماهنگی بین دیپلماسی عمومی و رسمی نیست.

  • چرا؟

زیرا یک ویژگی دیپلماسی عمومی این است که ابتکارات و رفتارها نا متقارن است. به این معنی که هرکسی هر اقدامی را که انجام بدهد در جهت مطلوبیت‌های خاص خودش تاثیرات عمومی و فراگیر خود را دارد.

  • و وجه دوم؛ دیپلماسی رسمی و عمومی اگر هماهنگ نیستند، آیا در عرض هم قرار می‌گیرند؟

یقینا پاسخ منفی است.

  • وجه سوم سؤال، به گمانم بحث را مصداقی می‌کند. با توجه به عملکرد سه ساله دولت در حوزه سیاست خارجی به‌نظر شما دولت خود را رقیب دیپلماسی عمومی نمی‌داند؟

اصولا دولت در ایران متنوع و متکثر است. هیچ قسمتی قادر به کنترل سایر بخش‌ها نیست و یکی از دلایل حفظ جمهوری اسلامی این است که اجزا آن پراکنده است. اگر اجزا متمرکز بود در آن شرایط ضربه پذیری بیشتر می شد. چون اجزای دیپلماسی عمومی و رسمی در جمهوری اسلامی ماهیت متنوع، پراکنده و نامتقارن دارد در نتیجه در برابر تهدیدات آسیب‌های کمتری می‌بیند.

  • اجازه بدهید از طرح مسائل کلی بیشتر فاصله بگیریم. موضوع رابطه سه دهه است که در دیپلماسی ایران و هم آمریکا محل چالش است. این چالش اما در یک نقطه عطف یعنی امنیت عراق سه دور گفت‌وگو زیر چتر دیپلماسی فوق رسمی با خود همراه ساخت. زمزمه برگزاری دور چهارم این مذاکرات هم حالا مطرح است. آیا این روند در ورطه دیپلماسی عمومی هم قرار می‌گیرد؟

روابط ایران و آمریکا طی دو سال گذشته نسبت به پیش از آن دچار تحولات بسیار اساسی شد و این مسئله ناشی از نزدیک بودن سیاست‌های دولت با سایر نهادهای تاثیر‌گذار در حوزه سیاست خارجی است.

 زمانی که نگاه و رویکرد نزدیک و هماهنگ باشد طبیعی است که پیامد‌های آن هم همکاری‌جویانه و گسترش یابنده خواهد بود. به همین دلیل دور چهارم گفت‌وگوهای ایران و آمریکا بر سر موضوع امنیت عراق برگزار خواهد شد، هدف‌های نسبی پیگیری می‌شود، اما در عین حال این مذاکرات به معنای آتش‌بس تبلیغاتی و سیاسی در روابط ایران و آمریکا تلقی نمی‌شود.

  • اگر موافق باشید منطقه‌ای بحث کنیم. دیپلماسی ایران در این حوزه، اعم از رسمی، پارلمانی و عمومی فعال بوده‌است. پشتوانه این فعالیت نیز منافع مشترک بوده‌است. ممکن است ارزیابی خود را در این زمینه بفرمایید؟

ایران یک قدرت بزرگ منطقه‌ای است. طبیعی است که برخی کشور‌های کوچک مانند امارات و بحرین نسبت به ایران نگرانی داشته باشند. بخشی از نگرانی این کشور‌ها ناشی از قالب‌های ذهنی و ادراکی آنهاست. این کشورها نگران دغدغه‌های ذهنی خودشان هستند یعنی اینکه ایران را تبدیل به دشمن کرده‌اند و طبیعی است که باید با دشمن مقابله کرد، در حالی که نقش منطقه‌ای ایران نقش یک دشمن نبود.

هیچگاه ایران چنین نقشی را ایفا نکرده است. اگر طی 100 سال گذشته نقش منطقه‌ای ایران بررسی بشود؛ به وضوح روشن می‌شود که هیچگاه ایران عنصر آشوب ساز و جدال بر انگیز منطقه ای نبوده است. به همین دلیل است که نگاه ایران به‌عنوان کشور مقتدر منطقه ای ادامه خواهد یافت و از سوی دیگر کشورهای منطقه هم هرگونه قدرت یابی ایران را برای خودشان مخاطره آمیز می‌دانند.

بنا بر این از یک طرف ادراک برتری گرایی ایران در منطقه تداوم خواهد یافت و از طرف دیگر جدال‌های ذهنی و استراتژیک واحد‌های منطقه‌ای نسبت به ایران ادامه خواهد یافت. نقش منطقه‌ای ایران را بیش از اینکه ماهیت واقعی داشته باشد باید براساس نشانه‌های ادراکی و هنجاری مورد ارزیابی قرار داد.

کد خبر 48987

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز