همشهری آنلاین_فاطمه عسگرنیا: یکی از ویژگیهای مهم این دوران همزیستی فقیر و غنی با هم در یک محله بود. آنها یا همسایه و دیوار به دیوار هم بودند یا در فاصله کوتاهی از هم زندگی میکردند و این درهمتنیدگی اجتماعی باعث میشد تا آیین مذهبی اجتماعیتری در محرم برگزار شود.
مهدی یساولی برایمان تاریخ برپایی آیینهای مذهبی محرم در این دوره را مرور میکند و میگوید: «امروز میان محل زندگی افراد غنی و فقیر در شهر ما کیلومترها فاصله است. به خاطر همین شاهد برپایی مراسم متفاوت عزاداری در بالای شهر و پایین شهر هستیم. این شرایط در گذشته وجود نداشت.»
او از سنت نذر برایمان میگوید و تأکید اغنیا بر توزیع نذورات در ۴ جهت خانههایشان. البته این موضوع به این معنی نیست که فقرا سهمی در نذورات محرم نداشتند. یساولی میگوید: «آنها که دستشان به دهانشان میرسید، سفرههای نذری هزار نفری پهن میکردند؛ مثل امینالضرب که سفرههای نذریاش شهرت بسیار داشت. آنها که فقیر بودند و توان پهن کردن چنین سفرههایی را نداشتند، سعی میکردند با تأمین چراغ روشنایی، چراغ خوراکپزی، شمعدانی، ابزار چای، پارچه مشکی و... و. در مجالس نذری امام حسین(ع) سهیم شوند و این مشارکت و همدلی همه مردم در تأمین ابزار برگزاری مراسم آیینی عزاداری حسین بن علی(ع) و ادای نذرها خود عامل اصلی ماندگاری آن بود.»
جهانگردان هم در سفرنامههای خود به این موضوع اشاره کردهاند. از کلنل ییت، کنسول بریتانیایی گرفته تا آدام اولئاریوس، سفیر و سیاح آلمانی در دوره صفوی به این وجه مردمی برگزاری آیینهای مذهبی محرم اذعان کردهاند.
در میان روایتهای یساولی از خاطرات جهانگردان شیرینتر از همه بازخوانی این بیت شعر توسط کلارا کولیوررایس، جهانگرد مشهور، است که میگوید: «مردم در آیین عزاداری محرم در خیابانها راه میروند و زمزمه میکنند "از سنگ ناله خیزد روز ده محرم، روز شهادت آن ۷۲ مکرم".»
کلنل ییت، کنسول بریتانیا، هم در کتاب خاطرات خود با جزئیات بسیار به آیین مذهبی عاشورا اشاره میکند و میگوید: «با شروع ماه ژوئیه، محرم نیز فرارسید. در این ماه شیعیان به سوگ حسین(ع) مینشینند. ایرانیان عزاداری در این ماه را از واجبات مسلم مذهب خود میدانند. به مدت ده شبانهروز مراسم سوگواری برپا بود و تمامی شهر به حالت تعطیل درآمد [...] در برپایی این مراسم، مردم در معابر شهر تجمع میکردند و بهطور کلی تمام خیابانهای باریک شهر مسدود میشد.»
«آدام اولئاریوس» سفیر و سیاح آلمانی در دوره صفوی، از دیگر روایتگران اروپایی سوگواری تاریخی ایرانیان به شمار میآید. یساولی درباره رفتار ایرانیان در این مناسبت اندوهناک از قول اولئاریوس چنین روایت میکند: «در تمام شهر جنبشی زیاد و مداوم به چشم میخورد و مراسم کمنظیری در آنجا اجرا میشود. قبل از روز دهم به این مراسم با یک عزاداری همگانی پایان میدهند ولی در شب همان روز مراسم کمنظیری برپا میشود.»
- باباشملها و درگیریهای خونین
برای آمادهسازی شهر و استقبال از محرم همه به میدان میآمدند، حتی باباشملها و افرادی که در مواقع دیگر سال خوشنام نبودند، اما به محض اینکه محرم نزدیک میشد دست از گناه و خطا میشستند و دربست در خدمت تکایا و مجالس عزاداری بودند. یساولی با بیان این مطلب میگوید: «داشها و باباشملها بخش عمدهای از امور تکایا و دستههای عزاداری را عهدهدار میشدند و تکایا تحت اوامر آنها تشکیل میشدند. بعدها باباشملها وظیفه دستهکشی را در محلهها داشتند. اینجا بود که قصه سلام دستهها و عرض ادب آنها به یکدیگر آغاز شد. به این صورت که به محض ورود هر دسته از محلهای به محله دیگر مردم شاهد سلام کردن آنها به همدیگر بودند. بعدها این آیین دستخوش چشم و همچشمیها و تحریفها شد، باباشملهای هر محله برای اینکه دستهشان بیشتر در چشم محله دیگر رود شروع به اضافه کردن علم و کتل و... و. کردند. رقابت در عرض ادب و سلام کردن دستهها به هم زیر سایه این تحریفها نزاعهای خونین میان دستههای عزا را در محلههای قدیمی مثل درخونگاه، سنگلج، مولوی و... به راه انداخت.»
- محتشمخوانی
این پژوهشگر تاریخی در ادامه به محتشمخوانی و جایگاه محتشمخوانان در گذشته اشاره میکند و میگوید: «در گذشته ما یا محتشمخوان داشتیم یا روضهخوان. محتشمخوانی کار هر کسی نبود و محتشمخوان در روایت کربلا ختم کلام بود.» او برای مستند کردن روایتهایش به کتاب «شرح زندگانی من» از «عبدالله مستوفی» اشاره میکند و میگوید: «محتشمخوانی در انحصار عدهای خاص بود که جایگاه و منصب ارزشمندی داشتند و محتشمخوانان با قرار گرفتن در طاقنماها به قرائت اشعار مشهور محتشم کاشانی درباره عاشورا میپرداختند.» یساولی اضافه میکند: «قدیم پیوند سوگواریها با هنر و ادب ناگسستنی بود و شعر از جایگاه والایی برخوردار بود. در جنبه نمایشی آیین سوگواری هم که بهترین شکلش تعزیه بود، فرهنگ و ادب ایرانی به رخ همه کشیده میشد.»
- وقف مغازه برای تعزیه
از تعزیه گفتیم بد نیست بدانید در گذشته برای اینکه مراسم تعزیه در محلههای قدیمی شهر تهران از رونق نیفتد، بسیاری از واقفین و خیّران بخشی از درآمدهای یکساله خود را صرف ۱۰ روز برگزاری تعزیه در محرم میکردند.
یساولی با بیان اینکه تعزیهخوانان در کل سال بیکار بودند و فقط در ماه محرم و صفر به تعزیهخوانی میپرداختند، از مشارکت خیّران و واقفین برای تأمین هزینههای برگزاری مراسم تعزیه برایمان میگوید: «تعزیهخوانها آدمهای با استعداد و خوشذوقی بودند. درست است امروز نسخههایی از تعزیه در موزهها نگهداری میشود، اما تعزیهخوانهای حرفهای عمدتاً بدون نگاه به نسخهها اجرا میکردند و مردم علاقه زیادی به این مراسم آیینی داشتند.» در تهران قدیم تکیههای رضاقلی خان، سرتخت و... محل برگزاری تعزیههای دهه اول محرم بودهاند.
- روضه خانگی
مراسم عزاداری محرم در تکایای محلی و محافل تعزیه دنبال میشد، اما سهم روضههای خانگی هم در این میان کم نبود. یکی از ویژگیهای این محافل آزاد بودن حضور زنان با حجاب آن دوران کنار مردان در مجالس روضه بود. یکی دیگر از ویژگیهای این مجالس روضه نوع پذیرایی از تازهواردان به روضه بود که اغلب با قلیان و چای در دوره قاجاریه و پذیرایی با سیگار در سینیهای بزرگ در دوره پهلوی همراه بود. یساولی در اینباره میگوید: «روضه حاجحسینآقای ملک یکی از قدیمیترین این روضههاست که هر سال در خانه تاریخی ملک در بازار تهران برگزار میشود. حسین آقای ملک نذر میکند هر سال کتابخانه ملک از هفتم تا دوازدهم محرم تعطیل و این مکان محل برگزاری روضه شود، هر روز ۳ روضهخوان بیایند و از مهمانان با چای و قلیان پذیرایی شود.» این روضه امسال هم برگزار شد، هرچند سالهای زیادی است که دیگر قلیان در این محفل عرضه نمیشود.
نظر شما