تخصص چیتیک در اندیشههای ابن عربی و مولانا و برخی دیگر از شاخه های عرفان اسلامی که بهعنوان مکتب ابن عربی شناخته می شوند و همین طور اقبال به ترجمه آثار این دانشمند و پژوهشگربه زبان های مختلف گواه این ادعاست. علاقه اهالی فرهنگ ایران به این عرفان اسلامی پژوه معاصر سال هاست که حضور چیتیک را در ایران خواستار است و به همین خاطر نیز بالاخره طی تمهیداتی قرار شد ویلیام چیتیک که روزگاری در دانشگاه تهران و انجمن حکمت درس می خوانده و از رسالهای دکتریای نیز دفاع کرده به همراه همسر دانشمندش خانم ساچیکو موراتا به ایران سفر کرده و در چندین مجمع علمی و بزرگداشت که برایشان برگزار می شود، شرکت کنند.
یکی از این نشستها با عنوان «جهان شناسی و جان شناسی» به بررسی آثار و زندگی ویلیام چیتیک، همینطور جایگاه او در میان عرفانپژوهان غربی عصر سه شنبه 21 خرداد ماه با حضور اساتید و صاحبنظران این حوزه در شهرکتاب مرکزی برگزار شد.در این نشست بهدلیل تاخیری که در سفر چیتیک اتفاق افتاد و متأسفانه نشست بدون حضور ایشان برگزار شد دکتر مجدالدین کیوانی مترجم آثار چیتیک پیرامون زندگی، آثار و دیدگاههای ویلیام چیتیک درباره ابنعربی و مولانا و شباهتها و تفاوتهای آن دو، مباحثی را طرح و بررسی کرد.
دکتر کیوانی مترجم آثار ویلیام چیتیک، سخنانش را درباره شخصیت علمی و اسلامشناسی چیتیک چنین آغاز کرد: بنده نه در مقام یک متخصص بلکه بهعنوان یک مترجم در باره این شخصیت صحبتخواهم کرد.
او درباره ویژگیها و نکات بارز شخصیت چیتیک بهعنوان یک نویسنده و متفکر جهانی، ادامه داد: نخستین و شاید شاخصترین وجه چیتیک جهانی اندیشیدن و دیدگاه گسترده علمی اوست.
او به یک خط و مسلک فکری، دین و مذهب واحدی در تحقیقات خود بسنده نکرده است، این یا آن مکتب فلسفی خاص حوزه تتبعات او نبوده است. استاد چیتیک یک پای فکر در مسیحیت غرب و پای دیگر در تائو چینی دارد هم به مسیح میپردازد هم به لائوتسه، هم در اسلام پژوهش میکند هم در یهودیت، هم از عرفان ژاپنی سخن میگوید هم از فلسفه آفریقایی. در محدوده آیین اسلام هم به ابن عربی میپردازد و هم به سعدالدین فرغانی و احمد سمعانی و جامی، در حوزه شیعه شناسی هم از دعاهای حضرت علی (ع) و صحیفه سجادیه ترجمه میکند و هم از ملاصدرا و علامه طباطبایی.
این گستردگی حوزه پژوهش به جامعیت علمی و جهانشمولی اندیشه چیتیک کمک کرده، حیطه وسیع تحقیقات او حکایت از وسعت مشرب سعه صدر و آزاد اندیشی او دارد. او در این سیر معنوی دراز دامن در جستوجوی مشترکات است نه اختلافات.
دومین وجه شخصیت او که از وجه اول ناشی میشود تسامح نسبت به آرا و عقاید و بیغرض و مرض بودن چیتیک در دانشپژوهی است. با وجود آنکه دکتر چیتیک سالها با اعتقادات فلسفه دینی و عرفانی سرو کار داشته و کار در حوزه اعتقادات متضمن این خطر محتمل است که شخص به داوریهای یک طرفه و تعصب کشیده شود، چیتیک دچار این آفت نشده و رویکرد علمی و بیطرفانهاش را حفظ کرده است. وجه سوم شخصیت چیتیک از دیدگاه این مترجم، مبانی استوار علمی و وسعت عمق دانش چیتیک است که در اسلام پژوهی و عرفان پژوهی جایگاه خوبی به او داده است. انبوه کتابها و مقالههای وی دلیلی است بر این مدعا.
چیتیک بیگمان در زمره واصلان و سالکان فلسفه اسلامی محسوب میشود. او که در آغاز تحصیلات اسلام شناسی، راه صحیح را برای رسیدن به مقصود، نیک تشخیص داد چنان پایه ریزی علمی را تدارک دید که منجر به آینده درخشانی که اکنون شاهد آنیم، شد.
وجه دیگر شخصیت چیتیک که متأثر از وجه سوم است شیوه نگارش پیراسته و خالی از تکلف و دراز گویی و به رخ کشیدنهای ملالآور است. و این وجهی است که در کار مترجم آثار او تأثیر میگذارد. یکی از مصائب مترجم این است که نویسنده بیش از حد لزوم و زاید بر مطلب کتاب کلام را پیچانده یا کش داده باشد، گاه نمایان است که مولف مطلب دندانگیری ندارد و میخواهد از ناچیزی چیزی بسازد یا میخواهد خواننده را تحتتأثیر قرار دهد در هر دو صورت خود را پشت نقاب پیچیده نویسی پنهان میکند، غافل از اینکه او خواننده و مترجم را مرعوب نمیکند بلکه ملالی که برای آنها فراهم میکند ممکن است که خواننده را از خواندن کتاب پشیمان کند.
نثر چیتیک، نثری پخته، منسجم، متعادل، روان و بیدستانداز است. آنچه را که میتوان ساده نوشت پیچیده نمینویسد و پیچیده را پیچیدهتر نمیکند. بنای او بر ساده نویسی و دوری از دراز نویسی است. این صفت محقق واصلی است که فقط رسیدن به حقیقت و رساندن به آن اهمیت دارد او به حدی رسیده که از هر نوع تظاهر مستغنی است.
از منظر دکتر کیوانی آخرین وجه شخصیت استاد چیتیک که از لحاظ حوزه پژوهشهای ایشان در معارف ایرانی اسلامی اهمیت دارد آشنایی ایشان با تاریخ و معارف ایرانی اسلامی و با خود فارسی زبانان است. آغاز انس ایشان با فارسی و فارسی زبانان به 4 دهه قبل برمیگردد زمانی که برای یادگیری زبان و فرهنگ ایرانی به ایران آمد و با دانشگاهها و شخصیتهای فاضل آن زمان ارتباط پیدا کرد، در انجمن فلسفه و حکمت درس آموخت و در دانشگاه صنعتی شریف بهعنوان مربی و استادیار تدریس کرد و پژوهشهای تحقیقاتی اجرا کرد و از دانشگاه تهران درجه دکتری در ادبیات فارسی گرفت و پایان نامه اش را با موضوع ویرایش نقد النصوص عبدالرحمان جامی در شرح نقشالفصوص ابن عربی با موفقیت به پایان برد.
او با سید حسین نصر، سید جلال آشتیاتی و علامه طباطبایی حشر و نشر داشت و از محضر اساتید دانشگاه تهران در دهه 40 و 50 بهرهمند بود. بنابراین او مقداری از بهترین سال های طلبگی خود را درایران صرف تحقیق در زبان فارسی و فرهنگ ایرانی اسلامی کرد. او به حق شرایط صاحبنظری را احراز کرده و وجودش در عرصه پژوهشهای اسلامی، ایرانی، عرفانی بسیار مغتنم است و چنانچه به وی عنوان شهروند ایرانی بدهند بیجا نخواهد بود.
دکتر کیوانی مترجم برخی از آثار چیتیک درباره آخرین کتاب وی که با عنوان «جهانشناسی و جانشناسی» منتشر شده است، اضافه کرد: این کتاب تلفیقی از چند مقاله است که پیشتر نوشته شده اند و قسمت پنجمی که به مقالات اضافه شده است. البته در این مقالات تغییراتی کلی به وجود آمده است. گرچه هر یک ازمقالات فصلی از کتاب هستند پیوند موضوعی میان آنها به خوبی رعایت شده است.
این کتاب در یک مقدمه و 7 فصل به رشته تحریر درآمده با نثری استوار، روان و خواندنی. البته به اقتضای درجه پیچیدگی مفاهیم و آرا گاهی نثر پیچیده میشود که طبیعی است. هر مطلبی را نمیتوان ساده و زودیاب نوشت البته نباید از خاطر برد که آشنایی خواننده با این مقوله این پیچیدگی را نسبی میکند. هدف چیتیک در این اثر کم حجم و پر مغز یافتن وجوه مناسبت متفکران مسلمان و پیشین با دنیای امروز است. ایشان در پی اثبات این مهم است که اندیشه ورزان پیشین دنیای اسلام میتوانند راههایی برای حل معضلات و سردرگمیهای جوامع تجدد زده ملل اسلامی امروزی پیشنهاد کنند و این مشابه پیشنهاد همکار وی جیمز موریس است که در کتاب جهتها و حرکتها به آن پرداخته است.
از دیدگاه این مترجم، کتاب جهانشناسی و جانشناسی در بافت فکری کاملا توحیدی نوشته شده و اظهارات شکوهکننده نویسنده از این بابت است که مسلمانان سنت فکری خود را که سمت و سوی توحیدی داشت به جز معدودی کنار نهاده و به شیوهای تفکر علمی و عقلانیت ابزاری عصر تجددگرایی روی آورده اند. چیتیک از معدود افرادی که مدافع سنت فکری عقلانی گذشتگان است را سیدحسین نصر دانسته. پنجمین فصل کتاب چیتیک رجالآلغیب، بررسی آرای سنتگرایانه سید حسین نصر در تایید شیوههای توحید گرایانه تحقیق در دنیای اسلام است.
طبق این سنت فکری تلاش انسان برای دستیابی به علم نباید از مسیر الهی به دور افتد و الا همه چیز به ظلالت، سر درگمی و هرج و مرج میرسد. تنها حقیقت یا حق مطلق خداوند است پس تحقیق واقعی به یک نقطه که حق یا حقیقت است منتهی میشود وقتی این گونه باشد جایی برای اختلاف و سردرگمی باقی نمیماند.
شوربختی انسان امروزی دور شدن او از مسیر الهی و جدا کردن حساب خود از عالم و خدای این عالم است. نه اینکه با طبیعت اصلا کار ندارد مسئله این است که بشر علم مدار امروزی با عالم به صورت شیء برخورد میکند و خود را جدا تصور میکند درصورتی که سنت فکری در فرهنگ اسلامی عالم و آدم را دو مظهر آیات الهی میدانسته. پس کیهان یا طبیعت که آفاق تعبیر قرآنی آن است به لحاظ مظهریت الهی همپای انسان است. عنوان کتاب چیتیک در واقع تاکید بر ارتباط عالم و آدم است که هر دو مظاهر الهی اند و چیتیک آن را به بهترین وجه در واپسین عبارت فصل 6 این کتاب آورده است که عالم و روح دو واقعیت مجزا نیستند بلکه دو روی سکهای واحد اند که در قالب صورت خداوند ضرب شدهاند.