همین ترجیح وتمایل هم باعث شده نوسان شاخص به تابعی از صعود وسقوط ارزش گروه خاصی از شرکتهای پرطرفدار تبدیل شود و همه اینها به آن معناست که ذائقه بورس و سهامدارانش دست کم نسبت به ۲ سال گذشته تغییر کرده است.
به عبارت دیگر بر خلاف ۳ سال گذشته که سهامداران خرید سهام شرکتهای کوچک با حجم مبنای کم را در اولویت قرار میدادند، در حال حاضر شرکتهای بزرگ با حجم بالا به مرکز توجه بازار تبدیل شدهاند و این تحولی است که میتوان آن را به فال نیک گرفت.
در نتیجه این تغییر سلیقه و با توجه به سرمایه شرکتهای پرطرفدار، گردش مالی در بورس افزایش یافته ودر ادامه حجم معاملات متورم شده وشاخص روی موج صعود ایستاده است.
بهنظر میرسد درخصوص آینده بازار سهام هم چندان جای نگرانی نیست چون وضعیت مطلوب وسود دهی مناسب شرکتهای بزرگ و صدرنشین بورس یعنی گروه شرکتهای فولادی ومعدنی احتمال ایجاد حباب قیمتی و سقوط ناگهانی شاخص را منتفی کرده است.
اما با وجود این اتفاقات خوشایند، اگر شرکت بورس مترصد تضمین وتداوم روند صعودی شاخص و رشد بازار سرمایه است، باید در مقام ناظر زمان بازگشایی نماد را به حداقل برساند و از سوی دیگر در پذیرش شرکتهای تازه وارد وعرضههای اولیه وسواس بیشتری به خرج دهد.
به عبارت بهتر، در شرایطی که همزمان با فصل مجامع، شرکت بورس روزهای خوشی را پشت سر میگذارد، دست کم بازگشایی نماد شرکتهای پرطرفدار تسریع شود و آنها در کمترین زمان به چرخه معاملات بازگردند و در سوی دیگر بورس در چنین جو مثبت وامیدوار کنندهای مجوز ورود شرکتهایی را صادر کند که از بیشترین قابلیت برای جذب سرمایه برخوردارند.
*کارگزار بورس اوراق بهادار