همشهری آنلاین _ سمیرا باباجانپور: اما نگاه مردم عادی به سنگنوشتهها همیشه همراه با ابهام و البته نوعی تخیل است که گاهی با بزرگنمایی بیش از حد همراه میشود. یک سنگنوشته یا کتیبه۱۰۰ ساله نزد مردم یک روستا یا محل همان اعتباری را دارد که سنگنوشته «بیستون» نزد پژوهشگران و محققان. این مقدمه را گفتیم تا از اهمیت سنگنوشتههایی بگوییم که در جریان توسعه نامتوازن، بیقواره و البته کمهویت تهران، برای روستاها و محلههای غرب تهران، هویتبخش و تاریخ آفرین بودهاند. فراتر از اینها، سنگنوشتهها دارای قصههایی هستند که با کمی بزرگنمایی میتوان آن را به فیلمهای فانتزی شبیه دانست.
به تازگی در محله «کن» ۳ سنگ قدیمی در میان باغها پیدا شده است که دارای نقش و نگارها و نوشتههای مبهمی است. تاریخی که بر روی سنگها درج شده است نشان از قدمت ۷۰۰ ساله میدهد. این سنگنوشتهها که امروز در محل امنی نگهداری میشوند، به همت اهالی محله کن از میان باغها کشف شدند.
این سنگها علاوه بر نوشته به نوعی حجاری تبدیل و در بالای آنها کنگرههایی ایجاد شده است. یکی از این ۳ سنگ از نیمه شکسته شده و از سوی کارگران باغها که بیشتر مهاجر هستند، بهعنوان سنگ اجاق مورد استفاده قرار گرفتهاند.
۲ سنگ دیگر، یکی در اثر زمان فرسوده و نوشتههای روی آن تقریباً محو شده است و جز طرح و نقشهای نامفهوم چیز دیگری از آنها نمیشود تشخیص داد. اما سنگ سوم نوشتههایی با مفهوم دارد. نوشتههایی که نشان میدهد سنگ مزاری بر قبر بزرگی بوده و بهطور دقیق این جملات روی آن نوشته شده است: «وفات تاجالدین محمدبن محمدبن احمد زیرک در تاریخ جمادیالآخر سنه سبع... و باقی نوشته که گویا در زیر خاک مدفون بوده، محو شده است.
- سنگ قبر ۷۰۰ ساله
این سنگها که از میان باغهای اطراف محله «میاندزدک» یافت شده است، برای مردم کن نشانی از وجود سکونت در این مکان بوده است. «امین نورقربانی»، عضو شورایاری محله کن، یکی از افرادی است که اطلاعات خوبی از جغرافیای میان دزدک و محل کشف این سنگها دارد. او درباره تاریخ و قدمت این سنگ قبرها به نقل از اجدادشان میگوید: «در روی یکی از این سنگها عبارت قبر «احمد» یا «حسنک زیرک» حک شده است. بخشی از نوشته روی خاک است و بخش دیگر زیر خاک. سنگها به قدری سنگین هستند که ۵ نفر هم نمیتوانند آن را بلند کنند. آنچه من به یاد دارم و در قسمت زیرین سنگ هم نوشته شده است، سنگ قبر مربوط به بیش از ۷۰۰ سال پیش است.
حتی بزرگترهای ما میگفتند این منطقه قبرستان «گبر» ها بوده و افسانههایی میگفتند از اتفاقات عجیب و غریبی که در حوالی آن افتاده است که گفتن آن چندان ضرورتی ندارد. با این حال، پدران ما نقل میکردند که در زیر باغهای محله میان دزدک تونلهایی هست که به جاهای دیگر کن وصل میشود. همیشه هم به ما نصیحت میکردند وقتی وارد باغ میشویم، نزدیک تونلها و راهروها نشویم. اکنون دهانه این تونلها را مسدود کردهاند، اما تا همین چند سال پیش، دهانه تونلها باز بود.»
- هویت واقعی محله را کنکاش کنیم
این عضو شورایاری محله کن در ادامه باطرح این سؤال که واقعاً چه کسانی در این بخش از کن زندگی میکردند، میگوید: «نوشتن سنگ قبر در سالهای نه چندان دور مرسوم نبوده است. چون حکاکی بر روی سنگ کار هزینهبری بوده است و جز افراد ثروتمند، نمیتوانستند چنینکاری کنند. این درحالی است که مردم عادی قبرهایشان را با چیدن سنگهای رودخانهای مشخص میکردند. اکنون این سؤال به وجود میآید که افرادی که این سنگ قبرها برایشان نوشته شده است چه کسانی بودند و آیا روزگاری در کن شغل حکاکی سنگ هم وجود داشته است؟ ما باور داریم که باید یک تیم باستانشناسی در این محله کنکاش کند. درباره این محدوده سؤالهای زیادی وجود دارد که میتواند هویت واقعی کن را معلوم کند.»
- تسبیح حکاکی شده روی سنگ قبر
قبرستان امامزاده «جعفر» (ع) کن نیز یکی از محلهای اعجابانگیزی است که در اثر زمان، بسیاری از حجاریها و سنگنوشتههای موجود در آن از بین رفته است. نقل میکنند در سنگ مزار یکی از اهالی در این قبرستان متنی نوشته شده است که از بین رفته است. شاهد این سنگنوشته حاج «عباس حاج نصیر» است که میگوید: «سنگقبرهای قدیمی زیادی در این گورستان وجود داشت که در اثر زمان از بین رفتند یا در اثر غلفت دزدیده شدهاند. چند سنگ قبر قدیمی در هشتی ورودی صحن امامزاده جعفر(ع) وجود داشت که روی دیوار بود. قدمت سنگ قبرها براساس تاریخ درج شده بر رویشان، بیش از ۵۰۰ سال بود. روی بعضی از این سنگ قبرها عکس جا نماز و تسبیح حک شده بود. اگر برای زنی بود، عکس شانه حک کرده بودند و اگر قبر برای درویشی بود، عکس کشکول. متأسفانه در بازسازی بقعه امامزاده جعفر(ع) به دلیل نا آگاهی و سهلانگاری، این سنگ قبرهای قدیمی در پی بنا، مدفون شدند.»
او ادامه میدهد: «یکی دیگر از سنگ قبرهای جالب که من به چشم خود دیدم و آن هم از بین رفته است، سنگ قبری بود که متنی پندآموز روی آن حک شده بود و نشان از استحکام بنیان خانواده و غیرت مردان کن داشت. روی این سنگ قبر نوشته بود: آی مردم نان یک مَن، یک غاز خوردیم (غاز واحد پول در گذشته است)، ولی زن طلاق ندادیم! »
- کتیبهای با خط نستعلیق روی دیوار امامزاده
با توجه به قدمت امامزاده «نوربخش» (ع) «سولقان»، وجود سنگنوشتههای قدیمی در این محل چندان هم دور از انتظار نیست. روی دیوار امامزاده کتیبهای به خط نستعلیق وجود دارد که بر روی آن در توصیف امامزاده آمده است: «بسماللهله الحمد حضرت مولانا امیر سید محمد نوربخش که نسب شریفش به هفده واسطه به امام العالمین حضرت موسی کاظم علیهالسلام میرسد، در سال ۷۹۵ قمری در قائن پا به عرصه امکان نهاد. در حوزه علمیه علامه کبیر ابن فهد حلی و دیگر شخصیتهای بلند پایه عالم تشیع تلمذ نموده با گذشت اندک زمانی در تمامی علوم متداول آن روز متبحر و فرید زمان خویش گشت و چون سر پرسودا و دل سوز پرورش آرام و قرار نگرفت دست ارادت به عارف کامل مکمل خواجه شهید سید اسحاق ختلانی داده در سیر سلوک نیز به مقصد اقصی رسد و وحید عصر خود به شمار رفت.
ریاضات و مجاهدات جهاد با نفس او را از جهاد با کفر وظلم بازنداشت به همین جهت برای برقراری حکومتی شیعی با ارادتمندان و معتقدان برعلیه شاهرخ میرزا تیموری قیام نمود. از آن پس در تبعیدها و زندانها و سیاهچالهای تیموری به سر برد تا در سال ۸۵۰ با مرگ شاهرخ میرزا به سولقان رحل اقامت افکند و عاقبت در هفدهم ربیع الاول سنه ۸۶۹ قمری به قاف عزت به پرواز درآمد.» هر چند تاریخ حک این سنگنوشته مشخص نیست، اما خط و سنگ موجود، نشان از قدمتی دارد که نیازمند بررسی کارشناسانه است.
- سنگنوشتههای تاریخی روستاهای بالا دست
امامزادگان واجب التعظیمی در روستاهای بالا دست منطقه ۵ وجود دارند که یکی از آنها امامزاده «علاءالدین» (ع) در روستای «سنگان پایین» است. او که فرزند امامزاده «عماد الدین» (ع) و برادر امامزاده «داود» (ع) است در این محل به شهادت رسیده است. در اتاق اصلی مزار این امامزاده، صندوقی چوبی به نسبت قدیمی وجود دارد که قبر را پوشانده است. بر حاشیه بالای آن، سوره «فتح» حک شده است و ظاهراً استاد نجار، آیات کلامالله مجید را از حفظ نوشته است و در نتیجه اشتباهات عجیبی در کتیبه دیده میشود. بر بدنه شمالی صندوق، ۲ سطر حک شده است که خط و متن آن جالب است: «امامزاده امام علاءالدین فی ماه محرم تاریخ سنه سبعه ثلثین و تسعمایهـ عمل استاد محمد ابن استاد امیر بن گت استاد شمسالدین ولد محمد.» بدنه جنوبی صندوق عبارتی حک شده است که ظاهراً به لهجه محلی است و چنین خوانده میشود: «جاور امام در وشتر مانه دوش مد سختر.»
همچنین در جلو ایوان امامزاده علاءالدین، ۲ سنگ قبر بزرگ است که این عبارات بر آنها حک شده است: «وفات مرحوم سعید زینالعابدین... فی ماه رمضان ثمانین ثمانمایه وفات مرحوم سعید بابو رستم بختیار فی ماه شعبان ثلاث ثمانین و ثمانمایه.»
در ایوان امامزاده نیز ۲ سنگ قبر بزرگ است که این عبارات بر آنها حک شده است: «وفات مرحوم سعید زینالعابدین فی ماه رمضان ثمانین ثمانمایه، وفات مرحوم سعید بابو رستم بختیار فی ماه شعبان ثلاث ثمانین و ثمانمایه» که نشان از قدمت و تاریخ سکونت در این روستا بوده است.متأسفانه صندوق چوبی به دلیل بیتوجهی، سالها پیش سرقت شد و سنگنوشتهها طی سالیان، فرسوده و در طول مرمت و بازسازی جدید امامزاده در زیر خاک مدفون شدند. هرچند سنگنوشتهها داستانهای جالبی دارند و میشود از آنها به تاریخ و هویت یک محله پی برد، اما میتوان از آنها برای توسعه گردشگری نیز استفاده کرد. برای همین ضرورت توجه مدیران و کارشناسان به این موضوع، در روستاها و محلههای قدیمی غرب تهران احساس میشود.
نظر شما