متأسفانه تاکنون نگاه مدیریت شهری در ایران به این بافتها، عمدتا از زاویه مهندسی و سیویل ماجرا بودهاست.
سازههایی بودهاند با استحکام ناکافی که میبایست ویرانشان کرد و به جای آنها سازههای محکمتر ساخت. با توجهی اندک به این موضوع که در داخل این سازهها انسان زندگی میکند، این سازهها برای انسان ساخته شدهاند، روابط اجتماعی مابین این سازهها در دانش بشری مولفههایی بسیار پیچیدهتر از مقایسه قطر میلگرد در سازههای قبلی و بعدی است؛ روابطی که دستکاری و دوبارهسازی آن، نه با ابزارهای در دسترس مدیریت شهری ممکن است و نه اساسا در کوتاهمدت میسر خواهد بود. نکته این است که اگرچه در این بافتها سازهها و ساختمانها فرسوده هستند، اما روابط انسانی قطعا بسیار مستحکم، پایدار و دیرپاست.
به واقع، هرچه در بافتهای جدید شهر رابطه درونی جامعه انسانی خام، ناپایدار و از هم گسسته است، در بافتهای قدیمی وضعیت برعکس بوده و با جلوههایی در هم تنیدهتر و هم افزاتر از تعاملات انسانی روبهرو میشویم. اما چنانکه افتد و دانی، شهر در دست مهندسان سیویل است؛ مردانی با ذهنی آکنده از بتون و میلگرد و نبشی و سیمان.
آنها بیمحابا غلتکها را از روی پایدارترین روابط انسانی میگذرانند و آنچه را با پول به دست نمیآید و در کوتاه مدت میسر نمیشود، فدای طرحهای ناپایدار برای زیستن در سکونتگاههایی فاقد روح انسانی میکنند؛ سکونتگاههایی که خانه در آنها فقط کارکرد «خوابگاه» دارد، کوچه و خیابان حس زادبومی ایجاد نمیکند و فقط «معبر» و گذرگاهی است برای عبور و مرور و همسایگان، نه همزیستان بلکه رقبای فرصتهای محدود زیست در یک زیستگاه پر از تنش و اصطکاک هستند و فضا نه آرامش و امید به آینده بلکه اضطراب و افسردگی القا میکند.
میزان خودکشی، هنجارگریزی و شمار مراجعان به مراکز رواندرمانی را در محلههای نوساز حاشیه شهر با محلههای قدیمی مرکز و جنوب شهر تهران مقایسه کنید. تردید نکنیم که طرح نوسازی بافتهای فرسوده نیازمند یک بازنگری جامع با هدف دمیدن روح و نگاه انسانی به کل ماجراست.
چشماندازهایی از برن، یکی از 3پایتخت کشور سوئیس. این شهر در دل یکی از مدرنترین و مرفهترین و همچنین متراکمترین کشورهای جهان، بافتی بسیار قدیمی دارد.
احتمالا اگر مدیریت این شهر را در اختیار طراحان و نوسازان بافتهای فرسوده در ایران قرار میدادند، غلتکها را از روی شهر میگذراندند تا بعد در کنار آن یک شهر جدید پرند یا اندیشه بسازند! میبینیم که خیابانها باریک هستند و بافت و معماری ساختمانها هم بسیار قدیمی است؛ اما شهر پایدار، زیبا و استوار بر جا مانده؛ فرو نریخته و روح انسانی شادی در آن جریان دارد.