وضعیت و اعتبار بینالمللی آمریکا، امنیت شهروندان آمریکایی و کیفیت حضور و دیپلماسی جاری آمریکا، میزان محبوبیت و تأمین منافع آمریکا در عرصه ژئوپلیتیک جهانی از مشخصات این محور مهم میباشد و نتایج انتخابات به سرعت میتواند بر کیفیت سیاست خارجی آمریکا اثرگذاری نماید.
عملکرد سیاست خارجی آمریکا را امروز بایستی در حوزه وسیعتری یعنی دستگاه دیپلماسی آمریکا که مرکب از وزارتخارجه آمریکا، وزارت دفاع و سازمان سیا و دیگر ارگانهای مرتبط با موضوع رفتار خارجی آمریکا محسوب نمود و از طرفی دیگر نقش رسانههای بینالمللی آمریکا و عملکرد شرکتهای چندملیتی اقتصادی و نظامی و مراکز عمده تفکرسازی در بنیادهای اندیشه سیاست خارجی و دانشگاهی آمریکا نیز شامل این حوزه میشوند.
فرآیند آشکار و نقطهپایانی تفکر سیاست خارجی معمولاً در رویکردهای احزاب در نظام انتخاباتی کنکاش میشود.
دخالت نومحافظهکاران رادیکال در تصمیمپروری و تصمیمسازی سیاست خارجی آمریکا امروزه حتی نومحافظهکاران و جمهوریخواهان آمریکایی را نیز به تنگ آورده است و با توجه به جهتگیری طیف طبقه متوسط آمریکا به یک سیاست خارجی متعادل و اقتصادگرا نسبت به رویکرد جنگی و نظامی فعلی ، جامعه آمریکا از تولیدکنندگان نظریه جنگ برای قدرت که به نام «جنگ بر ضد تروریسم» نام گرفت دوری میجویند.
جامعه جهانی و جامعه آمریکا در مبارزه نتیجهبخش علیه تروریسم هیچ تردیدی ندارند اما شیوههای انتخابی که با هزاران تاکتیک اشتباه همراه شده است هزینههای آن را امروزه بایستی مردم آمریکا و منطقه بپردازند.
کارشناسان بینالمللی امروزه انتخابات میاندورهای آمریکا را به عنوان یک «رفراندوم» برای سیاست خارجی آمریکا تلقی میکنند و مرز طرفداران جنگ و طرفداران دیپلماسی را رویکرد آمریکا به نظام بینالمللی شفاف میکند.
امروزه حتی نگاه انتقادآمیز به دستگاه سیاست خارجی آمریکا از مرزهای حزبی نیز خارج شده است. چندی پیش شورای روابط خارجی آمریکا در گزارش خود به انتقاد مردم این کشور به سیاست خارجی پرداخت و با اشاره به کتاب جدید باب وودوارد به نام «انکار» از مقامات سیاسی و دفاعی آمریکا به عنوان دولتمردان ناکارآمد یاد کرد.
این شورا در گزارش خود با تشریح اوضاع اعلام نموده است که راهحل سادهای برای عراق وجود ندارد. از طرفی دیگر بعضی از مقامات و مسئولان پیشین وزارت امور خارجه آمریکا اعتراضات خود را تبلیغاتی کرده و اقدام به نقد علمی از رفتار سیاست خارجی آمریکا نمودهاند که چگونه بعد از 11 سپتامبر استراتژی آمریکا را تغییر دادند.
سیاست خارجی گزینشی و استاندارد دوگانه و اصرار جزماندیش بر پیگیری سیاست خارجی دور از دسترس و برکناری سفرای آمریکا در نقاط مختلف جهان سئوالات بیپاسخ هستند. سازمان سیا بسیار تلاش نمود تا به نحوی بر اصلاح این شرایط تأثیر وارد کند که توسط نخبگان خارج و ناپیدای سیاست خارجی آمریکا بلوکه شد و بیدلیل نیست که برخی از سئوالات در آینده پاسخ داده خواهد شد.
دستگاه سیاست خارجی آمریکا نتوانست از پتانسیلهای موجود در تعامل بینالمللی استفاده کامل کند و اگر چه این فرصتها هنوز کاملاً از دست نرفته است لیکن بازسازی سیاست خارجی آمریکا را بایستی جمهوریخواهان خود به عهده بگیرند زیرا نتایج انتخابات میاندورهای میتواند بر شیب انتخابات ریاست جمهوری آتی آمریکا اثرات و ارزشهای خود را منتقل نماید.
به هر حال به قول فرانسویها رزم انتخاباتی معنای پایان نبرد نیست و کماکان جمهوریخواهان بدون شلوغکاری سیاسی زمان و توانایی ایجاد شرایط برای تغییر فضای سیاست خارجی را در اختیار دارند و اگر چه این اقدام و خارج شدن از گذشته سریع نیست ولی باید پلهای بازگشت به اصلاح سیاست خارجی را خراب نکنند.
زیرا جمهوریخواهان با یک سیاست خارجی متعادل است که میتوانند در داخل آمریکا فضای اقتصاد ملی را بهبود بخشند و مسائلی از قبیل کنترل نرخ بهره بانکی، قیمت متعادل انرژی و خارج کردن بخشهایی از اقتصاد آمریکا را از رکود تحقق بخشد.