و اولین چیزی که با شنیدن خبری به ذهن شهروندان ایرانی خطور میکند، ریشه سیاسی داشتن اصل قضیه است. این موضوع هر دلیلی که داشته باشد، پیامدهای ملموسی دارد و یکی از آنها هم این است که غیردولتیترین و غیرسیاسیترین جمعها و انجمنها، به چشم گروهی با اهداف سیاسی دیده میشوند.
شورای شهر که تشکیل و فعال شدن آن از آرزوهای مدنی بسیاری از شهروندان بود، در تجربه دوره نخستین خود با اختلافات ریشهدار سیاسی بسیاری مواجه شد و کام علاقهمندان به مشارکت عمومی در اداره شهر را کمی تلخ کرد. این موضوع اگر چه در دورههایی کمرنگ و تا حدودی محو شد، اما خاطره آن دوره پردردسر همچنان در ذهن ماند تا هرازچندگاهی یادآوری کند که اداره شهر هم امری سیاسی است، اگر چه نمیتوان پیادهروها را به دو دسته تقسیم کرد تا شهروندان با ذهنیت سیاسی چپ و راست در پیادهروهای خود قدم بزنند. در ریشهیابی این موضوع شاید لازم باشد که تحقیقات عمیق بسیاری در حوزه تاریخ و جامعهشناسی انجام شود اما در ارائه تصویر فعلی پایتخت باید گفت که هر شهروند، انسانی است که سایهای سیاسی را دنبال خود میکشد؛ سایهای که او را لحظهای آرام نمیگذارد و تمام داوریهای او را تحتتأثیر قرار میدهد.
شوراهای شهر، نهادهایی کاملا مستقل هستند که بخشی از تشکیلات مدیریت شهری محسوب میشوند. در ادامه این مقاله تلاش شده تا با ذکر وظایف و اختیارات شوراهای شهر به این پرسش پاسخ داده شود که شورا نهادی سیاسی است یا نه؟
شوراها در قانون اساسی
در قوانین اساسی اکثر دمکراسیهای معاصر، ( قوانین اساسی فرانسه، اسپانیا، بلژیک و ایتالیا) ساختار دولت براساس نبود تمرکز پایهریزی کردهاند و با شناسایی شوراهای محلی حد اعلای دمکراسی را بهوجود آوردهاند، چرا که در شوراهای محلی اثرات اجرایی دمکراسی را متوجه مناطق و حتی محلات میکنند و بدین ترتیب مردم دست اندرکار نزدیکترین امور اجرایی خویش میشوند. در همین راستا اصل هفتم قانون اساسی ایران نیز مقرر میدارد؛ «...شوراها از ارکان تصمیمگیری و اداره امور کشورند.»
در همین جا لازم به ذکر است که وظایف شوراها صرفا در رابطه با ساخت و ساز خانهها و همچنین شهرداریها خلاصه نمیشود، بلکه شورا در این مفهوم یکی از ارکان اصلی اداره امور کشور در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود که با عنایت به اصل یکصدم قانون اساسی وظایف شوراها عبارت است از؛ اداره امور برای پیشبرد سریع برنامههای اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی که با عنایت بر این اصل، اداره امور وسیعتر از امورات شهرداری را در بر میگیرد.
استقلال شوراها
شوراهای محلی از آن جهت که جزو اشخاص حقوقی محسوب میشود دارای استقلال مالی و اداری هستند؛ با این توضیح که بودجه شوراها از طریق درآمدهای محلی و سایر منابع قانونگذاری تامین میشود و نیز شوراها در اعمال حقوق خود، حق اقامه دعوا علیه اشخاص حقیقی و حقوقی و دفاع در مقابل دعاوی آنان علیه شوراها را دارند.
ارتباط شوراها با سایر نهادهای مرتبط با مدیریت شهری
با استقرار نظام غیرمتمرکز، لاجرم شاهد مدیریت دوگانهای از جانب دستگاههای دولتی و شوراهای محلی در ایفای وظایف قانونی خود خواهیم بود، که در نتیجه اعمال این دو نوع مدیریت تلاقی و ارتباط اجتنابناپذیری بین شوراها و دستگاههای دولتی ایجاد میشود.
بنابراین، روابط بین آنها باید به گونهای تنظیم شود که هم سیاست کلی دولت در محل و هم مقتضیات محلی بدون مزاحمت اعمال شود.
نهادهای مؤثر در مدیریت شهری که با انجام وظایف شوراها در تلاقی هستند، چنین روابطی دارند:
شهرداری: شهرداری بهعنوان مهمترین رکن مدیریت شهری به شمار میرود که جزو مؤسسههای عمومی غیردولتی محسوب شده و ارتباط تنگاتنگی با شوراهای شهر دارد چرا که اساساً تعیین شهرداری، برنامهریزی برای امورات فرهنگی، اجتماعی، بهداشتی، عمرانی، سازندگی و سایر امورات رفاهی شهر و نیز نظارت بر اجرای صحیح برنامههای شهری توسط شوراها اعمال میگردد.
وزارت کشور: مهمترین رکن ملی مؤثر در مدیریت شهری و شوراها وزارت کشور است؛ وظایف وزارت کشور در قبال شهرداریها بسیار گسترده است.
وزارت مسکن و شهرسازی: ازجمله نهادهایی که ارتباط مستقیم با مدیریت شهری دارد میتوان از وزارت مسکن وشهرسازی نام برد که اهم وظایف آن در قبال شهرها عبارتند از:
1) پیشنهاد و تهیه طرح توسعه شهری و نظارت بر حسن اجرای برنامههای مصوب شهری توسط شهرداری که درصورت بروز اختلاف نظر بین سازمان مسکن و شهرسازی و شهرداری درخصوص طرح مصوب، نظریه کمیسیون ماده 5 استان و در حالت وجود مغایرتهای اساسی شورایعالی شهرسازی و معماری ملاک عمل است.
2) اجرای طرحهای عمرانی دولتی یا اعتبارات ملی در شهرها.
3) تهیه و اجرای طرحهای آمادهسازی زمین با هدف توسعه شهرها مطابق تصویبنامههای مصوب.
4) تهیه، تصویب و ابلاغ معیارها، ضوابط و
آیین نامههای شهرسازی.
* سازمان مدیریت و برنامه ریزی
* شورای اداری شهرستان
* شورای تامین شهرستان
* ادارات آب، فاضلاب، برق، گاز، مخابرات
* فرمانداری
برخی از وظایف مهم شورای شهر
* انتخاب شهردار بهمدت 4سال (حکم انتصاب به وسیله وزیر کشور یا استاندار صادر میشود.)
* تصویب آیین نامههای پیشنهادی شهرداری( با رعایت دستوالعملهای وزارت کشور)
* تصویب اساسنامه مؤسسهها و شرکتهای وابسته به شهرداری ( با تأیید موافقت وزارت کشور)
* تصویب بودجه، اصلاح و متمم بودجه و تفریغ بودجه سالانه شهرداری و شرکتهای وابسته به آن.
* تصویب لوایح، برقراری یا لغو عوارض شهر و تغییر نوع و میزان آن (با در نظر گرفتن سیاستهای دولت که از سوی وزارت کشور اعلام میشود.)
* تصویب نرخ خدمات ارائه شده توسط شهرداری و سازمانهای وابسته.
* وضع مقررات و نظارت بر حفر مجاری و مسیرهای تأسیسات شهری.
* تصویب کرایه وسایط نقلیه درون شهری.
* نظارت بر اجرای طرحهای مربوط به ایجاد و توسعه معابر، خیابانها و میادین و فضای سبز و تأسیسات عمومی شهر.
* تصویب نامگذاری معابر، خیابانها، کوچهها... .
* بررسی و شناخت کمبودها، نیازها و نارساییهای حوزه انتخابیه و تهیه طرحها و پیشنهادات اصلاحی و ارائه آن به مقامات مسئول ذیربط.
* همکاری با شهرداری جهت تصویب طرح حدود شهر با تأیید وزارت کشور و مسکن و شهرسازی.
آیا کار شوراها سیاسی است؟
برای پاسخ به این سؤال ابتدا باید تعریفی از سیاست ارائه کنیم؛ سیاست طبق تعریف دکترین این رشته عبارتاست از: «علم اداره اجتماع»، بنابراین شوراها از یک دیدگاه، سیاسی محسوب میشود و از دیدگاهی دیگر، فرهنگی و اجتماعی. اعمال شورا سیاسی است چرا که اولاً به اداره امور شهر میپردازد و ثانیاً نمود و قلمرو مردمی بودن حاکمیت جمهوری اسلامی ایران را مصداق میبخشد، بنابراین اگر ادعا کنیم که عمل شورای شهر سیاسی نیست، حرفی به گزاف گفتهاییم، ولی سیاسی بودن عمل شورا ملازمهای با سیاستبازی این نهاد ندارد. سیاستبازی با اعمال سیاست متفاوت است و به عقیده بسیاری از کارشناسان، شورای شهر در عین حال که عمل سیاسی انجام میدهد ولیکن نباید سیاستبازی را پیشه خود کند که اگر چنین باشد از انجام وظایف اصلی خود که همان اداره امور جهت تسریع برنامههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی و سایر امور رفاهی دور خواهد ماند.