با همه خوارو بار فروشی‌های شهر فرق دارد. یک زنگ زورخانه که از سقف آویزان است، در کنار تابلویی بزرگ مملو از عکس‌های سیاه و سفید از تهران قدیم مثل یک تونل زمان آدم را پرت می‌کند به دل تاریخ این شهر. دست‌نوشته‌های متعدد مغازه هم که می‌گویند اینجا نه یک خواروبار فروشی معمولی؛ بلکه پاتوق نیکوکاران است.

کاسب

همشهری آنلاین – حسن‌ حسن‌زاده: وارد مغازه که می‌شوید، زنگ زورخانه به افتخار ورودتان به صدا درمی‌آید و تابلویی پر از عکس‌های سیاه و سفید، مثل تونل زمان شما را به گذشته می‌برد. همه چیز در خواروبار فروشی «حسین‌آقا» حس صمیمیت و مهربانی به شما منتقل می‌کند.

خواندنی‌های بیشتر را اینجا دنبال کنید

دست‌نوشته‌هایی که روی اجناس نصب شده روحیه‌تان را تازه می‌کند و البته اولین چیزی که در این خواروبار فروشی به چشم می‌آید نه کیسه برنج و قوطی رب و بسته‌های ماکارونی، بلکه یک تابلوی بزرگ پر از عکس‌های نوستالژیک است؛ از عکس دورهمی شاد یک خانواده که سال ۱۳۴۵ برای سیزده‌ به در به باغ سیلیمانیه تهران رفته‌ بودند تا نمایی ازمیدان سرآسیاب و میدان امام حسین (ع) در دهه ۳۰ و ۴۰ شمسی. عکس‌های روی تابلو اما حکایت‌های جالبی دارند. حسین آقا قصه هر کدام را به اختصار زیر عکس‌ها نوشته و با مشتری‌هایی که به قول خودش باصفا هستند مفصل‌تر درباره عکس‌ها حرف می‌زند. او این کلکسیون کوچک را ۸ سال پیش که مغازه خواروبار فروشی‌اش را تاسیس کرد با کمک همین همسایه‌ها تکمیل کرده است. خودش می‌گوید: «از نوجوانی به تاریخ تهران و عکس‌های قدیمی علاقه داشتم. وقتی کسی آلبوم عکس خانوادگی‌اش را نشانم می‌داد، درباره اماکن قدیمی می‌پرسیدم و ساعت‌ها درباره عکس‌ها حرف می‌زدیم. چند سال پیش ایده‌ای به ذهنم رسید که عکس‌های قدیمی را جمع کنم و همین گپ و گفت‌های دوست‌داشتنی در مغازه‌ام شکل بگیرد.» حسین‌آقا تعدادی از عکس‌ها را خودش از عکاسی‌های قدیمی تهران خریده و تعدادی دیگر را هم مشتریان و همسایه‌ها به او هدیه کرده‌اند.

متفاوت‌ترین خوار و بار فروش تهران را بشناسید | گمشده‌تان را در این مغازه من پیدا می‌کنید! | این مغازه تونل زمان است و پاتوق نیکوکاران یک محله
حسین آقا یک زنگ زورخانه در مغازه‌اش دارد که آن را به افتخار ورود نیکوکاران به صدا در می‌آورد.

از تابلوی عکس‌های نوستالژیک تا آذوقه برای نیازمندان  

                              

هر وقت وارد مغازه حسین‌آقا شوید، بحث درباره تاریخ و هویت خیابان پیروزی، دوشان‌تپه، میدان سرآسیاب، باغ سلیمانیه و اماکن تاریخی و هویتی شرق تهران داغ است. این بحث‌ها و گفت‌وگوها اما از چند سال پیش پایه‌گذار یک رسم نیک و ماندگار در مغازه حسین‌آقا شد. وقتی به واسطه همین گفت‌وگوها صمیمیت مشتریان با او بیشتر شد، ایده دیگری به ذهن حسین‌آقا خطور کرد؛ ایده‌ای که نتیجه‌اش شد دست‌نوشته متفاوت روی شیشه مغازه: «در ماه مهمانی خدا از افراد کم‌درآمد در حد توان وجهی دریافت نمی‌شود»

حسین‌آقا این دست‌نوشته را نشان می‌دهد و می‌گوید: «این عکس‌ها و گفت‌وگو درباره هویت تهران، من و مشتریان باصفا را به هم نزدیک‌تر کرد. بعد فکر کردم شاید بتوانیم با کمک هم از افراد نیازمند دستگیری کنیم. چون همیشه مشتریانی داشتم که در خرید مایحتاج روزمره مانده بودند و با پرس و جو از معتمدان محله فهمیدم شرایط اقتصادی خوبی ندارند. اولین بار ازماه رمضان چند سال پیش بود که این دستنوشته را نصب کردم و در حد توان از مشتریان نیازمند وجهی نگرفتم. بعد دیدم اهالی هم با دیدن این دست‌نوشته با من همراه شدند. حالا در تمام ۱۲ ماه سال مشتریان نیکوکار با من همراه می‌شوند. یکی به واسطه نذرش پولی به من می‌دهد تا آذوقه سر سفره نیازمندان تامین شود و دیگری وقتی خرید می‌کند مبلغی را برای کمک به نیازمندان در اختیارم قرار می‌دهد. من هم آن مبالغ را در دفتری یادداشت می‌کنم تا در ازای آن آذوقه رایگان به نیازمندان بدهیم.»

متفاوت‌ترین خوار و بار فروش تهران را بشناسید | گمشده‌تان را در این مغازه من پیدا می‌کنید! | این مغازه تونل زمان است و پاتوق نیکوکاران یک محله

آن مرد دایی‌اش را در مغازه من پیدا کرد!

اما تابلوی عکس‌های یادگاری مغازه حسین‌آقا زمینه‌ساز ماجراهای جالب دیگری هم شده است. او یکی از همین داستان‌های جالب را برای‌مان تعریف می‌کند: «بارها اتفاق افتاده که مشتریان در عکس‌های روی تابلو یکی از دوستان یا بستگان قدیمی خود را پیدا کرده‌اند. چندی پیش یک مرد میانسال وارد مغازه‌ام شد. مشتری جدید بود و او را نمی‌شناختم. وقتی من مشغول انجام امورات مغازه بودم، او به تماشای عکس‌ها ایستاد. ناگهان دیدم چشم‌هایش پر از اشک شد.  با انگشت به یکی از عکس‌های سیاه و سفید روی تابلو اشاره کرد و مرد جوانی که در آن عکس کنار چند مرد دیگر ایستاده بود را نشانم داد. گفت شما این مرد را می‌شناسید؟ من هم توضیح دادم این عکس‌ را یکی از همسایه‌ها اهدا کرده است.  با همان چشم‌هایی که حالا پر از اشک شده بود گفت این دایی من است که ۴۰ سال پیش از دنیا رفته و در این عکس هنوز جوان و سرزنده است. فردای آن روز هم مادرش را آورد تا پیرزن عکسی که هیچ‌وقت از بردارش ندیده بود را روی تابلوی مغازه من ببیند.»

متفاوت‌ترین خوار و بار فروش تهران را بشناسید | گمشده‌تان را در این مغازه من پیدا می‌کنید! | این مغازه تونل زمان است و پاتوق نیکوکاران یک محله
عکسی نوستالژیک از دورهمی سیزده به در یک خانواده در باغ سلیمانیه، سال ۱۳۴۵ که حسین آقا آن را با کمک اهالی قدیمی در مجموعه کوچک خود ثبت کرده است.

سیگار نداریم!

«حسین فراهانی در مغازه‌اش سیگار نمی‌فروشد» حسین‌آقا روی این جمله چندبار تاکید می‌کند: «با وجود اینکه مجوز فروش سیگار دارم و احتمالا درآمد خوبی هم داشته باشد اما هیچ‌وقت راضی به فروش سیگار نشدم. با کسبه دیگر کاری ندارم اما نمی‌توانم دست جوان‌ها محله که با  پدر و مادرشان چشم در چشم می‌شوم سیگار بدهم. می‌دانم که همه جوان‌ها از مضرات سیگار آگاه هستند اما شاید کسی نبوده که دوستانه با آنها حرف بزند یا نیاز به کمک شخص دیگری دارند تا قدم اول را برای ترک سیگار بردارند.»

متفاوت‌ترین خوار و بار فروش تهران را بشناسید | گمشده‌تان را در این مغازه من پیدا می‌کنید! | این مغازه تونل زمان است و پاتوق نیکوکاران یک محله
حسین آقا با کمک اهالی نیکوکار هوای نیازمندان محله را دارد
متفاوت‌ترین خوار و بار فروش تهران را بشناسید | گمشده‌تان را در این مغازه من پیدا می‌کنید! | این مغازه تونل زمان است و پاتوق نیکوکاران یک محله
یکی دیگر از عکس های نوستالژیک مغازه حسین آقا که نمای میدان سرآسیاب را در دهه 40 نشان می دهد.
متفاوت‌ترین خوار و بار فروش تهران را بشناسید | گمشده‌تان را در این مغازه من پیدا می‌کنید! | این مغازه تونل زمان است و پاتوق نیکوکاران یک محله
عکسی دیگر از دورهمی یک خانواده در باغ سلیمانیه شرق تهران؛ دهه 40

کد خبر 703676

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 47
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 7
  • حمید IR ۰۹:۲۲ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
    15 1
    حسین آقا بیست بیسته. نفسش حقه
    • رضا IR ۱۲:۰۰ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
      8 0
      حق
    • نادر US ۱۳:۱۵ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
      6 0
      کجا هست مغازش؟
    • سام CH ۱۶:۳۴ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
      2 0
      با سپاس از انتشار ادرس این خوار و بار فروشی با ذوق.
  • همایون IR ۰۹:۳۱ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
    11 1
    دمش گرمه
  • رضا IR ۰۹:۳۲ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
    12 0
    زنده باد
  • محمدرضا IR ۰۹:۴۹ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
    8 0
    حسین آقا کارش درسته
  • مهران IR ۰۹:۵۲ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
    12 1
    منم توی مغازم عکسای قدیمی رو دارم ولی الان تصمیم گرفتم اونا رو قاب کنم. کار جالبیه
    • فرهاد IR ۱۲:۳۴ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
      12 0
      یاد باد آن روزگاران یاد باد
  • هدایت IR ۱۰:۰۶ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
    13 0
    کاش هر کاسبی مغازه داری این کارو بکنه. عکسای قدیمی محله رو جمع کنه یه گوشه. این کار هویت محله رو زنده نگه میداره. خیلی ارزش داره. شاید در نگاه اول مهم به نظر نیاد اما ارزشمنده که هویت محلی حفظ بشه. مخصوصا تهران به این فعالیت های فرهنگی نیاز داره چون مهاجرت باعث شده هویت محله ها کمرنگ بشن.
    • امیر IR ۱۰:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
      12 0
      با شما خیلی موافقم. الان تهران خالی از هویت شده. این کار ساده ای که همین بنده خدا انجام داده شاید خیلی به چشم نیاد ولی خیلی کار مهمیه. اگه هویت شهرمون رو حفظ نکنیم کسی برای محله خودش دل نمی سوزونه
    • نعمت IR ۱۱:۵۴ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
      11 0
      دقیقا حرف شما درسته. ولی این فقط مربوط به تهران نیست. در شهرهای بزرگ هم این اتفاق اتفاده. همینکه کاسب از حال نیازمند محله خبردار باشه حداقل بهش سخت نمیگیره
    • حمید IR ۱۳:۱۳ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
      3 2
      توی این اوضاع اقتصادی کاسب حال داره بخواد این کارارو بکنه؟
    • رضا IR ۱۴:۲۲ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
      2 3
      کو دل خوش برادر؟
    • محمدرضا IR ۱۴:۵۹ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
      5 3
      دقیقا
  • نیما IR ۱۱:۵۲ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
    10 0
    کاش همه کاسب ها و مغازه دارها انصاف داشتن با مشتری های نیازمند راه بیان. هرچند میدونم خود مغازه دارها هم توی این اوضاع دست شون تنگه ولی مهربوی جای دوری نمیره
  • خادم IR ۱۱:۵۳ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
    9 1
    کارت درسته مرد
  • حامی IR ۱۲:۴۸ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
    11 0
    خدا بیشتر بهش بده و اون آدمهای نیکوکاری که باهاش همکاری میکنن
  • محمد IR ۱۳:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
    6 0
    درود
  • سامان US ۱۳:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
    3 0
    درود به شرفش
  • علی IR ۱۳:۵۵ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
    3 0
    چه ایده خوبی. خیلی از مغازه دارها میتونن الگو بگیرن البته به شرطی افراد نیکوکار همکاری کنن وگرنه مغازه داره که توانش رو نداره
  • ناشناس IR ۱۴:۲۰ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
    5 0
    درود به شرف انسانهای شریفی مثل حسین اقا
  • ناصر IR ۱۴:۲۱ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
    6 0
    خدا خیرش بده
  • امیرمسعود IR ۱۴:۴۴ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
    5 0
    بزن زنگو برای مش حسین آقا🧿🧿🧿
  • کیوان IR ۱۴:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
    5 0
    خدا حفظش کنه
  • اکبری IR ۱۴:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
    5 0
    چه کار خداپسندانه‌ای
  • رضا IR ۱۴:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
    5 0
    چه کار نیکی کردی مرد
  • حمیدزاده IR ۱۶:۳۴ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
    6 0
    ممنون بابت معرفی این افراد دلسوز جامعه.
  • کریمی IR ۱۶:۴۹ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
    3 0
    منم کلی عکس قدیمی جمع کردم از اینور اونور شاید یه روز همین کارو کردم
  • ناشناس IR ۱۷:۳۲ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
    2 0
    ای کاش آدرس مغازه رو هم بزارید
  • شهاب IR ۱۷:۳۵ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
    2 1
    این طور انسانها بسیار با ارزش هستند.
    • شروین شریفیان IR ۱۸:۳۰ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
      1 0
      خیابان پیروزی خیابان محصل
  • IR ۱۸:۴۲ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۹
    3 0
    سلام اسم مغازه اش آذوقه ست تو خیابان پیروزی خیابان محصل قبل از چهارراه نبرد
    • IR ۰۴:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
      0 0
      دمش گرم 🔔🔔🔔🔔
  • علی IR ۰۰:۴۶ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
    5 0
    بسیار انسان خوب و مهربون و دست بخیری هستش و همچنین مردمی و با خدا من چندین سری دیدم بعد اذان در حال عبادت هستش مشتری ثابت اقای فراهانی عزیز هستم به ۳ علت علت اول این هستش که خیلی خوش خنده و خون گرم هستش همیشه با مشتریا صحبت میکنه و گرم میگیره علت دومش این هستش که قیمتاش فوق العادست از بازار ارزونتر هستش برنج هاشمی درجه یک که صدو خورده ای هستش ایشون میده ۸۰ تومان خیلی با انصاف هستش و هیچ جا این قیمت ها پیدا نمیشه و علت سومش این هستش که یکسری رفتم مغازش بار اولم بود تازه ۱۲۵ هزار تومان خرید کردم بعد ۲۵ هزار تومان کم اوردم اقای فراهانی بدون اینکه منو بشناسه بهم گفت ببر بعدا بیار من خیلی از این شخص عزیز خوشم اومد من از نارمک همیشه میرم خریدامو اونجا انجام میدم ...
  • شبستری IR ۰۰:۵۴ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
    2 1
    من که خیلی خیلی از ایشان راضی هستم
  • ایران IR ۰۸:۱۱ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
    2 0
    آفرین. وقتی یک نفر میتونه اینقدر حال مردم رو خوب کنه چطور بعضیا با توانائی خیلی زیاد فقط حرفش رو میزنن!!!!!!!
  • حجت IR ۰۸:۳۴ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
    4 0
    ولی مغازه داران گمرک حوالی پارک رازی این کار را نکنید که خوبیت نداره
    • علیرضا IR ۱۲:۰۴ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
      0 0
      خب یعنی چی الان؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
  • اشرف هادیان IR ۰۸:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
    4 0
    واقعا دل نوشته هایی که از حسین آقا بیان شده بود دقیق ودرست بود حتما ی سر به مغازه ایشون بزنید که همه جوره حال میده
    • IR ۱۳:۰۰ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
      0 1
      چرا مثلا، ،،،،🌹🌹
  • رضا IR ۰۹:۴۶ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
    1 0
    دمش گرم ،♥️
  • علی IR ۱۴:۳۱ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
    1 0
    خدا برکت بده
  • لیلا IR ۱۴:۳۴ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
    0 0
    خدا عمرش بده
  • ناشناس IR ۱۸:۰۸ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
    1 1
    ایکاش این آقایون مولتی تلیاردر هم مثل این آقا دل بخشش به فقرا رامیداشتن،یک نفر فرش فروش تومحلمونه که چهارده مغازه فرش فروشی وکلی خانه وسرمایه داره،خداشاهده هنوز یک پانصدتومانی دست فقیروگدا نداده،وقتی کسی به فقیری کمک میکنه مسخرش میکنه .بارها امتحانش کردیم از هزارتومن نمیگذره،چطوربگم،هزارتومان اگه واسه ما هزارتومنه،واسه اون فرش فروشه یک میلیارده،خدایا کمکم کن که براحتی وفقط برای رضایت بتوانم بخشی از مالم را به فقرا ومستحقین ببخشم،واقعا بخشیدن وکمک کردن خیلی دل وجیگرمیخواد
  • IR ۲۱:۳۲ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
    3 0
    باسلام. تشکربخاطرآگاهی دادن. ضمنا ازصمیم قلب عذرخواهی بلحاظ(سیزده بدر)
  • دانیال IR ۱۳:۴۱ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۲
    0 0
    سلام حسین آقا انسان شریف وبا انصافی هست ومن خیلی ایشان را دوست دارم انشالله که خدا عمر با عزت بهش بده