این اثر «به نام گل سرخ» نام دارد که با استفاده از اشعار شفیعی کدکنی با آواز سالار عقیلی منتشر شده است. آن دو اثر زیبا با صدای زنده یاد ایرج بسطامی و بیژن کامکار جاوید شدند .
گر چه همه علاقهمندان موسیقی ایرانی نیک میدانند ،متبسم در طول ده سال گذشته نه بیکار و نه حتی کم کار بوده است. چرا که مجموعه کنسرتها و سی دی هایش با همراهی گروه دستان به خوبی گواهی میدهند ، او بیش از همکارانش به تولید موسیقی اشتغال داشته است. اما پر روشن است کارنامه هنری حمید متبسم را صرفاً نمیتوان در چارچوب گروه پرقدرت دستان ارزیابی کرد. زیرا فعالیتهای وی در آن گروه، به نوعی تحت شرایط تعاملی با سایر اعضا قرار دارد و طبیعتاً بر جنس موسیقی تولیدیاش تأثیری ژرف میگذارد.
میتوان گفت حمید متبسم متبلور در آثاری مثل بامداد و بوی نوروز با حمید متبسم در خدمت گروه دستان، تفاوت آشکاری دارد. وقتی برای دستان می سازد، صددرصد خودش نیست و سلیقه اعضای گروه به طور مستقیم و غیر مستقیم بر ساختههایش سایه میافکند. زیرا افراد دیگری غیر از اعضای گروه قرار نیست اثرش را اجرا کنند. در نتیجه سازآرایی (ارکستراسیون) وی محدود به تار یا سه تار، کمانچه، بربط و سازهای کوبه ای همچون تمبک، دف، دایراه، کوزه و پنداریک می شود. اما وقتی متبسم میخواهد اثری خارج از شرایط اجرای زنده گروه دستان بسازد، دیگر ناچار نیست به این چارچوب محدود فکر کند و میتواند، هر سازی که به رنگ آمیزی موسیقیاش جلا میدهد را وارد کار بکند. حتی آن ساز اگر کاملاً خارج از چارچوب فرهنگ موسیقی ایرانی باشد. اتفاقی که در اثر جدیدش با قدرت و زیبایی منحصر به فردی رخ داده است.
او در کار اخیرش چنان ساز هندی الاصل سیتار را به خدمت گرفته که شنونده در طول شنیدن اثر، ذهنش کاملاً در جغرافیای فرهنگی ایرانی سیر میکند و لحظه های گذرانی که سیتار، شنونده را به هندوستان میبرد، در مجموع ناچیزاند. اگر بتوان بخشهایی از اثر که سیتار حضوری موثر دارد، را نوعی موسیقی تلفیقی عنوان کرد، باید گفت تلفیق بسیار جذاب و خوش ساختی است. زیرا حس بیگانگی ناشی از همنشینی اجباری سازهایی از فرهنگهای مختلف به شنونده منتقل نمیشود و آنچه فضای کلی ذهن شنونده را اشباع میکند، همان لحن آشنای موسیقی ایرانی است.
همکاران وی در این کار ویژه علاوه بر اعضای گروه دستان، سید هارت کیشنا نوازنده سیتار، پویا سرایی نوازنده سنتور و رضا آبائی نوازنده قیچک هستند. افزودن همین سه رنگ جدید، اثر وی را کاملاً از مجموعه آثار مشترکش با گروه دستان متفاوت کرده است. گر چه رنگ صدای مجموعه کار، شباهتی هم به آثار نخستیناش مثل بامداد و بوی نوروز ندارد.
«به نام گل سرخ»متبسم اینک در مجموعه آثار موسیقی معاصر صاحب شخصیتی منحصر به فرد است و دقیقاً نمی توان گفت به کدام اثر شاخص روزگار ما می ماند. البته انتخاب دستگاه چهارگاه و نواختن ساز زورخانه در قطعه پایانی، خواسته و ناخواسته، شنونده آشنا به موسیقی ایرانی را به اثر زیبای «دستان»ساخته پرویز مشکاتیان رهنمون می کند. ولی این در حد یک شباهت ظاهری است و نه بیشتر.
بیگمان انتخاب دستگاه چهارگاه برای آفرینش این اثر اتفاقی نبوده و احتمالاً احساس و بینش و دانش آهنگساز، او را به چنین انتخابی رهنمون ساخته است. خلاصه این که چهارگاه صرف نظر از نوع سلیقه آهنگساز و مخاطبانش، در پیکره کلی موسیقی معاصر ایران، جایگاه ویژه ای دارد. در انواع موسیقیهای بومی گوشه و کنار کشورمان کمتر شنیده میشود و تقریباً در بین فرهنگهای همسایه نیز، اثری از آن نیست.
موسیقی ترکهای عثمانی به دستگاه شور محدود شده است و عرب ها نیز در مقامهایی هم ارز شور، همایون و سه گاه میچرخند. تنها در موسیقی موقامی آذربایجان که ارتباط تنگاتنگی با موسیقی دستگاهی ایران دارد، میتوان نشانی از چهارگاه یافت. در نتیجه میتوان گفت، این دستگاه، امروزه به تنهایی معرف خوبی برای موسقی خالص مناطق فارس نشین ایران است. موسیقی ای که کویر نیشابور و سبزوار و سمنان و اصفهان و یزد و کاشان و مناطق کوهپایه نشینی همچون ری، شیراز، همدان و کرمان را به تصویر میکشد. شاید بتوان گفت چهارگاه پرچم موسیقی ایران است.
حمید متبسم در اثر جدید خود، چند بدعت موفق نهاده است. نخست همان همراه کردن ساز سیتار با گروه سازهای ایرانی و دیگری یک دورگردانی (مدولاسیون) زیبا، حرفهای و منحصر به فرد است. او پس از یک قطعه هفت ضربی به مدت سه و نیم دقیقه، به یکباره از دستگاه چهارگاه وارد گوشه بیداد دستگاه همایون میشود. معمولاً چنین تغییر مدهای ناگهانی، نارضایتی گوش های سنتی را به همراه دارد ولی متبسم در این مورد خاص توفیق خوبی یافته است. چنان که میتوان آن را به نام خودش ثبت کرد. زیرا در سنت موسیقی ایرانی هیچ گاه چنین مدولاسیونی نبوده و در سال های اخیر نیز نگارنده، مورد مشابهی نشنیده است.
اما انتخاب سالار عقیلی برای خوانش اشعار مجموعه نیز خالی از حکمت به نظر نمیرسد. جنس صدای وی که بیشترین شباهت را به استاد شجریان و همین طور فرزندش همایون دارد، از یک طرف و انعطاف صدا و شخصیت وی در اجرای منویات آهنگساز، میتواند مهم ترین دلایل چنین انتخابی باشد. سالار عقیلی که اینک یکی از خوانندگان جوان و مطرح موسیقی ایرانی است، در اثر حاضر قویتر از دیگر اجراهایش ظاهر شده است. به طوری که اگر همه کارنامه آوازی اش را در یک سوی ترازو بگذارد و اثر جدید را هم در سوی دیگر، جای هیچ نگرانی برای نابرابری ترازو نخواهد بود.
سی دی «به نام گل سرخ» از سوی یک ناشر گمنام به نام موسسه فرهنگی هنری نقطه تعریف منتشر شده است.