به گزارش همشهری آنلاین به نقل از سیبیای نیوز این اختلال ناگهانی بویایی و چشایی را که در ابتدای پاندمی آن را قابلاعتمادتر از نشانههای معمول تنفسی بیماری میدانستند که شبیه علائم آنفلوانزا و سایر ویروسهای تنفسی بود، اکنون فقط در شمار اندکی از بیماران مشاهده میشود.
این یافتهها از تجزیهوتحلیل یک مجموعه دادههای گسترده از سوابق پزشکی بهدستآمده است که موسسههای ملی بهداشت آمریکا از پژوهشگران کووید-۱۹ در سراسر این کشور به دست آوردهاند.
کارشناسان میگویند درگذشته مردم کاملاً آگاه بودند که اگر علائم سرماخوردگی داشته باشند و حس بویاییشان را از دست بدهند، ممکن است دچار کووید شده باشند. بااینحال در حال حاضر دیگر نمیتوان چنین نتیجهگیری انجام داد.
نتایج این بررسی که در ماه مه (اردیبهشت) در ژٰورنال «جراحی گوش، حلق و بینی و سرو گردن» منتشرشده است، نسبت بیماران دچار کووید-۱۹ را که از دست رفتن حس بویایی و چشایی را گزارش کردهاند، ارزیابی کرده است.
بااینکه در ابتدای پاندمی تخمین زده میشد که مجموعه علائم مربوط به از دست رفتن حس بویایی و چشایی یا بهعبارتدیگر علائم از دست رفتن «حس شیمیایی» به در حدود ۵۰ درصد بیماران رخ دهد، این آخرین بررسی نشان میدهد که شمار چنین بیمارانی در امواج اخیرتر زیرسویه اومیکرون فقط ۳ تا ۴ درصد باشد.
این بررسی در میان آخرین بررسیهایی است که نشان میدهند چگونه علائم ایجاد شده بهوسیله کرونا ویروس با ظهور واریانتهای جدید آن و ایجاد ایمنی ناشی از عفونتها و واکسیناسیونهای قبلی تغییر کردهاند.
پژوهشگران یونیورسیتی کالج لندن در یک بررسی که نتایج آن هفته پیش منتشر شد، گزارش کردند که نسبت بیمارانی که از دست رفتن حس چشایی یا بویایی را گزارش میکنند، پس از ظهور سویه اومیکرون کرونا ویروس در سال ۲۰۲۱ بهطور قابلتوجهی کاهش یافته است. این پژوهشگران میگویند با ظهور واریانتهای بیشتر کرونا ویروس، علائم عفونت کروناویروس جدید (با نام رسمی سارس-کوو-۲) شبیه به سایر عفونتهای تنفسی شده است. سویههای واگیرتر اومیکرون بهطور قابلتوجهی با افزایش سرفه و عطسه کردن همراهی دارند، یعنی همان علائم معمول سایر ویروسهای تنفسی.
راهی برای درمانهای جدید؟
دانشمندان اکنون شواهد بیشتری دراینباره در دست دارند که چرا بسیاری از بیماران دچار عفونتشده با کرونا ویروس جدید در ابتدای پاندمی ممکن است هنوز بهبودی کاملی در حس چشایی یا بویاییشان پیدا نکردهاند.
گزوهی از پژوهشگران دانشگاه دوک و دانشگاه هاروارد سال پیش گزارش کرند که یک ظاهراً یک پاسخ ایمنی هدفقراردهنده سلولهای عصبی در بینی تا مدتها پس از پاک شدن عفونت ویروس فعال باقی میماند.
بیماران داوطلب به پزشکان اجازه دادند نمونهای کوچک از بافت از بخش بالایی بینیشان بردارند که بعد به آزمایشگاه آنها منتقل شد تا پاک و تصفیه شود. سپس آنها این نمونهها را به ابزارهایی خوراندند که به آنها اجازه تجزیهوتحلیل نمونهها را تا حد یک سلول منفرد میداد. سپس دادههای بهدستآمده با دادههای بهدستآمده از نمونههای بیماران دیگر بدون این نوع از دست رفتن بویایی مقایسه شد و معلوم شد که در دسته اول افراد نشانههایی از التهاب مداوم ناشی از سلولهای T دستگاه ایمنی وجود دارد. این یافتهها نخستین تأیید بر اساس بافت زنده بر این نظریه اصلی درباره از دست رفتن طولانیمدت بویایی در کووید-۱۹ است که قبلاً عمدتاً بر اساس کالبدشکافیهای جنازهها یا تجربهها در حیوانات بهدستآمده بود.
این یافتهها به همراه وجود شمار کمتر سلولهای عصبی بویایی سالم کمتر در نمونهبرداریهای بهدستآمده از بیماران کووید مبتلا به از دست رفتن درازمدت بویایی، نشان میدهد که احتمالاً این سلولهای ایمنی همچنان حدی از آسیب مداوم یا جلوگیری از ترمیم را باعث میشوند.
با توجه به این یافتهها است که اکنون انگیزهای برای بررسی علت سایر علائم مزمن آزارنده در افراد دچار بهاصطلاح کووید درازمدت فراهم شده است. پژوهشگران میگویند این علائم چه مربوط به کلیه باشد، چه قلب و چه مغز به نظر میرسد در همه آنها تأثیر دستگاه ایمنی به چشم میخورد. بهاینترتیب راه برای ایجاد درمانهای جدیدی گشوده میشود که ممکن است با مهار کردن مستقیم پاسخ ایمنی آسیبرسان به بدن امکان دهند به بازسازی سلولهای عصبیاش بپردازد.
گزینههای معدود برای درمان اختلال بویایی
در حال حاضر پزشکان فقط گزینههای معدودی برای امتحان کردن بهعنوان درمان بیمارانی در دست دارند که دچار از دست رفتن درازمدت حس بویایی شدهاند. از دست رفتن حس بویایی علاوه بر تأثیر بر کیفیت زندگی ازجمله مختل کردن لذت خوردن غذاهایی زمانی مطبوع بیماران را در معرض چالشهای مربوط به ایمنی شخصی هم قرار میدهد. سلولهای عصبی بویایی مانند یک سیستم هشداردهنده اولیه عمل برای دود و آتش عمل میکنند و ممکن است افراد دیگر نتواند نشت گاز را به سرعت شناسایی کنند. حتی تشخیص اینکه غذای که فرد در اختیار دارد فاسد شده است یا نه ممکن است به کار ناممکنی بدل شود.
درمانهای معمول فعلی شامل «آموزش بویایی» است که با قرار دادن مکرر سلولهای بویایی آسیبدیده بینی به ردههای مشخص بوهای خوشایند انجام میشود. داروهای استروئیدی یا کورتونی هم به کار رفتهاند، اما تأثیربخشی چندانی نداشتهاند. یک رویکرد مؤثر دیگر در بررسیهای مقدماتی استفاده از ترکیبات تغلیظ شده پلاکتهای استخراجشده از خون خود بیمار بوده است که ممکن است پس از تزریق یا افشانده شدن به درون بینی به رشد دوباره سلولهای عصبی کمک کند.
درنهایت بسیاری از بیماران بهخودیخود حتی بدون درمان بویاییشان را به دست میآورند، اما درصد اندکی در حد فقط ۷/۵ درصد آنها پس از سالها هیچ بهبودی نشان نمیدهند.
نظر شما