آلفرد هیچکاک- کارگردان افسانه‌ای انگلیسی- یکی از کسانی است که در راه انداختن تعلیق‌های نفسگیر در فیلم‌هایی که می‌ساخت، شهرت دارد.

هیچکاک

به گزارش همشهری آنلاین، آلفرد هیچکاک،  استاد مسلم ساخت فیلم‌های ترسناک با تزریق ترس به داستان‌هایی که می‌نوشت، آن‌چنان استرسی به بیننده وارد می‌کند که نظیرش را فقط می‌توان در کارهای او دید و بس.  

هیچکاک اخلاق‌های عجیب و منحصری داشت، مثلا با میل فراوان استارت یک کار را می‌زد اما در نیمه راه وقتی به طور غریزی فکر می‌کرد چیز خوبی از آب در نمی‌آید، آن را رها می‌کرد و می‌رفت سراغ کار دیگری. در کارنامه کاری او از این نوع فیلم‌ها به وفور دیده می‌شود.  

شماره ۱۳ضامنی برای قاضی نیست، مرد کور، هملت، پر فلامینگو، مری رز، آر. آر. آر. آر، سه گروگان، کالیدوسکوپ، شب زودگذر، سبز ردا، تمشک وحشی، غرق کشتی مری دیر و... از آن دست فیلم‌هایی بودند که هرگز ساخته نشدند و هیچکاک برای اینکه هیچ وقت دست به ساخت چنین فیلمی نزند، با استودیوهای مختلف قرارداد هم امضا کرد.

مرد اول و آخر تعلیق

آلفرد جوزف هیچکاک ۱۳ آگوست ۱۸۹۹ در لیتونستن لندن به دنیا آمد. او پسر کوچک‌تر ویلیام سبزی‌فروش و جین بود، این کارگردان دو خواهر و برادر بزرگ‌تر از خودش داشت که روزهایش به دعوا با آنها می‌گذشت. آلفرد جزو آن دسته از بچه‌هایی بود که علاقه زیادی به کار کردن در خارج از منزل داشت و این اتفاق زمانی برای او افتاد که ۲۶ ساله شد و تحصیلاتش را در کالج سنت ایگناتیوس به اتمام رسانید.

می‌دانید استاد مسلم ساخت فیلم‌های ترسناک از چه چیز به شدت می ترسید؟

هیچکاک در سال ۱۹۱۵ به عنوان ناظر خطوط تلگراف دو شرکت هنلی و کابل شروع به کار کرد و از همان جا بود که با مطالعه مجلات سینمایی به این رشته علاقه‌مند شد و کارش را در استودیوهای مختلف آغاز کرد؛ دستیار کارگردانی در سال ۱۹۲۲ اولین تجربه کاری او به حساب می‌آید.

درباره شروع کار مستقل او می‌شود از فیلم «شماره ۱۳» که هیچ وقت هم به مرحله تولید نرسید، نام برد. او دوم دسامبر ۱۹۲۶ با آلما رویل ازدواج کرد و دو سال گذشت که صاحب فرزندی به اسم پاتریشیا شد. در سال ۱۹۷۲بدترین اتفاق زندگی هیچکاک رقم خورد و همسرش آلما بعد از سکته مغزی برای همیشه فلج شد. آلفرد آن‌قدر به همسرش علاقه داشت که وقتی جایزه AFI را برای یک عمر فعالیت هنری‌اش دریافت کرد، تنها چیزی که از حضار خواست این بود که برای همسرش دعا کنند تا او بتواند به زندگی عادی‌اش بازگردد.

اسکارهای نداشته

زندگی هیچکاک در یک شب بهاری به پایان رسید. او در اتاقش مشغول نوشتن فیلمنامه «شوالیه» بود که خیلی بی‌سروصدا در خواب به علت نارسایی کلیه درگذشت. مراسم تدفین او در کلیسای چوپان برگزار شد. در مراسم خاکسپاری این کارگردان ۶۰۰ نفر از مشهورترین چهره‌ها حضور داشتند.

یکی از استثنایی‌ترین کارهایی که هیچکاک در طول فعالیت هنری‌اش انجام داد، این بود که در تمام فیلم‌هایی که ساخت، حتی در حد یک پلان هم که شده به ایفای نقش پرداخت؛ «من مانند یک فیلسوف به مردم همان چیزی را می‌دهم که می‌خواهند. آنها دوست دارند که ترس و وحشت را تجربه کنند، خب من هم همان را به آنها می‌دهم.» او که با این ایده دست به ساخت فیلم می‌زد، در طول سال‌های فعالیتش نتوانست حتی یک اسکار در کارنامه‌اش ثبت کند و هیچ کس دلیل این مساله و لجبازی مسؤولان آکادمی اسکار را با او نفهمید. حتما تا الان درباره فوبیای آدم معروف‌ها زیاد شنیده‌اید، نه؟

هیچکاک هم یک ترس غیرارادی جالب داشت. او زمانی که خیلی کم سن و سال بود، پلیس دقایقی او را بازداشت کرد و از همان زمان به شدت از پلیس می‌ترسید. خودش بارها در مصاحبه‌هایش اعلام کرده، با اینکه هیچ مشکلی با این قشر ندارد و خودش هم اهل کارهای خلاف نیست اما به شدت از پلیس می‌ترسد.

می‌دانید استاد مسلم ساخت فیلم‌های ترسناک از چه چیز به شدت می ترسید؟

دومین کارگردان بزرگ جهان

علاوه بر چیزهایی که درباره هیچکاک برایتان گفتیم، او به تازگی یک مقام دیگر از آن خود کرده است. البته خودش که دیگر در این دنیا نیست و مقامش می‌ماند برای نوه و نتیجه‌هایش. مدتی قبل نشریه معتبر اسکرین طی نظرسنجی‌ای که انجام داد، او را بعد از جان فورد، به عنوان  دومین کارگردان برتر تاریخ سینمای جهان انتخاب کرد که این مساله تا مدت‌ها به تیتر خبری نشریات و روزنامه‌ها تبدیل شد.

می‌دانید استاد مسلم ساخت فیلم‌های ترسناک از چه چیز به شدت می ترسید؟

«من یک کارگردان کلیشه‌ای هستم، اگر سیندرلا هم بسازم تماشاگران فورا در کالسکه به دنبال یک جسد می‌گردند. چیزهایی که آدرنالین خون مرا بالا می‌برند: ۱-(سروصدای) بچه کوچک ۲- پلیس ۳- ارتفاع ۴- اینکه فیلم بعدی‌ام از فیلم قبلی‌ام بهتر نباشد...» اگر به حرف‌های این کارگردان توجه کنید، می‌فهمید که او چقدر خاص به موضوعات پیرامونش نگاه می‌کرد و می‌دانست ساخت فیلم‌هایش با وجود کلیشه‌های فراوان هنوز هم طرفداران زیادی دارد. کسی نیست که فیلمی مثل «روانی» هیچکاک را ببیند و از ترس و دلهره زبانش بند نیاید و از اینکه تنهایی پایش را داخل حمام بگذارد، نترسد.

جملاتی جالب از سلطان ترس

من یک راه درمان قطعی برای گلودرد دارم، آن را ببرید. دیدن یک قتل در تلویزیون می‌تواند به خلاص شدن شما از شر خصومت‌های یکی از مخالفانتان کمک کند و اگر شما هیچ مخالفی ندارید، آگهی‌های بعد از فیلم می‌تواند به شما کمک کند. تلویزیون قتل را به داخل خانه‌ها برگرداند، یعنی جایی که به آن تعلق دارد.
 

کد خبر 782489
منبع: همشهری سرنخ

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha