بعضی از محله‌های تهران مثل محله یافت‌آباد، محل تمرکز قهوه‌خانه‌ها بوده است. یافت‌آباد، ده‌ها قهوه‌خانه داشت و در زمانی نه‌چندان دور، بسیاری از تهرانی‌ها این محله را با قهوه‌خانه‌های فراوانش می‌شناختند.

قهوه خانه

همشهری آنلاین-محسن رخش خورشید: نه رستوران‌ها، نه سفره‌خانه‌ها و نه کافی‌شاپ‌ها، جای قهوه‌خانه‌های قدیمی را نگرفته‌اند. شاید عده‌ای فکر کنند که سفره‌خانه‌ها، نمونه‌های اصلاح شده قهوه‌خانه‌های قدیم منطقه‌اند، اما آنچه از شواهد قابل برداشت است و در تاریخ هم آمده، نشان می‌دهد که قهوه‌خانه‌های منطقه هویت دیگری داشتند و اصل و اساسشان با سفره‌خانه‌ها و رستوران‌های امروزی تفاوت‌های بارزی داشته است. کسانی که آن زمان در قهوه‌خانه‌های منطقه ما تردد داشتند و حالا از ریش‌سفیدهای محله‌ها هستند، این تفاوت‌ها را به یاد دارند و تأیید می‌کنند که قهوه‌خانه‌ها حال و هوای دیگری داشتند.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

قهوه‌خانه‌های بزرگ و پرقدمت محلی برای اجتماع مردم بود و بسیاری از ساکنان بومی و محله‌های اطراف، برای رفع خستگی و نوشیدن چای و صرف غذاهای قهوه‌خانه‌ای به این اماکن مراجعه می‌کردند. اما حالا از آن تعداد قهوه‌خانه تقریباً هیچ‌یک باقی نمانده‌اند. در حال حاضر همه آن قهوه‌خانه‌ها به خاطره‌ای در ذهن ساکنان قدیمی تبدیل شده و برگی از تاریخ شفاهی یافت‌آباد هستند. در این گزارش، گشتی در محله یافت‌آباد زده‌ایم و ضمن جست‌وجوی قهوه‌خانه‌های قدیمی محله، از تعدادی از اهالی خواسته‌ایم که حال و هوای آن روزهای یافت‌آباد و قهوه‌خانه‌هایش را توصیف کنند. در این گزارش «مرتضی یوسفی» از چهره‌های قدیمی و سرشناس محله یافت‌آباد ما را همراهی کرد.  

روزگار سپری شده قهوه‌خانه‌ها | پاتوقی که گره‌گشای مشکلات محله بود

روایت یکم

یک محله با قهوه‌خانه‌هایش

زمانی یافت‌آباد قهوه‌خانه‌های زیادی داشت، طوری‌ که نمی‌توان تعداد دقیق آنها را شمارش کرد. از اهالی قدیمی محل که بپرسید ممکن است از قهوه‌خانه‌هایی نام ببرند که حتی تا به‌ حال اسمشان را نشنیده‌اید. با جست‌وجوی بیشتر متوجه ‌خواهید شد که این قهوه‌خانه‌ها، بیش از ۷۰ سال پیش برچیده شده و از قهوه‌خانه‌های نسل‌های قبل‌تر هستند. یافت‌آباد زمانی محله‌ای پر رونق برای قهوه‌خانه‌ها بوده است. در گوشه و کنار این محله، قهوه‌خانه‌هایی به فعالیت مشغول بودند که زمانی از نفس افتادند و برچیده شدند.

آخرین قهوه‌خانه‌های این محله، تا حدود ۲۵ سال پیش فعالیت داشتند؛ یعنی درست تا زمانی‌ که بافت شهری گسترش پیدا کرد و ساخت‌وساز خانه در این محله رونق گرفت. خانه‌ها که آمدند، جا برای قهوه‌خانه‌ها تنگ و کم‌کم بساط‌شان برچیده شد. تعدادی از آنها مثل قهوه‌خانه جاده، جایشان را به آپارتمان‌ها دادند و تعدادی نیز مثل قهوه‌خانه مش‌ولی، به مخروبه تبدیل شده‌اند. جالب اینکه تقریباً اغلب قهوه‌خانه‌های محله یافت‌آباد، هنوز تخریب نشده‌اند و می‌توان بقایای آنها را مشاهده کرد. یک دیوار فروریخته با یک در قدیمی، آخرین نشانه‌هایی است که از قهوه‌خانه‌های پرقدمت یافت‌آباد باقی مانده است. اطراف آنها نیز دیگر زمین‌های زراعی و باغات و فضای باز نیست، بلکه با خانه‌ها و مغازه‌ها محصور شده است.  

روزگار سپری شده قهوه‌خانه‌ها | پاتوقی که گره‌گشای مشکلات محله بود

روایت دوم

پاتوق‌هایی که دیگر نیست

اگر امروز از اهالی بپرسید که آیا به قهوه‌خانه‌ها مراجعه می‌کنند و آیا اساساً با رفت‌وآمد به قهوه‌خانه‌ها موافق هستند یا خیر، قطعاً بیشترین پاسخی که دریافت می‌شود پاسخ منفی است و در توضیح هم گفته می‌شود که قهوه‌خانه جای هر کسی نیست و فقط عده‌ای قلیان‌کش به آنجا مراجعه می‌کنند. تصویری که از قهوه‌خانه‌ها در حال حاضر در ذهن بسیاری از شهروندان نقش بسته است، فضایی پر از دود و چهره‌های برافروخته از تنفس دود قلیان است که شاید نهایتاً با نوشیدن چای و صرف دیزی و کباب همراه شود و بس.

اما پیش از این قهوه‌خانه‌ها طور دیگری بودند و کارکرد دیگری داشتند. «مجید اسماعیل‌آبادی» میانسال و از ساکنان اصل و نسب‌دار یافت‌آباد است. او در نزدیکی یکی از قهوه‌خانه‌های فعال یافت‌آباد به کسب و کار مشغول است، اما می‌گوید تا به حال پایش را در آن نگذاشته و دلیلش این است که می‌گوید از قلیان و تماشای جوان‌هایی که به دود کردن وقت‌شان مشغولند، حال خوبی پیدا نمی‌کند. با این‌حال او به یاد دارد که در سال‌های نه‌چندان دور و در دوران کودکی، ‌ قهوه‌خانه‌های متعددی در محل فعال بود که اصلاً جایی برای جوان‌ترها نداشت. نه اینکه منعی برای ورود آنان لحاظ شده باشد، خود جوان‌ترها به احترام بزرگ‌ترهای محل که در این قهوه‌خانه‌ها تجمع می‌کردند، هرگز به آنجا نمی‌رفتند.  

روزگار سپری شده قهوه‌خانه‌ها | پاتوقی که گره‌گشای مشکلات محله بود


 

روایت سوم

شکل‌گیری فرهنگ یافت‌آباد

اسماعیل‌آبادی توضیح می‌دهد که قهوه‌خانه‌های قدیم، محلی برای دیدار و گفت‌وگوی اهالی با یکدیگر و تبادل فکر و اندیشه‌ بود. اما رویکرد قهوه‌خانه‌ها یک‌باره تغییر کرد و از محل تردد بزرگ‌ترهای محل به پاتوقی برای جوانان علاقه‌مند به قلیان تبدیل شد. اسماعیل‌آبادی می‌گوید به یاد دارد که قهوه‌خانه‌های قدیمی محل، با توجه به اینکه پذیرای ریش‌سفیدها بودند، حرمت زیادی داشتند و صاحبان قهوه‌خانه‌ها از ورود افراد معتاد و لاابالی، به شدت جلوگیری می‌کردند.

همچنین قهوه‌خانه‌ها در شکل‌گیری فرهنگ یافت‌آباد نقش بسزایی داشته‌اند. این را «مرتضی یوسفی» از اهالی قدیمی محله می‌گوید و توضیح می‌دهد که بسیاری از اهالی قدیمی محل، در این قهوه‌خانه‌ها اندیشه و افکارشان را بیان می‌کردند و حتی مسائل و مشکلات خود را با باقی هم‌محله‌ای‌ها در میان می‌گذاشتند و راه‌حل پیدا می‌کردند. یوسفی توضیح می‌دهد که ۴ دهه قبل در محله یافت‌آباد، فقط تا مقطع ابتدایی می‌شد تحصیل کرد و فضای دیگری برای کسب اندیشه و دانش وجود نداشت. اگر قرار به ادامه تحصیل بود، باید به مناطق دیگر مراجعه می‌شد. اما همین قهوه‌خانه‌های فراوان محله، به نقاطی برای کسب دانش تبدیل شده بود. به این ‌ترتیب که در آنها نقالی و شاهنامه‌خوانی انجام می‌شد.  

روایت چهارم

مرشد حسن و شاهنامه‌خوانی

جوان‌ترها در قهوه‌خانه‌های قدیمی منطقه فرصتی پیدا می‌کردند که در جمع بزرگان محله حضور پیدا کنند و داستان‌های شاهنامه را بشنوند و پرده‌های بزرگ قهوه‌خانه را تماشا کنند. یوسفی و بسیاری دیگر از اهالی یافت‌آباد، مرشد حسن را به یاد دارند که با مهارت فراوان به روایت داستان‌های شاهنامه می‌پرداخت و اسطوره‌های ایرانی و حماسه‌های فارسی را به مخاطبانش می‌آموخت و آنان را مجذوب می‌کرد. مرشد حسن به حسن یک‌دست نیز معروف بود و در تعدادی از قهوه‌خانه‌های محل مثل قهوه‌خانه‌های مش‌ولی و مختار، نقالی و شاهنامه‌خوانی می‌کرد.

شاهنامه‌خوانی به این دلیل به قهوه‌خانه‌ها راه یافته بود که باعث سرگرمی مشتریان قهوه‌خانه‌ها در شب‌های بلند زمستانی باشد. چون اگر اسباب سرگرمی مشتریان مهیا نمی‌شد، بی‌حوصله می‌شدند و ممکن بود دیگر نیایند یا به قهوه‌خانه‌های دیگری بروند. یافت‌آباد قهوه‌خانه‌های فراوانی داشت و طبیعی است که بین آنها برای جذب مشتری رقابت دربگیرد. قهوه‌خانه مش‌ولی در محل سابق قلعه یافت‌آباد قرار داشت و حالا حدود ۴۰ سال می‌شود که دیگر قهوه‌خانه نیست، بلکه بنایی نیمه مخروبه است که اطرافش را خانه‌ها و مغازه‌ها گرفته است. آنجا در خیابان زندیه، خودروها و موتورسیکلت‌های فراوانی در رفت‌وآمد هستند که هیچ‌یک توجهی به این در قدیمی و بنای متروک ندارند.  

روزگار سپری شده قهوه‌خانه‌ها | پاتوقی که گره‌گشای مشکلات محله بود

روایت پنجم

یک چهارراه به نام قهوه‌خانه

فقط ساکنان قدیمی محل ممکن است در حال عبور از جلوی بناهای فروریخته قهوه‌خانه‌های منطقه لحظه‌ای مکث کنند و صدای بلند مرشد حسن را بشنوند که دارد حماسه رستم و سهراب را با آب و تاب برای مخاطبانش تعریف می‌کند. آنها هم با استکان‌های چای در دست، شانه به شانه هم نشسته‌اند و غرق در داستان، مرشد یک دست را تماشا می‌کنند. اما هیچ‌جای تهران محله یا خیابانی نیست که به قهوه‌خانه معروف باشد. اما در تقاطع بلوارهای الغدیر و معلم، چهارراه پر ترافیکی هست که در تمام تهران به نام چهارراه قهوه‌خانه شناخته می‌شود. بسیاری از ساکنان شهر نمی‌دانند که این نامگذاری و شهرت چه دلیلی دارد، ‌ اما اهالی قدیمی محل دلیلش را می‌دانند و خوب به یاد دارند که این محل پیش از آنکه چهارراه شود، چه شکل و شمایلی داشته است.

«مصطفی پورحسین» از اهالی ریشه‌دار یافت‌آباد و از مغازه‌دارهای چهارراه قهوه‌خانه است. او در پاسخ به اینکه چرا این محل چنین اسمی دارد، به ضلع جنوب‌شرقی چهارراه اشاره می‌کند و می‌گوید که قهوه‌خانه‌ای بزرگ در آن محل دایر بود که از معروف‌ترین قهوه‌خانه‌های یافت‌آباد به حساب می‌آمد. این قهوه‌خانه که توسط اسدالله دماوندی اداره می‌شد، به قهوه‌خانه جاده معروف بود و دلیل این نامگذاری هم این بود که این قهوه‌خانه در مسیر جاده شهریار قرار داشت و کسانی که در حال سفر به شهریار بودند، معمولاً در آن اتراق می‌کردند و نهار و چای می‌خوردند.  

روایت ششم

قهوه‌خانه‌ای کنار باغ انگور

مصطفی پورحسین، موسفید محله به خوبی روزگار رونق قهوه‌خانه‌ها را به یاد دارد و در توصیف قهوه‌خانه معروف جاده می‌گوید: «باید در ذهنتان تمام خانه‌های اطراف چهارراه قهوه‌خانه را حذف کنید تا آن روزگار برایتان مجسم شود.» او این‌طور شرح می‌دهد که ضلع شمالی چهارراه به کلی زمین‌های زراعی و کشاورزی بود و ضلع جنوبی هم باغ‌های انگور و توت که بار فراوانی داشت. قهوه‌خانه در ضلع جنوب‌شرقی قرار داشت و تخت‌های متعددی را در فضای بیرونی چیده بودند که از زیرشان آب جاری بود و این آب از طریق چاهی که در آن محل حفر شده بود، تأمین می‌شد. چاه و موتوری که آب را بیرون می‌کشید به مرحوم مرتضی زندیه تعلق داشت. آب از چاه بیرون کشیده و به سمت جنوب سرازیر می‌شد تا باغ‌ها را آبیاری کند و در این بین از زیر تخت‌های قهوه‌خانه جاده می‌گذشت و فضا را خنک و چشمنواز می‌کرد.

پورحسین می‌گوید که بافت فعلی یافت‌آباد با فضای سابق این محل، تفاوت عجیبی کرده است و شرح می‌دهد که این محل سابق بر این، حال و هوای دربند فعلی را داشت. باغ‌های فراوان و آب جاری و هوای خنک، یافت‌آباد را تبدیل به یک تفرجگاه کرده بود و قهوه‌خانه‌های آن از همه‌جای تهران مشتری داشت. شاید تهرانی‌های قدیمی مناطق دیگر هم به خوبی این قهوه‌خانه معروف یافت‌آباد را که حالا جایش را به یک بانک داده به یاد داشته باشند.

روزگار سپری شده قهوه‌خانه‌ها | پاتوقی که گره‌گشای مشکلات محله بود

دلیل رونق قهوه‌خانه‌ها در منطقه ما چه بود؟  

محلی‌ها و گذری‌ها

این سؤال که چرا یافت‌آباد قهوه‌خانه‌های زیادی داشت ۳ دلیل اصلی دارد. این دلیل‌ها را «محسن کلهر» از ساکنان پرسابقه یافت‌آباد توضیح می‌دهد. او می‌گوید اغلب ساکنان یافت‌آباد قدیم، کشاورز، باغ‌دار و دام‌دار بودند و با توجه به اینکه در شغل‌های اینچنینی، چند ماه تعطیلی در کار وجود دارد، قهوه‌خانه‌ها دایر می‌شدند تا محلی برای اجتماع و سرگرمی ساکنان محل در اوقات بیکاری باشند.

دوم اینکه محله یافت‌آباد سابق بر این، یک محله مرزی برای تهران محسوب می‌شد و یک گذرگاه برای کسانی بود که از تهران خارج یا به آن وارد می‌شدند. آنها در حال سفر، به محل‌هایی برای اتراق و استراحت نیاز داشتند و قهوه‌خانه‌ها برایشان انتخاب‌های مناسبی بود.

سومین دلیل هم این بود که یافت‌آباد باغ‌ها و جوی‌های فراوانی داشت و یک منطقه خوش آب و هوا محسوب می‌شد و برای عده‌ای از تهرانی‌ها، یک تفرجگاه بود. همان‌طور که حالا درکه و دربند، رستوران‌ها و سفره‌خانه‌های متعددی دارد، یافت‌آباد هم برای پذیرایی از ساکنان باقی محله‌ها قهوه‌خانه داشت.

کلهر توضیح می‌دهد که با توجه به این دسته‌بندی، تعدادی از قهوه‌خانه‌ها، فقط برای استفاده از ساکنان محل بود و به ندرت پیش می‌آمد که غریبه‌ها به آنها ترددی داشته باشند. این قهوه‌خانه‌ها از جاده اصلی دور بودند و در لابه‌لای بافت مسکونی قرار داشتند. در مقابل قهوه‌خانه‌های دیگر که در کنار جاده قرار داشتند، اغلب به مسافران و یا افرادی که برای تفریح آمده بودند، خدمات می‌داد. به‌عنوان مثال اگر قهوه‌خانه محمدیوسف اغلب پذیرای مسافران و گذری‌ها بود، در عوض قهوه‌خانه محمدسپاه، به هم‌محله‌ای‌ها و باغ‌دارها و کشاورزان خدمت می‌کرد.

روزگار سپری شده قهوه‌خانه‌ها | پاتوقی که گره‌گشای مشکلات محله بود

کلهر به یاد دارد که قهوه‌خانه علی‌حسین در زمان کودکی او، یک تلویزیون آورده بود تا دلیلی برای جذب اهالی محل به قهوه‌خانه‌اش باشد. او شرح می‌دهد که در قهوه‌خانه‌های گذری، اغلب در مورد داد و ستد و موضوع‌های مالی گفت‌وگو می‌شد و در قهوه‌خانه‌های محلی، ‌اهالی محل جمع می‌شدند و در مورد مسائل شخصی و گرفتاری‌های خصوصی خود گفت‌وگو می‌کردند. کلهر می‌گوید بسیاری از سختی‌ها و گرفتاری‌های اهالی قدیم یافت‌آباد در همین قهوه‌خانه و در خلال گفت‌وگو با باقی اهالی رفع می‌شده است.

-----------------------------------------------------------------------------------------------

*منتشرشده در همشهری محله منطقه ۱۸ در تاریخ ۱۳۹۴/۰۶/۱۵

کد خبر 800006

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۱۴:۱۰ - ۱۴۰۲/۰۷/۳۰
    0 0
    ای جان طهرون قدیم
  • IR ۱۴:۱۵ - ۱۴۰۲/۰۷/۳۰
    0 0
    قلیان برای دندان ضررر است