همشهری آنلاین – حسن حسنزاده: ردپای روستای گلندوئک را تا حدود نیم قرن پیش در دل لواسان میتوان جستوجو کرد. روستایی اگرچه کوچک اما باصفا که حالا دیگر از آن جز نام و نشانی روی یکی از میدانهای لواسان باقی نمانده.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
لواسانیها هر وقت گذرشان به میدان گلندوئک بیافتد و در خیابانهای منتهی به میدان قدم بزنند، انگاربه نیم قرن پیش و به دل روستای گلندوئک سفر کردهاند؛ حتی اگر امروز دیگر جز درختان به جا مانده در حاشیه خیابانها نشانی از آن روستا باقی نمانده باشد و جای خانههای سقف شیروانی را آپارتمانها گرفته باشند.
باغی برای همه مردم
برای بررسی تاریخ گلندوئک باید بیش از نیم قرن پیش سفر کنیم؛ وقتی که هنوز خبری از شهرداری لواسان نبود و گلندوئک هم روستایی بود مثل دیگر آبادیهای سرسبز شمیران. شمیرانیها گلندوئک را با یکی از باغهای بزرگ و البته چنار کهنسال آن باغ میشناختند؛ باغی که به وقت برگزاری مراسم خاص و برخی رسوم آئینی و ملی در اختیار لواسانیها قرار میگرفت. جستوجو درباره تاریخ روستای گلندوئک و باغی که بخشی از روستا را تشکیل میداد، به خاندان خواجهنوریها ختم میشود. خواجهنوریها از خاندانهای بزرگ قاجار بودند که بخش وسیعی از روستای گلندوئک در اختیار آنها بود. از جمله آن باغ بزرگ که بیشتر لواسانیها در هنگام برگزاری جشنهای ملی مانند نوروز، سیزده بهدر، عزاداری ایام محرم و حتی برگزاری مسابقات ورزشی مانند کشتی با آن خاطره داشتند.
چنار سر مقبره کجا بود؟
قدیمیهای لواسان، به ویژه کسانی که دست کم یک بار در مراسم باغ بزرگ گلندوئک شرکت کردهاند، نام چنار سر مقبره را به یاد دارند. چناری تنومند و کهنسال که در دل باغ خاندان خواجهنوریها قرار داشت و شانه به شانه چشمهسار جاری در این باغ، منظرهای زیبا برای لواسانیها ساخته بود. اما چرا نام این چنار را چنار سر مقبره گذاشتند و منظور از مقبره، آرمگاه چه کسی است؟ ماجرا از این قرار بودکه بعد از مرگ «امیرخان خواجه نوری» ملقب به نظامالسلطان، همان کسی که در دل باغ برای خود عمارتی زیبا ساخته بود، باغ به ورثهاش غلامعلی خواجهنوری و خانم شرف الدوله رسید. وقتی «موید همایون» همسر شرفالدوله درگذشت، او را در همین باغ و در نزدیکی آن چنار کهنسال به خاک سپردند. چون این مقبره در مجاورت چنار بود، لواسانیها نام آن چنار را چنار سر مقبره گذاشتند.
وقتی کند و جاجرود به هم رسیدند
ساکنان جدید لواسان شاید از معنای نام «گلندوئک» بیخبر باشند؛ نامی متفاوت که سر در آوردن از معنای آن چیزی شبیه به رمزگشایی از یک معماست. امروز اگر گذرتان به گلندوئک بیافتد و بخواهید معنای این نام را از دل محله پیدا کنید، کار سختی پیش رو دارید. چون گلندئوک از زمانی که به محلهای در لواسان تبدیل شد، شکل و شمایل روستایی خود را از دست داد و در پی آن سرنخ اصلی رمزگشایی از معنای نام آن هم از بین رفت. اما با رجوع به زبان شمیرانی معنای این نام آشکار میشود. در زبان شمیرانی واژه گلندوئک از ترکیب عبارتهای «گل هم» و «رودک» ساخته شده که در گذر زمان از گلهم رودک به گلندوئک تغییر کرده است. «گل هم» به معنای تلاقی داشتن و گلاویز بودن و «رودک» به معنای رود کوچک. بنابراین گلندوئک یعنی نقطهای که دو رود به هم میرسند. در گذشته رودهای کند و جاجرود در بخش جنوبی روستای گلندوئک به یکدیگر متصل میشدند.
نظر شما