با این حال 28 مرداد بخشی از تاریخ ایران است که به دلیل عدم وجود گزارشهای دقیق، اطلاعات ما درباره آن مبهم است و بسیاری از کارشناسان به دلیل عدم برخورداری از روح تحقیق به همین اطلاعات مبهم بسنده کردهاند. اینها گفتههای خسرومعتضد درمورد وقایع 28 مرداد است که در گفتوگو با همشهری جمعه بهبیان آن پرداخته است.
دست انگلیسیها رو شد
در سال 1933 دولت ایران با شرکت نفت انگلیس و ایران، قراردادی منعقد میکند که به ضرر ایران بوده و فقط در این قرارداد چند نکته است که به ظاهر به نفع ایران به حساب میآید:
1- دیگر قرار نیست تمام خاک ایران (500هزار مایل مربع) زیر نظر انگلیس باشد.
2- در این قرارداد ذکر میشود که باید دانشجویان ایرانی نیز تربیت شوند. در آن زمان ما از 20درصد از نفت ایران (بختیاری و خوزستان) استفاده میکردیم که مبلغ ناچیزی بود. قرارداد 1933 هم به این دلیل امضا شد که رضاخان به تنگ آمد و گفت چطور سال گذشته یک میلیون و 300 هزار لیره به ما پرداخت کردید، اما امسال این مبلغ به 300 هزار لیره کاهش یافت؟
و به این ترتیب مشخص شد که انگلیسیها در رابطه با نفت ایران دست به تقلب زده بودند .در واقع شرکت نفت، در آن زمان فقط یک شرکت نبود، بلکه بخشی از دولت انگلستان به حساب میآمد، چرا که جالب است بدانید 56 درصد از سهام شرکت به دولت انگلستان فروخته شده بود. پس از جنگ سال 1320 دوباره شرکت نفت تبدیل به دولتی داخل دولت شد. یعنی اگر در دوره رضاشاه کمی به صورت ظاهری ملاحظه میکرد، حالا دیگر آن ملاحظه را هم نداشت. در این زمان خوزستان به طور کامل تحت تسلط انگلیس بود و آنها در آن جا به هر اقدامی که میخواستند دست میزدند.
رضاشاه بخش اعظمی از درآمدهای کشور را یا به خرید اسلحههایی اختصاص داده بود که در جنگ همگی به غارت بیگانگان رفتند و یا از آنها به ثروت خاندان پهلوی افزوده بود. در این شرایط نه تنها کشورها، اسلحههای ایران را بازنگرداندند، بلکه برای تقسیم ایران هم نقشه میکشیدند.
بانگ صدای مردم از مجلس
مجلسهای نیم بند چهاردهم، پانزدهم و شانزدهم برخلاف تصور بسیاری افراد، خدمات بسیار شایستهای برای این مملکت انجام دادند تا آن جا که میتوان صراحتاً گفت که این سه مجلس، از مجلس خوب تاریخ ایران به حساب میآیند و واقعاً صدای مردم بودند. در مجلس چهاردهم روسها از ایران درخواست نفت داشتند اما دکتر مصدق قانونی میگذارد که در طول اشغال ایران و تا پیش از تخلیه کشور توسط دولتهای خارجی، هیچکس حق مذاکره درباره امتیاز نفت را با آنها نخواهد داشت.
برهمین اساس اگر رئیس الوزرا(نخست وزیر) وارد مذاکره شود، به حبس با اعمال شاقه و محرومیت از مشاغل دولتی محکوم میشوند. در چنین شرایطی بود که دکتر مصدق به عنوان یک فرد پاکدامن و فردی که در زمان رضاخان 13 سال خانه نشین بود و همه مردم به بی طرفی او اطمینان داشتند، مورد توجه مردم قرار گرفته و به اصطلاح گُل کرد.
دکتر مصدق متفاوت با رجال قاجاری بود، در شاتل سوییس تحصیل کرده و دکترای حقوق داشت. یک شخص بسیار رجال المّله که درِ منزلش بر روی همه باز بود.
نقش روزنامهها در بیداری مردم
دکتر مصدق در سال 1322، در مجلس چهاردهم به بهانه مخالفت با اعتبارنامه سید ضیاءالدین طباطبایی، رضاشاه را زیر سوال برد و گفت رژیم پهلوی مولود دخالتهای انگلستان بوده و اقدامات این رژیم اشتباه است و برای نمونه هم به قرارداد شرکت نفت اشاره کرد. در این زمان روزنامههای داخلی اقدام به چاپ مطالبی کردند
که روز به روز موجبات سرافکندگی مردم را بیش از پیش فراهم میکرد و از طرف دیگر رقبای دولت انگلیس در خارج از کشور مثل آمریکا، فرانسه و سوییس نیز بیکار ننشسته و در روزنامههای خود با چاپ مقالاتی مبنی بر توطئههای انگلیس در ایران، آگاهی ایرانیها را افزایش میدادند.
به همین دلیل نیز انگلیسیها به نوعی برای گول زدن مردم ایران قراردادی به نام گس- گلشاییان را در سال 1937 تنظیم کردند. «گلشاییان» وزیر دارایی ایران و «نویل گس» نماینده شرکت نفت بود. در این قرارداد حق امتیاز ایران (بهره مالکانه) را افزایش دادند تا ایرانیها ساکت شوند، اما مردم دیگر کم کم داشتند بیدار میشدند.
همین زمان بود که بانکی به نام بانک صنعتی معدنی افتتاح شده و تعدادی از جوانان تحصیلکرده و مهندسان در آن مشغول به کار شدند. این افراد به دلیل اینکه اجازه داشتند در مسائل معادن دخالت کنند، توانستند به اطلاعات شرکت نفت دست پیدا کنند. علاوه بر این، افراد وطنپرستی در وزارت دارایی (امتیازات، معادن و شیلات) مشغول بودند که نارضایتی خود را نسبت به وضعیت موجود اعلام کردند.
همشهری جمعه