این الگوی جدید قرار است در عین حفظ فضای سرگرمکننده و مفرح در ماه رمضان به مانعی برای عبادت مردم در این ایام تبدیل نشود و یا با عدمارائه مفاهیم کم ارزش و کمدیهای سطحی فضای معنوی مخاطبان سیما در این ماه را بر هم نزند. اما گویا امسال به جای اینکه این الگو بهصورت فکر شده و برنامهریزی شده ارائه شود بهصورت کاملا خلقالساعه و دقیقه نودی ایجاد شده است.
این موضوع را میتوان از قربانیشدن سریال با ارزش «نردبامی بر آسمان» فهمید. باید قبول کرد که آخرین سریال لطیفی سریالی پخته و جمعوجور است؛ سریالی درباره یکی از مشاهیر کمتر شناخته شده کشورمان؛ غیاثالدین جمشید کاشانی؛ این سریال که بعد از گذشت دو، سه قسمت یعنی فصل کودکی جمشید ناگهان خود را به مخاطبان جدی سیما بهعنوان یک سریال جذاب و قابل تأمل شناساند. این نکته را هم باید یادآوری کرد که نردبامی بر آسمان سریالی مناسبتی نیست.
وجود دقت و وسواس در صحنهآرایی تطابقهای تاریخی و نوع دیالوگها و از آن مهمتر مفاهیم ارائه شده توسط این سریال همگی ارزش تأمل و تعمق بیشتری دارند. سریالی با این توانایی در جلب رضایت مخاطب جدی تلویزیون کاملا باید از این شانس بهرهمند باشد که در یک دوره زمانی طولانیتر و بهصورت سریالی عادی و نه مناسبتی پخش شود. شاید مسئولان پخش سیما به این نکته اندیشیدهاند که این سریال بهدلیل پوشش زندگی یک فرد کمتر شناخته شده، نتواند اقبال و رضایت عمومی را بهعنوان سریالی عادی جلب کند.
اما با یک نگاه به موضوع سوابق کارگردان و بالاخره ترکیب عوامل میتوان به این نکته پی برد که خوببودن یک سریال و استقبال مخاطب از آن امری تصادفی نیست و گنجاندن این سریال بهعنوان سریال مناسبتی آنهم در ساعات انتهایی شب و بعد از پخش 2 سریال به نوعی هدردادن پتانسیلهای سرگرمسازی و فرهنگسازی نهفته در این سریال است؛ سریالی که بهنظر کم خرج هم نمیرسد.
مسئولان پخش صداوسیما حتما این نکته را میدانند که سریالهای مناسبتی که در یک دوره زمانی پخش میشوند از لحاظ مخاطب همپوشانی دارند؛ یعنی یک گروه از مخاطبان یکسان این سریالها را مینگرند و درباره شان قضاوت میکنند؛ قضاوتی بیرحمانه که گاه به بایکوت کامل یک سریال منجر میشود. این گروه مخاطبان یعنی مخاطبان برنامههای مناسبتی مخصوصا مناسبت ماه رمضان از مخاطبان آسانگیر به شمار میروند.
این مخاطبان معمولا سریالهای مفرح و سریع الانتقال را بیشتر میپسندند. بهعنوان مثال امسال سریال پنجمین خورشید توانسته است در مقام مقایسه گوی سبقت را از رقبا برباید و بهعنوان جذابترین سریال ماه مبارک رمضان خود را بشناساند؛ چون اولا داستان خود را بیتکلف اما جذاب روایت میکند و در ارائه مفاهیم و حوادث خست نمیورزد؛ درست بالعکس سریال عبور از پاییز که هنوز معلوم نیست موضوع محوری آن چیست و طبیعتا مخاطب بین سردرگمی و جذابیت دومی را انتخاب میکند.
این امر در مورد نردبامی بر آسمان نیز صدق میکند چرا که این سریال بهرغم ارزشهایش سریال سریعالانتقالی نیست و موضوع و نوع دیالوگنویسی آن تأملی را از جانب مخاطب میطلبد که شاید در توان مخاطب آخر شب ماه رمضان نیست. بنا براین بسیاری از این مخاطبان یا این سریال را نمیبینند یا اینکه بهصورت سر سری تنها نگاهی از سر تفنن به آن میاندازند و این برای یکی از تولیدات قابل اهمیت سیما فیلم، یعنی حرامشدن کامل سریال.