ذات اقدس اله به پیغمبر(ص) فرمود: «أَنِ اتَّبِعْ مِلَّهَ إِبْرَاهِیمَ»؛ معلوم میشود مطالب قرآن بهعنوان «مِلَّهَ إِبْرَاهیمَ» مطرح است. در سوره مبارکه «انعام» وقتی نام بسیاری از انبیا(ع) را برد فرمود: «فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ»(1) نه «بهم اقتده»؛ فرمود به هدایتی که ما به اینها دادیم- به همان هدایت- اقتدا کن! معلوم میشود هدایت انبیا یکی است، ملت انبیا یکی است، روش انبیا یکی است منتها «بعضها فوق بعض» که «تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْض»(2) «لَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِیِّینَ عَلَی بَعْض»(3) «تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْض» در یک راستاست؛ «بعضیها فوق بعضی»هستند.
بنابراین «قرآن» مهیمن بر سایر صحف است؛ هیمنه دارد، سلطنت دارد، سلطان همه کتابها قرآن است، نباید به این فکر باشیم که قرآن را با تورات بسنجیم یا بگوییم تورات این نقص را دارد، قرآن کامل است.
تورات محرّف که تورات نیست، انجیل محرّف که انجیل نیست، اگر توراتِ اصیل بود، انجیلِ اصیل بود این «هُدیً لِلنَّاس» است؛ چه اینکه در همین سوره مبارکه «اسراء» که شروع شد در چند آیه قبل فرمود: «وَآتَیْنَا مُوسَی الْکِتَابَ وَجَعَلْنَاهُ هُدیً لِّبَنی إِسْرَائِیلَ ».
بنابراین هم «تورات» هُدیً لِلنَّاس است، هم انجیل، هم قرآن؛ هم کتب انبیا و صحف انبیای دیگر. ما اگر خواستیم بگوییم «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتی هِیَ أَقْوَمُ» یعنی اسلام در برابر مکتبهای دیگر «یَهْدِی لِلَّتی هِیَ أَقْوَمُ» و دینی هم که انبیا آوردند اسلام است برابر همان آیهای که در سورهٴ مبارکه «آلعمران» گذشت یعنی آیه 19 سوره «آلعمران»؛ این بود: «إِنَّ الدِّینَ عِندَالله الْإِسْلاَمُ»؛ خدا یک دین دارد و آن اسلام است.
البته شریعت و منهاج فرق میکند که زیرمجموعه همین اسلام است. «و بعضها فوق بعض»اند برای اینکه انبیا «بعضها فوق بعض»اند؛ این اسلام را درک میکنند و میآورند و مراحل کامله را طی میکنند ولی نسبت به توده مردم فرق نمیکند؛ اما مردم چقدر از قرآن مدد میگیرند؟