در این خانه یک «مشرحمت» هم زندگی میکند که زبان شیرینی دارد و دختر او هم دم بخت است. نقش مشرحمت را فرهاد آئیش ایفا میکند که بازیهای متفاوتی از او در سریالها و فیلمهای مختلف دیدهایم. به خاطر پخش این سریال با او به گفتوگو نشستیم.
-
کار ضبط «شمسالعماره» در چه مرحلهای قراردارد؟
کار هفته آخر خود را طی میکند و ما تاکنون 46 قسمت را ضبط کردهایم و تا پایان آن چهار قسمت دیگر باقی مانده است. در این چندماه اخیر همه با هم اینجا یک زندگی خوب، روان و دوستداشتنی داشتیم مملو از خستگی؛ به خصوص برای گروه کارگردانی که هیچ روزی استراحت نداشتند و هر روز کار کردند؛ ولی نتیجه خوبی گرفتیم. به غیر از این که به خودمان هم خوش گذشته، نتیجه کار هم ما را راضی میکند.
فرهاد آئیش
-
به عنوان بازیگر از پخش هر شبه این سریال راضی هستید؟
چرا نباشم؟نوع و ساعت پخش سریال ها تفاوتهایی ایجاد میکند، ولی این که کدام بهتر است و کدام بدتر قضاوت نمیکنم.
به هر حال کاری که هر شب ساخته میشود ویژگی های خودش را دارد. یکی از این ویژگی ها شتاب است که طبیعتاً روی بازی بازیگر تأثیر میگذارد.
در دورهای چند کار هر شبی اجرا شد که یک مقداری باید سریع ساخته میشد و کیفیت کامل و خوبی نداشت و باعث شد اسم سریالهای هر شبی به نوعی بد به گوش برسد؛ ولی این به این معنا نیست که همه سریالها بد باشند. این خودش موضوعی است و میتواند جذاب هم باشد.
-
و این که برای مردم بد جا افتاده، کار شما را سخت نکرده است؟
این موضوع سختش نمیکند. کاری که آن را سخت میکند این است که شما از ابتدا وسواس داشته باشید و از ابتدا تصمیم داشته باشید که با کلیشهها جلو نروید و نوآوری کنید. برای مخاطب، برای چشم او، گوش او و ذهنش ارزش و احترام قائل باشید.
-
چه شد که پذیرفتید در سریال «شمسالعماره» نقش مشرحمت را بازی کنید؟
مانند همه کارهای دیگر بود ، با این تفاوت که من کارگردان این کار را میشناختم و با او قبلاً کار کرده بودم و دوستش دارم. در واقع مثل یک عضو خانواده برایم میماند.
-
یعنی در نهایت علاقه شما بر فکرتان پیروز شد؟
کیفیت کار هم مهم است. یعنی از دو جهت به سامان مقدم، کارگردان، علاقه دارم، طوری که کمتر پروژهای است که سامان باشد و از من دعوت کند و من نروم. مگر این که واقعاً نتوانم از پس کار برآیم یا دوستش نداشته باشم. این من را خوشحال میکرد که سامان این کار را انجام میدهد و وقتی تلفنی با من صحبت میکرد قبل از این که من چیزی بگویم، گفت که میخواهد با همدیگر شجاعت به خرج دهیم و یک کاری کنیم .
فرهاد آئیش، هانیه توسلی و نیما شاهرخ شاهی در نمایی از «شمس العماره»
-
درخواست متفاوتی در بازی از شما داشت؟
من در گذشته بیشتر در نوعی دیگر از نقشها جا افتاده بودم و نقش یک آبدارچی (با همه احترامی که دارد) مال یک طبقه غیر از طبقه خود من است و قبلاً چنین نقشی را بازی نکرده بودم. مخاطبان من را با این نوع نقشها نمیشناسند. این برای من جذاب بود.
-
گارگردان و نقش متفاوت، دو عاملی بودند که شما را به بازی در این نقش تشویق کردند . دیگر چه عواملی باعث جذب شما به این نقش شدند؟
در عین حال با یک نوشته بسیار خوب رو به رو بودم. شخصیت مشرحمت بسیار شخصیت فرم گرفتهای بود، این قدر که امید سهرابی، نویسنده کار میگفت: «این نقش، دیگر به ما تحمیل میکند که چه بنویسیم.» دیالوگهای بسیار زیبایی در متن بود که من را بسیار جذب کرد. مسئله دیگر، تهیهکننده این کار بود که شخصی باوسواس است و میخواهد بهترین را ارائه دهد.
-
بازیگران هم که اغلب حرفه ای اند.
تیم هم تیم خوبی است؛ بازیگران بسیار خوباند و کار پرکیفیت است و در عین حال روابط انسانی و محبت بسیار زیادی بین همکاران دیده میشود.
-
با وجود شناختی که از سامان مقدم دارید تفاوت کارش در سینما و تلویزیون به چه شکل است؟
من هر دو کاری که با او داشتم طنز بود و کمدی. سامان به شدت دوست دارد طنز را با کیفیت و زیباییشناسی خوب ارائه دهد .
-
نگاه خاصی به طنز دارد؟
طنز برای او صرفاً رضایت دادن به خواست مخاطب نیست بلکه خود طنز برای او خیلی مهم است و حتی در کارها هم میبینیم که طنز بر اساس تضادهای آنچنانی و کلیشهای بین خوب و بد نیست. میبینیم که همه آدمهای این سریال خوب هستند و طنزی که این وسط به وجود میآید از موقعیت سرچشمه میگیرد. این ادعایی است که بیشتر برنامهسازها میکنند که ما میخواهیم طنز موقعیت درست کنیم؛ اما معدود طنزپردازهایی هستند که طنز موقعیت ارائه دادهاند؛ طنزی که بشود به آن افتخار کرد و از زاویه زیباییشناسی روی آن تأمل کرد.