قیصری که با رمان «شماس شامی» به مرحله دوم دومین دوره جایزه جلال آلاحمد راه یافته بود، درباره علت انصراف خود به ایسنا میگوید: با شناختی که از روحیات و نگاه جلال آلاحمد داریم، بدون شک او هم همین کار را میکرد.
قیصری ادامه میدهد: با توجه به مشکلات و موانعی که بر سر راه جایزههای خصوصی رقم میخورد تا جایی که حتی مکانی برای برگزاری جایزهشان را ندارند، طبیعی است که بخواهم از حضور در این جایزه دولتی انصراف بدهم.
به جز قیصری، پیش از این مصطفی مستور و قباد آذرآیین نیز که امسال نامشان بهعنوان نامزدهای نهایی این 2 جایزه اعلام شده است، به دلایلی کم و بیش مشابه، از رقابت نهایی صرفنظر کردهاند.
مستور که با رمان «من گنجشک نیستم» توانسته است در هر 2 جایزه دولتی کتاب سال و جلال، به مرحله نهایی راه یابد، در این باره مینویسد: از طریق نشر مرکز، ناشر کتاب «من گنجشک نیستم»، خبردار شدم که این کتاب به مرحله دوم داوری دومین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمد و بیستوهفتمین دوره جایزه کتاب سال راه یافته است.
ضمن سپاس از داورانی که این اثر را شایسته حضور در این مرحله دانستهاند، یادآور میشوم که بهدلیل تأثرات شدید روحی تمایلی به شرکت دادن کتابم در اینگونه جوایز رسمی ندارم.
مسئولان برگزاری جایزه جلال و کتاب سال، از امسال بخش داستان کتاب سال را حذف کردند و عملا قصد دارند جایزه جلال را بهعنوان قسمتی از کتاب سال برگزار کنند.
بنابراین آنطور که معاون فرهنگی وزارت ارشاد میگوید «بهدلیل همپوشانی 2 جایزه کتاب سال و جلال آلاحمد، بخشهای مربوط به جایزه جلال را به منزله منتخب کتاب سال تلقی میکنیم و برگزیدگان جایزه جلال در جایزه کتاب سال داوری نخواهند شد.»
با این وصف، انصراف نویسندهای از جایزه جلال، به منزله انصراف او از جایزه کتاب سال نیز محسوب میشود؛ نکتهای که شاید مسئولان به آن توجه نکرده باشند و حالا با شرایط پیش آمده، متوجه لطمهای شوند که با حذف بخش داستان به کتاب سال وارد میآید.
محسن پرویز ادامه میدهد: افرادی که برگزیده میشوند، هم لوح جایزه جلال و هم کتاب سال را میگیرند؛ اما جایزهای که به آنها تعلق میگیرد، جایزه جلال است.
جایزه جلال، البته جایزه بزرگتری است؛ 110 سکه که در نخستین دوره به کسی تعلق نگرفت و داوران آن را با نام تقدیری نه برگزیده، بین 5 نفر تقسیم کردند. اما به جز مستور و قیصری، قباد آذرآیین هم چند روز پیش همین کار را کرد. آذرآیین که با مجموعه داستان «هجوم آفتاب» به مرحله نهایی داوری جلال رسیده بود، بدون هیچ توضیحی، تنها گفت: ضمن احترام به نام ارجمند جلال و سپاس از دستاندرکاران و داوران جایزه جلال آلاحمد، درخواست میکنم نام اینجانب را از لیست نامزدهای دریافت دومین دوره جایزه یادشده حذف فرمایند.
حالا در بخش داستان جایزه جلال، با حذف 3 نام، تنها 3 نام دیگر باقی ماندهاند: رضا امیرخانی با رمان بیوتن، محمد ایوبی با رمان صورتکهای تسلیم و احمد بیگدلی با مجموعه داستان آوای نهنگ.
مراسم نهایی جایزه جلال همزمان با سالروز تولد جلال آلاحمد، دوم آذر برگزار میشود. تا آن زمان چیزی در حدود 2 هفته دیگر باقی است. باید دید در پایان این 2 هفته، کسی از این 3 نام باقیمانده برای دریافت جایزه باقی میماند یا آنها نیز راه 3 نامزد انصرافی را انتخاب میکنند. در این صورت، جایزه جلال چه خواهد کرد؟
علی شجاعی صائین، مدیرعامل خانه کتاب که متولی برگزاری جایزه جلال و کتاب سال است، قبلا جواب را داده است: اگر آثاری که پدیدآورندگانشان از شرکت در جایزه انصراف دادهاند، برگزیده شوند، با آنها مشورت میکنیم و اگر تمایل نداشته باشند میتوانند جایزه را نگیرند.
به گفته شجاعی صائین، چیزی که در این جایزهها داوری میشود، کتاب است، نه نویسنده. بنابراین انصراف دادن یا ندادن نویسنده، تاثیری در روال کار داوران و برگزارکنندگان نخواهد داشت، جز صرفه جویی در سکه! این استدلال اگرچه چندان دور از ذهن هم نیست اما یک نکته را باقی میگذارد: مالکیت معنوی کتاب، همواره متعلق به نویسنده است و رقابت در یک جایزه، اتفاقی است که به مالکیت معنوی اثر مربوط میشود. بنابراین بیتوجهی به آنچه نویسنده میخواهد، چه معنایی دارد؟