دیگر به آن نیازی نیست اما 11 درصد انرژی دنیا از زبالهها تأمین میشود.
درباره بازیافت زباله صحبت نمیکنیم اما این زبالهها که هم به آنها نیازی نیست و هم قابل بازیافتاند و هم انرژی تولید میکنند، دردسر ساز هستند.
تجزیه نشدنیها مثل پلاستیک و ظرفهای یکبار مصرف وضع بدتری دارند. آنها قرنها بعد از ما در طبیعت میمانند.
ته ماندههای مواد غذایی بوی گندیدگی میدهند و همه این تک زبالههایی که در خیابانها و کوچهها رها میکنیم شهرمان را زشت میکنند.
عکس: محمود اعتمادی
مدرسه چهطور؟ در مدرسه هم زباله میریزیم! در راه مدرسه هم زباله میریزیم. بیتوجه، بیخیال و بعد چشمانمان خیره میماند به تصویرهایی که از سرزمینهای دیگر گرفته شده؛ به تمیزی معابر و خیابانها؛ و فکر میکنیم همه این پاکسازیها وظیفه دیگران است. یعنی دیگران باید تکبه تک دنبال همه ما راه بروند یا در کوچهها کمین بکشند تا هر آشغال یا زبالهای که زمین افتاد، بردارند! پس وظیفه ما به عنوان یک شهروند چه میشود؟ اینکه راه برویم و زباله تولید کنیم و به خیابان بریزیم؟
مانی، 15 ساله: بعضی وقتها که مجبور باشم مثلاً پاکت خوراکیام را توی دستم نگه میدارم اما فراموش میکنم به سطل زباله بیندازم. بالاخره یک جایی خسته میشوم و آن را به خیابان پرت میکنم.
سمیه، 14 ساله: هان... اصلاً تا به حال به این مسئله فکر نکردهام! (برای همین پوست پستهها را از پنجره اتوبوس پرت میکنی بیرون؟)
رعنا، 16 ساله: خدا وکیلی کیف من پر از آشغال است. هر روز پوسترها، پاکتها و کاغذهای به دردنخور را در کیفم نگه میدارم و هر شب کیفم را پاکسازی میکنم.
امیر محمد، 14 ساله: سعی میکنم در خیابان و مدرسه آشغال نریزم چون در راه مدرسه ناراحت میشوم وقتی میبینم بیشتر بچهها آشغالها را هر جا که باشند پرت میکنند و برایشان فرقی ندارد.
شما چهطور، اهل زباله پرت کردن هستید تا نه؟ یادمان باشد خیابان و کوچه، کوهستان و جنگل و هرچه طبیعت است هیچ کدام جای زباله نیست. فعلاً این یادمان باشد تا بعد.