تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۸۷ - ۱۹:۴۸

همشهری آنلاین- دکتر زهرا عباسپور تمیجانی: فیبروئید یا فیبروم رحمی، رشد توده‌‌های خوش‌خیم در دیواره رحم، یکی از بیماری‌های رایج در زنان است

حدود 25 تا 30 درصد زنان در سنین باروری مبتلا به علائم ناشی از وجود این رشد بافتی غیرسرطانی با قوام لاستیکی در دیواره رحم هستند. تعداد بسیار بیشتری از این زنان با وجود داشتن فیبروئید بدون علامت هستند.

فیبروئید می‌تواند کیفیت زندگی یک زن را به شکل وسیعی تحت تاثیر قرار دهد. برای مثال فیبرویید‌های بسیار بزرگ می‌توانند اندازه رحم را تا حد رحمی که سه ماهه باردار است افزایش دهند و یبوست یا تکرر ادرار را سبب شوند.

 فیبروییدها همچنین احتمال ناباروری و زایمان زودرس را زیاد می‌کنند.

شایع‌ترین شکایت در فیبروئیدخونریزی غیرمعمول قاعدگی همراه با دفع لخته است که به آن "منوراژی" می‌گویند. این خونریزی شدید معمولا کم‌خونی فقر آهن را به دنبال دارد.

هیچکس به درستی علت ایجاد فیبروئید را نمی‌داند. ژن‌هایی که رشد سلول‌های عضلانی دیواره رحم را تسریع می‌کنند، می‌توانند در این امر دخیل باشند. ناهنجاری‌های عروق خونی رحم هم می‌تواند عامل موثری به حساب آید. وجود استروژن و پروژسترون می‌تواند به نوعی در این امر دخیل باشد. فیبروئید به ندرت قبل از اولین قاعدگی بروز می‌کند. حاملگی رشد آن را افزایش می‌دهد و با یائسگی شروع به پسرفت می‌‌کند.

تا اواخر سال‌های دهه 90 هیسترکتومی (درآوردن رحم با جراحی) از اولین انتخاب‌های درمانی به شمار می‌رفت. پس از آن روش‌های غیرتهاجمی‌تری برای درمان انواع متفاوت فیبروئید در اختیار قرار گرفت.

فیبروئیدها با توجه به محل بروز آنها تقسیم‌بندی می‌شوند. عموما در یک فرد بیش از یکی از آنها پیدا می‌شود.

شایع‌ترین شکل فییروئید، فیبروئید داخل‌جداری است که در دیواره رحم رشد نموده و گاه خونریزی شدید قاعدگی، تکرر ادرار و در برخی موارد دردهای ناحیه پشت و لگن را سبب می‌گردد.

 فیبروئید تحت‌مخاطی نادرترین شکل این عارضه است. این نوع فیبروئید در زیر آندومتر رحم (پوشش داخلی رحم) ‌رشد کرده و می‌تواند به درون حفره رحمی گسترش یابد. این نوع خونریزی شدید قاعدگی را سبب می‌شود و ارتباط تنگاتنگی با نازایی دارد. برخی از فیبروییدها پایه‌دار بوده و بر روی ساقه‌ای سوار هستند.

فیبروییدهای تحت‌صفاقی در جهت خارج از رحم رشد نموده و گاه بر روی یک پایه قرار دارند. این نوع فیبروئید معمولا خونریزی نمی‌دهد، اما می‌توانند تولید فشار نمایند. همچنین به ندرت پیچ خورده و تحلیل رفته یا دردناک می‌شوند.

رویکردهای درمانی

فیبروییدها اکثرا در یک معاینه بالینی معمول با تصویربرداری برای مقاصد دیگر کشف می‌‌شوند. اگر فیبروئید علامتی نظیر خونریزی شدید، فشار یا درد تولید نکند و منجر به نازایی نشود، معمولا نیازی به درمان نخواهد داشت. در صورت بروز علائم با استفاده از دارو به تنهایی یا همراه با جراحی با کاربرد کم‌تهاجمی‌ترین روش‌ها درمان می‌شود.

اولین مرحله در تعیین شیوه درمان، یک ارزیابی کامل است که به وسیله پزشک متخصص زنان آغاز می‌شود.  وی اغلب فیبروئید را در معاینه لگنی احساس می‌کند، اما ممکن است از روش‌های مختلف تصویربرداری برای رسیدن به اطلاعات دقیق‌تر نیز استفاده کند که این امر در برنامه‌ریزی برای درمان نقشی حیاتی دارد. برای مثال سونوگرافی ترانس واژینال (از راه واژن) می‌تواند در اندازه‌گیری فیبروییدهایی که به درون حفره رحم گسترش می‌یابند؛ به کار برود.

افزودن روش تصویربرداری سه‌بعدی به این روش می‌تواند محل دقیق فیبروئید را به ما نشان دهد.

 این موضوع مهم است، چرا که فیبروییدهای درون رحمی می‌توانند نازایی ایجاد کنند.

سایر روش‌های بالقوه سودمند تصویربرداری شامل ام.‌آر.‌آی و سونوهیستروگرام هستند. در روش اخیر پس از ورود محلول نمکی به داخل حفره رحم از آن سونوگرافی می‌کنند. همچنین ممکن است پزشک شما درون حفره رحم را با یک ابزار کوچک آندوسکوپی به نام "هیستروسکوپ" مستقیما مشاهده کند.

اگر شما نسبتا جوان هستید و علائم هم شدید نیستند، می‌توانید تا دوران یائسگی که فیبروئیدتان چروکیده می‌‌شود، صبر کنید. در این صورت پزشک به صورت دوره‌ای آن را بررسی خواهد کرد. البته رشد فیبروئید در زنان یائسه غیرمعمول نیست، اما در این زنان با مشاهده هر نوع توده پیش‌رونده باید به فکر سرطان بود و مسئله را با دقت پیگیری کرد.

اگر بروز علائم مانع از آن است که تا زمان یائسگی صبر کنید، می‌توانید از روش‌های جراحی یا دارویی کمک بگیرید. در صورت بروز درد ملایم ممکن است پزشک‌تان مسکن‌های معمولی را تجویز نماید. در صورت کم‌خونی به دلیل خونریزی ممکن است افزایش آهن غذا، مصرف مکمل‌ها یا هر دوی آنها به شما توصیه گردد.

دارویی  وجود ندارد که از ایجاد فیبروئید جلوگیری کند و یا عدم بازگشت آن را تضمین کند. اما داروهایی وجود دارند که می‌توانند در کاهش اندازه فیبروئید یا کاهش خونریزی کمک کننده باشند.

جراحی

در مورد علائم شدیدتر ممکن است نیاز به جراحی باشد. تصمیم شما تا حد زیادی بستگی به این امر دارد که شما دوران باروری را پشت سر گذاشته باشید. چنانچه هنوز در این دوران هستید، شاید ترجیح بدهید تا زمان یائسگی صبر کنید.

میومکتومی

در این روش تنها فیبروئید خارج می‌‌شود و رحم حفظ می‌شود. این بهترین انتخاب برای زنانی است که تصمیم به بچه‌دار شدن دارند، اگر چه ممکن است نیاز به عمل سزارین پیدا کنند.

بسته به اندازه و نوع فیبروئید و محل آن میومکتومی می‌تواند از طریق برش استاندارد شکم یا از طریق لاپاراسکوپی انجام شود که کمتر تهاجمی است.

 در این روش از طریق برش کوچکی بر روی شکم ابزارهای کوچک ویدئویی وارد آن می‌گردند. همچنین می‌توان از روش هیستروسکوپی استفاده کرد که در آن یک هیستروسکوپ مجهز به ابزارهایی برای خروج فیبروئید از راه واژن وارد حفره رحم می‌گردد. جراح برای استفاده از این روش باید آموزش ویژه‌ای دیده باشد. در روش لاپاراسکوپی و هیستروسکوپی دوران نقاهت کوتاه‌تر از لاپاراتومی بوده و میزان باروری عالی است.

یکی از مضرات میومکتومی احتمال بروز چسبندگی است. در این حالت نوعی بافت ترمیمی در ساختمان‌های لگنی ایجاد شده و آنها را به هم می‌چسباند. مشکل دیگر این است که ممکن است فیبروئیدعود کند، چراکه رحم به طور کامل برداشته نشده است. در 10 تا 33 درصد زنانی که میومکتومی می‌شوند، در طی پنج سال آینده نیاز به جراحی مجدد پیش می‌آید.

هیسترکتومی

در این روش رحم از طریق برشی بر روی بخش پایینی شکم از راه واژن و یا از طریق لاپاراسکوپی خارج می‌شود.

در این شیوه فیبروئیدو علائم همراه آن به طور کامل حذف می‌گردند. هیسترکتومی روشی بی‌خطر و موثر بوده و عوارض جانبی کمی به همراه دارد. با این وجود در این روش نیاز به بیهوشی عمومی است و دوران نقاهت آن دو تا شش هفته است. زنانی که هیسترکتومی شده‌اند، بیشتر از بقیه به بی‌اختیاری ادراری دچار شده و به طور متوسط دو سال زودتر از دیگران به مرحله یائسگی می‌رسند.

مطالعات نشان می‌دهد که بیشتر زنان از اتخاذ چنین تصمیمی راضی هستند. اما هیسترکتومی پایان قاعدگی و دوران باروری را به همراه دارد. بنابراین نیاز خواهید داشت که از حمایت‌های روانشناختی و دارویی بهره‌مند شوید.

آمبولی شریان رحمی

آمبولی شریان رحمی که به آمبولی فیبروئید رحمی نیز معروف است، روشی است بسیار کم تهاجم که در آن فیبروئیداز طریق قطع جریان خون آن چروکیده می‌‌شود. این روش از سال‌های اولیه دهه 1980 در درمان خونریزی‌های پس از زایمان و سایر موارد خونریزی رحمی مورد استفاده قرار می‌گرفته است.

 پس از سال 1995 از این روش در درمان فیبروئیداستفاده شده و طرفداران زیادی پیدا کرده است. قبل از انجام این اقدام درمانی ابتدا از رحم ترجیحا با روش ام آر آی تصویربرداری می‌شود تا سایر تشخیص‌ها نظیر تومورهای تخمدان کنار گذاشته شوند.

بدین ترتیب اندازه، محل و نوع فیبروئید تعیین می‌شود. در این روش رادیولوژیست یک سوند یا  کاتتر را از راه یک برش کوچک در پوست ناحیه کشاله ران وارد شریان رانی می‌کند. کاتتر با راهنمایی اشعه ایکس و ماده حاجب به یکی از دو شریانی که خون‌رسانی به رحم را بر عهده دارند، وارد می‌گردد. این دو شریان به شریان‌های رحمی معروفند.

سپس ذراتی به اندازه شن که از مواد مصنوعی ساخته شده‌اند، به درون شریان رحمی تزریق می‌گردند. این ذرات در رگ‌های تغذیه کننده فیبروئیدتجمع یافته و خونرسانی آن را قطع می‌کنند. این امر در نهایت منجر به چروکیدن فیبروئید می‌‌شود.

 هر دو شریان رحمی در یک مرحله با ورود کاتتر قابل درمان هستند.

این روش با بیهوشی موضعی انجام شده و کمتر از یک ساعت به طول می‌انجامد. این تکنیک را می‌توان به صورت سرپایی انجام داد اما معمولا برای پیگیری و کنترل " سندرم پس از آمبولیزاسیون" نیاز به یک شب بستری شدن در بیمارستان دارد.

 این سندرم شامل درد لگنی، تهوع، استفراغ ، تب و ناراحتی عمومی است. درد شدید طی 12 تا 24 ساعت اول پس از انجام این روش شایع بوده و با مسکن‌های خوراکی یا داخل وریدی کنترل می‌شود. برخی زن‌ها تا دو هفته یا چند ماه بعد از ترشحات خونی شکایت دارند.

عوارض جدی نادر بوده و به کمتر از یک‌درصد می‌رسد. نگرانی‌هایی درباره بروز مشکلات تخمدانی به دلیل مهاجرت برخی ذرات وجود دارد. تعداد کمی از زن‌ها از قطع موقت یا حتی دائمی کارکرد تخمدان شکایت می‌کنند.

احتمال این امر پس از سنین 45 سالگی افزایش می‌یابد. در برخی موارد بافت کنده شده، فیبروئید در دهانه رحم گیر می‌افتد که می‌بایست با جراحی خارج گردد.

 روش آمبولیزاسیون شریان رحمی برای زنی که نمی‌خواهد یا نمی‌تواند جراحی داشته باشد، مناسب است. این روش عموما برای زنی که پس از درمان قصد حامله شدن دارد توصیه نمی‌گردد، چراکه پس از آمبولیزاسیون شانس بارداری کمتر و عوارض آن بیشتر از میومکتومی خواهد بود.

آمبولیزاسیون برای فیبروییدهای بدون پایه موثرتر است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که 85 تا 90 درصد زنان تا سه سال پس از انجام این روش راضی هستند. این روش سریع‌تر از هیسترکتومی بوده و نیاز به زمان کوتاه‌تری برای بستری شدن در بیمارستان دارد.

در ضمن دوران نقاهت آن هم کوتاه‌تر است. کیفیت زندگی در هر دو شیوه مانند هم است. اما پیگیری‌ها نشان داده است که 20 تا 24 درصد زنانی که با روش آمبولیزاسیون درمان می‌شوند، در طول دو سال آینده نیاز به هیسترکتومی یا میومکتومی خواهند داشت.

برخی متخصصین به دنبال روشی هستند که بدون نیاز به تزریق ماده مصنوعی مانع از خونرسانی به فیبروئید شود. در انسداد شریان رحمی با روش لاپاراسکوپی، پزشک یک گیره کوچک را به شریان رحمی وارد می‌کند. در روش دیگری که هیچ نیازی به برش ندارد، جراح از راه واژن وارد شده و یک گیره را در محل قرار می‌دهد. این گیره برای چند ساعت در محل مانده و با ممانعت از خونرسانی، فیبروئید را چروکیده می‌کند. با برداشتن گیره خون مجددا در شریان جریان می‌یابد.

جراحی با استفاده از امواج ماورای صوت

جراحی با کمک اولتراسونوگرافی با راهنمایی ام‌آر‌آی (MRgFUS) یک روش غیرتهاجمی است که در آن با استفاده از امواج ماورای صوت فیبروئید را حرارت داده و چروکیده می‌کنند.

از ام‌ آر آی برای مشاهده فیبروئید و تغییرات دمایی آن در طی انجام روش مذکور استفاده می‌گردد.

این روش برای کسانی که فیبروئید آنها متعدد یا پایه‌دار بوده و یا در اعماق لگن، پشت روده‌ها یا نزدیک به اعصاب ناحیه ساکروم، در بخش تحتانی ستون فقرات قرار دارد، توصیه نمی‌‌شود.

 

 اگرچه این روش تنها در مورد زنانی تایید شده است که نگران حفظ قدرت باروری خود نیستند، اما پس از انجام آن مواردی از بارداری دیده شده است. این روش به طور گسترده در دسترس نیست و اگر چه در حال حاضر روشی امیدوارکننده به نظر می‌آید، اما این امر هنوز به اثبات نرسیده است.

برچسب‌ها