البته این آدم ها گوشه چشمی هم به علم و تحولات علمی داشته اند و این طوری شده که داستانهای علمی- تخیلی پا به عرصه ادبیات گذاشت
کمتر نویسنده ایرانی را میتوان یافت که داستان علمی- تخیلی نوشته باشد؛ خصوصا در ادبیات کودک و نوجوان. حمید نوایی لواسانی، در این باره تجربههایی دارد. او در مجموعه داستان «منطقه صفر فضایی» به آینده زندگی بشر در کهکشان راهشیری میپردازد. داستانهای این مجموعه نشان میدهد که بشر در زندگی آینده خود میتواند چه استفادههای خوب و بدی از فناوری و پیشرفت های علمی داشته باشد. با این نویسنده درباره کتابش و ویژگیهایی که یک داستان علمی- تخیلی ایرانی باید داشته باشد، گفت و گویی انجام داده ایم.
نوایی لواسانی میگوید: فکر میکنم «منطقه صفر فضایی» تلنگری است برای اینکه این باور را به نوجوانان ایرانی بدهیم که می توانند سهمی در آینده جهان داشته باشند.
- چرا نویسنده های ایرانی کمتر به سراغ داستان های علمی- تخیلی رفتهاند؟
علتش خیلی روشن است، چون این نوع داستانها در ایران پیشینه ندارند، بنابراین نوشتن این نوع داستانها برای نویسندگان ایرانی مشکل است، چون باید در فضای بومی کشور خودشان دربارة مفاهیمی بنویسند که برایشان روشن نیست و تجربه قبلی هم در این زمینه وجود ندارد که از آن استفاده کنند.
- به عنوان نویسنده ای که پیش از این هم در این زمینه کار کرده، فکر می کنید یک داستان علمی- تخیلی خوب ایرانی چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟
قبل از اینکه به این سؤال جواب بدهم، باید بگویم که داستان های علمی- تخیلی در تمام دنیا بر اساس فانتزی نویسی شکل گرفته است. سابقه فانتزی نویسی در خیلی از کشورها، به شکل گیری فضاهای علمی- تخیلی خیلی کمک کرده است. به عبارتی داستان علمی- تخیلی پای محکمی در فرضیهها و تخیلاتی دارد که چارچوب علمی دارند.
- شما چه طور و با چه تجربهای به این فضا نزدیک شدید؟
تجربة خودم در این زمینه این بود که داستانهای فانتزی زیادی خواندم و به این نتیجه رسیدم که نویسندگان ایرانی برای نوشتن داستان های علمی- تخیلی نیاز دارند که با فضاهای فانتزی آشنا شوند.
ما گنجینه عظیمی از افسانه و فانتزی در پیشینه ادبیات خود داریم و فکر می کنم نویسندگانی که می خواهند داستان علمی- تخیلی بنویسند با استفاده از این پیشینه میتوانند ضمن بردن بچهها به فضاهای تخیلی، بینش علمی را هم به آنها منتقل کنند. فقط در این صورت است که می توانیم جای خالی ادبیات علمی- تخیلی را در ادبیات کودک و نوجوان پر کنیم.
در هر صورت یک داستان علمی- تخیلی خوب ایرانی باید علاوه بر بومی بودن، در بحث فانتزی و تخیل قوی باشد، اما به بینش درست علمی هم توجه داشته باشد.
- علاقه شما به نوشتن داستانهای علمی- تخیلی از چه زمانی شروع شد؟ وقتی نوجوان بودید هم به این نوع داستان ها علاقه داشتید؟
وقتی نوجوان بودم، پشت بام خانه مادربزرگم برایم خیلی جذاب بود، چون از روی بام، تصویر آسمان همیشه جلوی نظرم بود؛ به ستارهها نگاه می کردم و آسمان مرا با خود به دنیای تخیل میبرد. پدیدههای مربوط به آسمان و نجوم همیشه برایم جذاب بود. بعدها که بزرگتر شدم و با داستانهای علمی- تخیلی آشنا شدم، دیدم که به تجربه نوجوانیام خیلی نزدیک است. این مهمترین انگیزهای بود که وقتی تصمیم گرفتم برای نوجوانان بنویسم، مرا به سمت نوشتن داستانهای علمی- تخیلی برد.
- الان رابطهتان با آسمان چهطور است؟ هنوز هم برای تماشای ستارهها روی بام میروید؟
هنوز هم اگر فرصت دست بدهد، با آسمان خلوت می کنم و به پهنه وسیع آن نگاه میکنم. آن وقت است که حس و حال خوبی به من دست می دهد و تخیلم برای نوشتن داستان به کار میافتد.
- فکر نوشتن داستان های مجموعه «منطقه صفر فضایی» چهطور شکل گرفت؟
این داستان هایکوتاه در چند سال شکل گرفتند. وقتی با پدیده هایی مثل نجوم، ژنتیک و نانو فناوری روبهرو می شدم، با خودم فکر میکردم این فناوریهای پیشرفته وقتی وارد زندگی روزمره آدمها شوند، چه مسائلی را در زندگی ما به وجود می آورند؟ در مواجهه با فناوری ها، این پرسش در ذهنم ایجاد میشد که این پیشرفتها قرار است به کجا منتهی شود؟ مثلا اگر بتوانیم اندام های انسانی را بازسازی کنیم، برای اینکه موجودی با درک انسانی به وجود بیاید کافی است؟ یا مرز بین زنده بودن و زنده نبودن چیست؟
سعی کردم با توجه به پرسشها و دغدغههای خودم، و همراه کردن آنها با تحقیق، شخصیتهایی خلق کنم و در یک فضای داستانی، ذهن مخاطبان نوجوانم را با این پرسشها درگیر کنم.
- حضور شخصیتهای ایرانی، ویژگی بعضی از داستان های این مجموعه است. اینکار چهقدر بر خواننده ایرانی اثر میگذارد؟
ویژگی شرقی بودن در بعضی از داستانهای «منطقه صفر فضایی» پررنگ است. این که ما هم بخشی از این جهانیم، فکر می کنیم، تخیل داریم و میتوانیم نقشی در آینده داشته باشیم، برای نوجوانان ایرانی جذاب است.
فکر میکنم نوجوانان ما در زمینة پیشرفتهای علمی، در مقابل مردم جهان دچار نوعی عدم اعتماد به نفس شده اند که این اعتماد به نفس باید از طریق کتاب و آموزش مستقیم، دوباره برگردد. بچههای امروز باید بر مبنای تخیلات خود، آیندهای را بسازند که حقشان است. علم به عنوان یک وسیله می تواند شرایط زندگی آنها را تغییر دهد. بنابراین هدیه کردن تخیل سازنده درباره آینده به نوجوانان، وظیفه ما نویسندگان است.
فکر می کنم «مجموعه منطقه صفر» فضایی تلنگری است برای اینکه این باور را به نوجوانان ایرانی بدهیم که می توانند سهمی در آینده جهان داشته باشند.