به گزارش خبرگزاری فرانسه، برویک که خود را بیگناه میداند، اما انجام کشتار را میپذیرد، میگوید برچسب دیوانه زدن به او سرنوشتی بدتر از حکم مرگ برایش است، گرچه وکیلش در ابتدا دقیقا همین کار را کرد.
سردرگمی بیشتر از این امر ناشی شده است که دو گروه از روانپزشکان منصوبشده بوسیله دادگاه به نتایج کاملا متفاوتی درباره وضعیت روانی او رسیدهاند: یک گروه او را روانپریش دانستند، و گروه دیگر گفتند که او اختلال روانی ندارد.
رودریک اورنر، روانشناس نروژی که متخصص استرس آسیبزاد (تروماتیک) و استاد مدعو دانشگاه لینکلن است، در این باره میگوید: "انتظار بر این است که اختلالات روانپزشکی با درجاتی از عذاب روانی و عدم انسجام فکری همراه باشند."
"ما چنین وضعیتی را در برویک مشاهده نمیکنیم. او در رده نامعمولی از افراد قرار میگیرد- او دیوانه نیست، او از لحاظ روانپزشکی بیمار محسوب نمیشود، او مردی است که خود را دارای رسالتی بسیار شخصی میداند."
برویک با آرامشی تکاندهنده و نگاهی خیره در جریان محاکمهاش در اسلو پایتخت نروژ توضیح داد که چطور به شیوه حسابشدهای طراحی، آمادگی و اجرای قتلها را انجام داده است.
او گفت شخصی درستکار است که تنها قربانیان با ظاهر "چپی" را انتخاب کرده است، و افرادی را که ظاهر "دست- راستی" داشتند و بسیاری از دیگران را خیلی کمسن بودند، نکشته است.
در یک بخش از محاکمه برویک گفت او فقط به این خاطر به پلیس تسلیم شده است که خود را مجبور میدید پیامش را به دیگران برساند.
اورنر که در روز حملات در اسلو - هنگامی که برویک یک ماشین بمبگذاری شده را در مرکز این شهر منفجر کرد و بعد به جزیره کوچکی شتافت و 69 نفر را شکار کرد و کشت- حضور داشت، میگوید: "او به هیچ وجه درباره کاری که انجام داده است، تفکر هذیانآمیز ندارد."
آنچه به خصوص برویک را برای روانشناسان جذاب میکند این است که در موارد دیگر کشتارهای جمعی، معمولا عامل کشتار یا خودکشی میکند یا بوسیله پلیس کشته میشود.
جد بیلز، متخصص روانشناسی بالینی قانونی مقیم بریتانیا میگوید: "شما با فردی روبهرو هستید که همه این کارها را انجام داده است و هنوز زنده است تا سخن بگوید و در دادگاه مورد سوال قرار گیرد."
اگر برویک در دادگاه گناهکار و دارای سلامت عقلی شمرده شود، با حکم حداکثر 21 سال زندان مواجه خواهد، اما در صورتی که یک خطر مداوم شمرده شود، میتوان تا آخر عمر او را در زندان نگهداشت. اگر دادگاه او را فاقد سلامت عقلی بداند، او را برای تمام عمر در یک موسسه روانپزشکی محصور خواهند کرد، و به طور دورهای وضع سلامت روانی او مورد بازبینی قرار خواهد گرفت.
دنیای کامپیوترها
برویک که سالها به بازیهای کامپیوتری World of Warcraft و Modern Warfare مشغول بوده است، گفت خودش را واداشته بود تا از افرادی که به نظرش "اهداف مشروع برای کشتار" میرسیدند، "انسانزدایی" کند.
پال گروئنهال، روانشناس قانونی در اسلو در این باره میگوید: "من هیج نشانه روشنی از روانپریشی در او ندیدم، اما مسئله این است که آیا او دچار هذیان فکری است یا نه و کشف هذیانهای فکری مشکل است."
"وضعیت بستگی به این دارد که شخصیت شما پیش از وارد شدن به دنیای بازیهای کامپیوتری چه باشد، برخی از اشخاص آسیبپذیر در جدا کردن واقعیت از تخیل دچار اشکال میشوند."
برخی از روانشناسان میگویند رفتار و بیانات برویک در تعریف فرد غیرروانپریش اما دچار اختلال شخصیت میگنجد.
افراد دارای اختلالات شخصیت ضداجتماعی یا جامعهستیز از جمله خصوصیاتی مانند بیتوجهی سنگدلانه نسبت به احساسات دیگران، کمبود تحمل در برابر ناکامی، ناتوانی در تجربه احساس گناه، و گرایش به مقصر دانستن دیگران، نشان میدهند، یعنی همان صفاتی که برویک نیز بروز میدهد.
مایکل ردی، دستیار پژوهشی در جامعه روانشناسی بریتانیا که متخصص رفتارهای بیمارگونه درون سازمانها است، میگوید: "کافی است به این خصوصیات دقت کنید و دریابید که او دچار اختلال شخصیت ضداجتماعی یا جامعهستیز است."
"او ناتوانی کلی در درک جهان ندارد. او جهان را به خوبی درک میکند. او حتی میفهمد که جهانبینی محصور خاص او در تعارض با واقعیت متعارف است."
دیدگاه برویک این است که نیروهای مهاجرت خطر بسیار بزرگی برای مردم نروژ هستند.
جیمز تامپسون، استاد افتخاری روانشناسی در یونیورسیتی کالج لندن میگوید: "او باهوش و کارآمد است. او از این لحاظ عاقل است که میداند مجبور شده است چه کاری را انجام دهد، اما در عین حال درباره کاری انجام داده است، بیعاطفه است."
برویک، یک کلاهبردار تجاری سابق که با مادرش زندگی میکرد، استدلال میکرد که مسلمان نروژی در حال تسلط یافتن بر نروژ هستند. او خود را به عنوان فرمانده گروه مقاومت "شهسواران معبد"- گروهی که دادستانان میگویند وجود خارجی ندارد- تسلیم پلیس کرد.
متخصصان میگویند تمایز میان افراد دیوانه یا شرور لزوما قطعی نیست.
بیلز میگوید: "این موضوع بسیار پیچیده است. افراد دیوانه ممکن است کارهایی شرورانه انجام دهند و افراد شرور ممکن است دیوانه شوند. همپوشانی زیادی میان این دو وجود دارد."