28 اسفند سال گذشته ماموران کلانتری 150تهرانسر در جریان آتش سوزی مرگباری در غرب تهران قرار گرفتند و راهی آنجا شدند. محل حادثه یک مغازه بود و ماموران در طبقه دوم مغازه جسد سوخته مردی را کشف کردند. وقتی مشخص شد که آتشسوزی عمدی بوده است، ماجرا به کشیک جنایی پایتخت گزارش شد و قاضی شهریاری همراه با تیمی از کارآگاهان اداره دهم آگاهی در محل حاضر شدند.
ماموران با شناسایی کارگر این مغازه به بازجویی از وی دست زدند و معلوم شد که جسد متعلق به صاحب 45ساله مغازه به نام مجید است. تحقیقات نشان میداد که همزمان با آتش سوزی، خودروی سمند مقتول که مقابل مغازه پارک بوده نیز به سرقت رفته است. با افشای این حقیقت ماموران مشخصات خودروی مقتول را در اختیار تیمهای گشتی قرار دادند و بررسیها برای کشف راز جنایت ادامه یافت.
ردپای یک زن
تیم تحقیق در تجسسهای بعدی دریافت که مقتول با افراد زیادی در ارتباط بوده است. کارآگاهان به شناسایی افرادی که مقتول را میشناختند پرداختند تا اینکه به زن جوانی به نام فهیمه که با مقتول در تماس بود مشکوک شدند. فهیمه 12 اردیبهشت ماه سالجاری دستگیر شد و وقتی تحت بازجویی قرار گرفت درباره جنایت اظهار بیاطلاعی کرد. وی اما در ادامه حرفهایی زد که ظن پلیس را به او بیشتر کرد.
او یک بار مدعی شد که مرد ناشناسی از مدتها قبل با مقتول اختلاف داشته و احتمالا وی دست به جنایت زده است و بار دیگر گفت که مقتول با کسی خصومتی نداشته و جنایتکار یک سارق ناشناس است. پلیس که مطمئن بود این زن قصد دارد رازی را مخفی کند، بازجویی از وی را ادامه داد تا اینکه او راز قتل مرد 45ساله را فاش کرد. وی گفت: مدتی است که با زنی به نام فیروزه آشنا شدهام.
هر دوی ما اعتیاد به شیشه داریم و مقتول را میشناختیم. چند روز پیش، وقتی خبر قتل مجید را شنیدم، فیروزه نزد من آمد و خواست که اگر پلیس مرا دستگیر کرد، با دروغ پردازی مسیر پرونده را تغییر دهم. او به من وعده داد 12میلیون تومان پول نقد در ازای این کار پرداخت کند و گفت که اگر قتل را به گردن بگیرم، کاری میکند که خیلی زود آزاد شوم و به سر زندگیام برگردم. من انگیزهاش را از این درخواست نفهمیدم اما به خاطر 12 میلیون تومان قبول کردم که بعد از دستگیری، شروع به داستانسرایی کنم.
شناسایی عامل جنایت در دادسرا
بهدنبال اعترافات این زن، قاضی دستور بازداشت فیروزه را صادر کرد. این زن 21 ساله صبح 13 اردیبهشت ماه سالجاری دستگیر شد اما در بازجوییهای نخست خود را بیگناه دانست و مدعی شد که اطلاعی از قتل ندارد. او اظهار داشت که فقط برای خرید به مغازه مقتول میرفته و نمیداند که چه کسی او را به قتل رسانده است. در حالی که بازجویی از این زن ادامه داشت، همسر او برای انجام کارهای وی و سپردن وثیقه به شعبه اول دادسرای جنایی رفت.
این مرد مدعی بود که همسرش بیگناه است اما اظهاراتش ظن ماموران را برانگیخت و به دستور قاضی، وی نیز بازداشت شد. این مرد 41ساله در بازجوییها پرده از راز جنایت برداشت و گفت: در حدود یک سال پیش با همسرم فیروزه آشنا شدم. 20سال با هم تفاوت سنی داریم اما من به او علاقه داشتم. برای همین از او خواستگاری کردم و او را به عقد موقت خودم در آوردم. در همان روزهای اول آشنایی مان متوجه شدم که فیروزه 2سال است که شیشه میکشد.
شرط من برای ازدواج این بود که فیروزه مواد را ترک کند. او مدعی بود که دیگر شیشه نمیکشد، اما یکی از روزها که در حال جست و جو در تلفن همراهش بودم به شمارهای برخوردم که بهنظرم مشکوک بود. شماره متعلق به مردی به نام مجید بود. وقتی از فیروزه درباره این مرد پرسیدم، او مدعی شد که گاهی برای مصرف شیشه به مغازه این مرد میرود. خیلی عصبانی شدم. پیش خودم گفتم که حتما مجید در اعتیاد همسرم نقش دارد.
برای همین تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم. وی ادامه داد: 2روز پیش از حادثه 2 اسلحه، دستبند، بیسیم و شوکر خریدم و روز حادثه همراه فیروزه و یکی از دوستانم به نام سیروس به مغازه مجید رفتیم. ابتدا با شوکر او را شکنجه و سپس وی را خفه کردم. پس از قتل هم 2کپسول گازی که در طبقه دوم مغازه بود را باز کردم و بعد آنجا را به آتش کشیدیم و متواری شدیم. وی ادامه داد: در تمام مدت همسرم داخل ماشین منتظر ما نشسته بود.
بعد از این اتفاق، فیروزه گفت که پلیس حتما او را دستگیر میکند؛ چرا که وی به مغازه مقتول رفتوآمد داشته و ماموران بدون شک متوجه این موضوع شده و او را بازداشت خواهند کرد. برای همین سراغ فهیمه، دوست همسرم که او هم به مغازه مقتول رفتوآمد میکرد رفتیم و از او خواستیم تا نقش قاتل را بازی کند. به او وعده 12میلیون تومان پول دادم و خواستم تا مسیر پرونده را تغییردهد و پلیس را منحرف کند اما باز هم ماموران همه چیز را فهمیدند.
آخرین جنایتکار
پس از اعترافات این مرد جنایتکار ماموران، سیروس همدست وی را 20 اردیبهشت ماه دستگیر کردند. در حالیکه تحقیقات در این پرونده ادامه داشت، همسر سیروس به همراه یکی از دوستان شوهرش به نام حسن به دادسرای جنایی رفت تا از قاضی اجازه ملاقات با همسرش را بگیرد. حسن که کاملا از ماجرای قتل اطلاع داشت شک بازپرس را برانگیخت و دستور بازداشت او نیز صادر شد.
این مرد جوان که آخرین جنایتکار این پرونده است در بازجوییها ادعا کرد که شب حادثه همراه سیروس و احمد در محل جنایت حضور داشته است. اعترافی که دو متهم دیگر نیز آن را تایید کردند. سرهنگ آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران با اعلام این خبر گفت: این پرونده 3 متهم مرد و 2 متهم زن دارد که تحقیقات تکمیلی جهت شناسایی دقیق نقش و میزان مشارکت هر یک از متهمان در ارتکاب جنایت ، ادامه دارد.