کارنامه اسدالله نیکنژاد هم موجود است و با یک جستوجوی مختصر در اینترنت میتوان به آن دسترسی پیدا کرد. کارنامهای که اصلا قابل دفاع بهنظر نمیرسد.
فیلم تازه اسدالله نیکنژاد با عنوان «لاله» بهعنوان پروژهای بینالمللی (که البته هنوز بهصورت مشخص سرمایهگذاران خارجیاش مشخص نشدهاند) با بودجهای میلیاردی توسط مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تهیه خواهد شد. مرکزی که همانطور که از نامش برمیآید وظیفهاش حمایت از تولید فیلمهای مستند و تجربی است. فیلم تازه نیکنژاد هم نه مستند است و نه تجربی. فارغ از اینکه این کارگردان چه پیشینهای دارد، تولید چنین پروژهای در شرح وظایف مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی نیست.
درخصوص عملکرد مرکز گسترش میشود پای درددل مستندسازان نشست و دید که این مرکز چگونه به سینمای مستند پرداخته و خروجیاش چه بوده است. یک سال اکران عمومی فیلم مستند در سینما سپیده که بهصورت طرحی از پیش شکستخورده اجرا شد، بهعنوان یکی از طرحهای مدیریتی مرکز پیش چشم همه هست. اکران فیلم مستند برای صندلیهای خالی صدای همه مستندسازان را درآورد و درنهایت هم اکران مستند و پاتوق مستندسازان و... منتفی شد. هرچند با وعده تداوم این اکران در چند سالن سینما که با گذشت بیش از سه ماه از سال هنوز خبری از آن نیست.در چنین شرایطی، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ظاهرا پیگیری تولید فیلم تازه، اسدالله (معروف به اسی) نیکنژاد را مهمتر از وظایف سازمانیاش میداند و دلیلش در گفتوگوی مدیرعامل مرکز به صراحت مطرح شده است. به گفته شفیع آقامحمدیان فیلم لاله با دستور مستقیم رئیس سازمان سینمایی کشور ساخته میشود.
قرار بود نیکنژاد دو سال پیش داور جشنواره فیلم فجر باشد که روشدن کارنامه فعالیت نیکنژاد در هالیوود حاشیههایی را بهدنبال داشت که درنهایت به کنارهگیری کارگردان پاییز صحرا از داوری جشنواره انجامید. حالا قرار است فیلمی عظیم و برای پخش جهانی به کارگردانی نیکنژاد ساخته شود و مسئولان سینمایی هم تولید آنرا قطعی دانستهاند. گفتن اینکه پول این پروژه از محل بودجه مرکز گسترش تأمین نشده هم چیزی را حل نمیکند، چون به هر حال این بودجه از محل درآمدهای عمومی به کارگردان ایرانی مقیم هالیوود اختصاص مییابد. مسئولان سینمایی حتما میدانند کارگردان مورد علاقهشان در مدت حضور در ینگه دنیا در تولید چه آثاری مشارکت داشته و کاش یک توضیح کوتاه بدهند که چرا باید این پول صرف تولید فیلم تازه اسی نیکنژاد شود.
اگر فکر میکنند راه جهانی شدن سینمای ایران از چنین مسیرهایی میگذرد که سخت در اشتباهند ولی اگر اهداف دیگری مد نظر است، برآورده کردن اغراض شخصی نباید از محل بودجه عمومی صورتگیرد. این همه هزینه کردن برای فیلمسازی که کارنامه موجهی ندارد در کنار همه تبعات نامطلوبی که دارد داغ سینماگران فعال در کشورمان را تازه میکند که با انبوهی از مشکلات دست و پنجه نرم میکنند و کسی هم به فکرشان نیست.