ازجمله برنامههای وی برای اوقاتفراغت توجه به مقوله سالمندی است. وی اهمیت جمعیت سالمند و توجه به برنامهریزی برای این قشر را بیشتر مورد توجه قرار میدهد. گفتوگوی همشهری با او پیرامون موضوع اوقات فراغت و سالمندان شهر تهران است.
- شهر تهران در سالهای اخیر از منظر توزیع سرانههای فضاهای سبز و فرهنگی شرایط بهتری یافته. ازجمله دغدغههای اجتماعی تأثیر فضاهای فرهنگی بر سالمندان و شادتر زیستن آنان است. آیا نیازهای شهر برای زندگی سالمندان متناسب است؟
ایران از کشورهای جوان دنیاست. در رتبه جوانی جمعیت، در حال حاضر ما تقریبا در رأس دیگر کشورها قرار داریم و به همین میزان در سه دهه دیگر در راس پیری جمعیت جهان قرار خواهیم گرفت. تغییر نرخ رشد جمعیت از جوانی به پیری براساس دادههای مرکز ملی آمار به سرعت در حال اتفاق افتادن است. جمعیت سالمندان ایران که در سال1345 در حدود 1/6میلیون نفر بود، به 5/1میلیون نفر در سال1385 تبدیل شده است. براساس دادههای همین مرکز شاخص سالمندی از حدود 17نفر در سال1375 به حدود 29نفر در سال1385رسیده است. چنان که از این آمار برمیآید این تغییر سریع شاخصهای جمعیتی نیازهای جدید و الگوهای متفاوت مدیریتی را در حوزههای مختلف سیاستگذاری طلب میکند. عمدهترین حوزههایی که باید مقوله سالمندی جمعیت را مورد توجه و دقت قرار دهند و به تناسب زمان و مکان سیاستگذاریهای مقبولی ارائه دهند، اغلب در سطوح حاکمیت میانی نظام سیاستگذاری قرار میگیرند که مرتبطترین این حوزهها، حوزه مدیریت شهری است. امروزه شهرهای ما نهتنها تناسبی با نیازهای جمعیت جوان و آماده بهکار ندارند بلکه برنامهای مدون و متناسب با آینده این جمعیت جوان نیز در اکثر آنها مشاهده نمیشود. جمعیتی که با این نرخ رشد به سمت پیری حرکت میکند قطعا دغدغههای بیشتری را نیز میطلبد.
نیازهای جمعیتی کشوری که دچار پیری جمعیت شده است بسیار متفاوت خواهد بود. سالمندان نیازهای بسیار متفاوتتر و حساستری نسب به دیگر گروههای جمعیتی دارند. امکاناتی که برای سالمندان تعریف میشود باید نیازهای مراقبتی، شغلی، مشارکتی، روحی و روانی آنها را پوشش دهد. رویکرد جدید مدیریتشهری در تهران به سمتی حرکت میکند که بتواند بسترهایی را فراهم کند که تمام این حوزهها بهصورت مطلوبی پوشش داده شوند. مدیریتهای شهری در سطح کشور باید مکانهایی را مخصوص تفریح، ورزش، شادابی و رفاه سالمندان ایجاد کنند که در آن مکانها آنها بتوانند در کمال امنیت و آرامش اوقات فراغت خود را به نحو مطلوبی سپری کنند. پارکهایی که در این خصوص باید ایجاد شوند باید تمام لوازم ارتقای سلامت جسم و روان سالمندان را فراهم سازند. در ایجاد اینگونه پارکها در نخستین مرحله باید نیازهای سالمندان را با دیدی کاملا علمی و تخصصی تعریف و ترسیم کرد و اساس هرگونه طرح و عملی را بر مبنای این دید علمی قرار داد. نیازهای سالمندان ما قطعا در 30سال آینده بسیار متفاوتتر با آنچه امروزه مطرح است خواهد بود. لذا باید آنچه طراحی میشود از آیندهنگری مطلوبی برخوردار باشد؛ وسعت نظری که درخصوص نیازهای متفاوت گروههای جمعیتی یک کشور نباید از دید سیاستگذاران و کارشناس دور بماند.
فقط موضوع برنامه و سازمان نیست، بهصورت گستردهتر باید ارزشها، هنجارها و مبانی فرهنگیحرکتی به این شکل را در اولویت سیاستگذاری خرد و کلان کشور قرار داد و زمینهای را فراهم آورد که در آن سالمندان بدون هیچگونه تنش و آسیبی مراحل پیری خود را با آرامش سپری کنند. بر این اساس باید به احیای ارزشها و هنجارهای دینی و اسلامی پرداخت و اساس رشد آنها را نیز از خانوادهها شروع کرد. نسل جوان امروز ما باید بتواند در بستر کانون خانواده جایگاه پیری خود را نیز تعریف کند و از فرهنگ نامطلوب فرزندسالاری دوری جوید. برهمین اساس نیز نظام آموزشی مدرسه باید کودکان را از آموزشهای لازم بهرهمند سازد تا بتوانیم حداقل در بعد فرهنگی چالشهای موجود را به حداقل برسانیم. بر این اساس شهرداری و سازمانهای زیرمجموعه آن اقداماتی را که انجام میدهند میبایست ابعاد موضوع پیری جمعیت را در کلیت آن و بهنحوی فراگیر و پویا پوشش دهند و این امر درصورتی محقق میشود که از نیروهای نخبه و باکیفیت دانشگاهی بهترین و بیشترین استفاده صورت گیرد. در اتاقهای فکر شهرداری باید کسانی فعالیت داشته باشند که از قابلیت پویایی و خلاقیت اندیشه برخوردار باشند و بتوانند در حوزههای فرهنگی، اجتماعی و مقولاتی اینچنینی نیازسنجی کرده و برنامهریزیهای بلندمدتی ارائه کنند.
- شــهرداری تهــران تاکنــون اقدامات مختلفی ازجمله مناسبسازی معابر یا پیادهراهسازی خیابان ولیعصر و شریعتی و چند گذر دیگر را انجام داده است. نظرتان در مورد اینگونه فعالیتها چیست؟
در اساس انجام هرگونه اقدامی که برای ایجاد زیرساختهای شهری لازم است، امری مفید و مورد تأیید است. این اقدامات بهصورت مطلوبی توانسته است زیبایی و شادابی محیط شهری را با روح و روان مردم عجین سازد. چنین اقداماتی تأثیر بسیار مطلوبی در شادابی و طراوت محیط شهری از خود برجای میگذارند. دلیل آن هم این است که شهروندان با عبور از محیطهایی شاد و دلپذیر و قابل استفاده برای پیادهروی، استرسها و فشارهای بسیار کمتری متحمل میشوند. تجربه چنین اقداماتی در دیگر مناطق تهران نیز باید ایجاد شود بهنحوی که دیگر شهرها هم تمایل به انجام آن را پیدا کنند. البته ناگفته نماند که پیگیری و تبعیت از الگوهای شهرسازی جدید امری بسیار مشکل است اما غیرممکن نیست بهعلاوه اینکه در الگوهای شهرسازی میبایست به عوامل فرهنگی اجتماعی حاکم بر فضای هویتی شهر، که مختص فرهنگ و آداب و رسوم مردم آن شهر است دقت و توجه ویژه کرد.
- بهعنوان یکی از اعضای شورای شهر که مطالبات مردمی را در سطح کلان مدیریتی پیگیری میکنید، آیا شهر تهران را شهری مناسب (به لحاظ مکانی زیستپذیر) برای شهروندان میدانید؟
شهر تهران، در برخورداری از سلامت زیستمحیطی بسیار پایینتر از سطح استانداردهای زیستمحیطی جهانی است. آمارها نشان میدهد که آلودگی شهر تهران بالای 30درصد استانداردهای جهانی است بهنحوی که این معضل، تهران را در زمره یکی از 15شهر آلوده جهان قرار داده است. براساس آمارهای جهانی، آلودگی هوا چهارمین عامل مرگومیر در دنیا بهحساب میآید و همین آمار در تهران با بیش از چهارهزار مرگومیر بهنحوی نمود واقعی پیدا میکند که ترس از ادامه و گسترش آن بهصورت جدی نظام سیاستگذاری سلامت و مدیریتشهری کشور را با چالش مواجه میسازد. متأسفانه عدمبرنامهریزی صحیح و بیتوجهی به ملزومات یک سیاستگذاری کارآمد روندهایی را ایجاد کرده است که در یک گرهخوردگی ترکیبی، تهرانی را ساخته که از شاخصهای یک زندگی شهری آرام فرسنگها دور است. البته کملطفی است که اقدامات مدیریت شهری را در بهبود اوضاع زیستی شهر تهران نادیده بگیریم اما قطعا شرایطی که الان حاکم است شرایط مطلوبی نیست، البته درصورت ادامه روند سالمسازی محیط شهری در چند سال آینده به سطح استانداردهای جهانی در مطلوبیت زیستمحیطی، نزدیک خواهیم شد. در این میان نیز باید دیگر سازمانها بهصورت جدی وارد عرصه شوند خصوصا سازمانها و وزارتخانههایی که بهصورت مستقیم در آلودهسازی هوا و محیطزیست شهری نقش دارند. همچنین شرکتهای خودروسازی نخستین مجموعههایی هستند که بیشترین آلودگی را به هوای شهر تهران وارد میکنند و کمترین مشارکت و مسئولیت را هم برعهده میگیرند. صنعت خودروسازی ایران بهمراتب از دیگر صنایع خودروسازی دنیا عقبماندهتر است. تجربه خودروسازی در کشورهای مادر، به سمتی پیش میرود که درصددند خودروهایی را تولید کنند که علاوه بر مصرف سوخت پاک بهجای گاز مونواکسیدکربن، اکسیژن وارد هوا کنند و این امری دور از ذهن نیست.
درصورتی که در ایران روند سالمسازی خودروها در جهت کاهش آلودگی هوا، با کندی بسیار زیاد به سمت کپیبرداری ناقص از تجربه منسوخ دیگران حرکت میکند، درحالیکه انتظار این است که در این فرایند به دانشگاهها و کرسیهای تخصصی با دید مثبتی نگریسته شود و از آنها بخواهند که با پویایی وارد عرصه صنعت خودرو شوند و گامها را بهسمتی بردارند که همزمان با فعالیتهای مدیریت شهری در افزایش حملونقل ناوگان عمومی، صنعت خودروسازی هم بتواند خودروهایی ایمن، مطمئن و سودآفرین تولید کند. در کنار این بخش نیز باید اشاره به بحث آمایشسرزمینی داخل شهری و برونشهری داشته باشیم که البته اخیرا دولت اقدامات مفیدی در دست انجام دارد که موفقیت آن منوط به عوامل و شرایط متعددی است که بحث و بررسی آن در اینجا به اطاله کلام میانجامد. با عبور از تمام این مباحث در شرایطی که تهران جدیت نظام سیاستگذاری و مدیریت شهری را در حل بحرانهای زیستمحیطیاش، با خود به همراه داشته باشد حداقل 10سال طول خواهد کشید که بتواند به استانداردهای مناسب جهانی دست پیدا کند.