این امکانات مجموعهای از ویژگیهای ضروری در وجود انسان ایجاد میکنند که موجب افزایش و بهدستآوردن تجارب بیشتری توسط افراد در خارج از خانه، مدرسه و محل کار میشوند.
همگام با افزایش جمعیت و بزرگتر شدن شهرها باید امکانات رفاهی، سرگرمی و تفریحی نیز در شکلها و قالبهای مختلف همچون بوستانها، باغموزها یا شهرکهای بازی ایجاد شود و زیرساختهای لازم تفریحی و سیاحتی برای شهروندان بهویژه کودکان مورد توجه قرار گیرد.
در طول سالهای اخیر، نهتنها شهرداری تهران که بسیاری از کلانشهرها در ایجاد فضاهای فراغتی اقدامات ارزندهای انجام دادهاند؛ البته در اینگذار مدیریت شهری تهران پیشتاز این اقدام بوده است. توسعه فضاهای فراغتی ازجمله بوستان ولایت، بوستان نهجالبلاغه، باغموزه قصر، دریاچه چیتگر و طرحهای توسعه فضاهای سبز در قالب احداث بوستانهای جدید، گامی در جهت افزایش روحیه شهروندان بوده است.
این تفکر و ایده در دیگر کلانشهرهای کشور نیز دنبال شد؛ بهطوریکه مجموعه کوهسنگی در مشهد، مجموعه صفه در اصفهان، مجموعه ائلگلی در تبریز و مجموعه رودخانه کرج در کرج ازجمله طرحهایی است که در کلانشهرهای بزرگ کشور در دست اجراست.
توسعه فضاهای فراغتی در شهرهای بزرگ میتواند به توسعه عرصه زیستی در شهرهایی که بیتوجه به هویت شهری توسعه یافتهاند، کمک کند. اقدامات ارزندهای که در سالهای گذشته در پایتخت و شهرهای بزرگ کشور صورت گرفته است، پاسخ به نیازی است که در طول یکدهه گذشته بیشتر احساسشده و مورد توجه قرار گرفته است.
توسعه گردشگاههای شهری، روح سیمانی شهرها را درنظر شهروندان تلطیف میکند و باعث افزایش کیفیت در زندگی شهروندان میشود. به تعبیر سیدمحمد پژمان، شهردار مشهد، با توسعه فضاهای فراغتی اصولا روح شهروندان آرام شده و از فضای خشک و خشن شهری فاصله میگیرد.
محمد سلیمی - کارشناس شهری- در اینباره معتقد است: تعیین سطح و سرانه کاربری فضای سبز و تفریحی در ایران، تاکنون عمدتاً براساس استانداردهای مورد استفاده در کشورهای دیگر بوده است که تا حد زیادی بستگی بهخصوصیات منطقه و شهر دارد؛ بر این مبنا باید گفت که سرانه فضای سبز در یک شهر کویری یا یک شهر بزرگ مانند تهران نمیتواند شرایطی همانند یک شهر ساحلی در استان مازندران داشته باشد. با وجود این، اطلاع از استانداردهای فضای سبز و تفریح میتواند بهعنوان هدایتگر فعالیتها و خطمشیها به شمار آید.
سلیمی میگوید: براساس مطالعات و بررسیهای وزارت مسکن و شهرسازی، سرانه متعارف و قابلقبول فضاهای سبزشهری در شهرهای ایران بین هفت تا 12مترمربع برای هر نفر است که در مقایسه با شاخص تعیینشده از سوی محیطزیست سازمان ملل متحد (20تا 25مترمربع برای هرنفر)، رقم کمتری است. با وجود این، در شهرهای مختلف کشور این رقم با توجه به ویژگیهای متفاوت جغرافیایی و اقلیمی آنها، با اختلافاتی همراه است که میزان آنرا طرحهای مصوب هر یک از شهرها تعیین میکند.
به اعتقاد وی نکتهای که درخصوص فضای سبز و تفریح از اهمیت بالایی برخوردار است، مکانیابی آن است. جینجکوب، منتقد شهرسازی معاصر معتقد است که پارک باید در جایی باشد که زندگی در آن موج میزند؛ جایی که در آن، فرهنگ و فعالیتهای بازرگانی و مسکونی جریان دارد. تعدادی از بخشهای شهری، دارای چنین نقاط کانونی ارزشمندی از زندگی هستند که برای ایجاد پارکهای محلی یا میادین عمومی، مناسب بهنظر میرسند.
سلیمی همچنین میافزاید: با تخریب زیستگاههای طبیعی و گسترش شهرها، نیاز به فضاهای سبز برای ایجاد تعادل اکولوژیک، اهمیت مییابد. پارک جنگلی شهری بهعنوان فضای سبز کلان بر ویژگیهای زیستمحیطی و اکولوژی شهری تأثیر مثبت میگذارد و با پاسخگویی به نیازهای تفریحی و تفرجی میتواند بر ساختار و خدماترسانی شهری تأثیر مهمی داشته باشد. در نتیجه با حفظ و ارتقای کیفی این نوع پارکها در جهت ایجاد منظری پایدار در شهر، به واسطه کارکرد زیستمحیطی و تفریحی آنها میتوان گام مهمی در جهت پایداری و تعادل محیط طبیعی و محیط کالبدی- فرهنگی شهر آینده برداشت. انتظار میرود شهر تهران، بهعنوان پایتخت ایران، اوقات فراغت شهروندانش را از طریق ساماندهی مطلوبترین مکانهای تفریحی تأمین کند.
به گفته این کارشناس شهری، همانقدر که یک کودک به پارک برای سرگرم شدن و تفریح نیاز دارد، بهیقین یک جوان یا کهنسال هم در پارک رفتن بهدنبال رفع نیازهایش است؛ البته نیازهایی متفاوت از نیازهای یک کودک. دراین میان دو سؤال مطرح است؛ نخست اینکه به یقین انتظار شهروندان از یک پارک تنها بهبود زمین بازی کودکان نیست و وقتی میگوییم امکانات، المانهای بیشتری مدنظر است. از سوی دیگر در مورد همان زمین بازی کودکان هم از متدهای موفق خارجی تاکنون چه استفادهای شده است؟ وی ادامه میدهد: در مورد امکاناتی که میتوان برای بزرگسالان در پارکها تعبیه کرد تا به نوعی آنها هم از حضور چنددقیقهای تا چندساعته در این فضاها احساس لذت کنند، سلایق و البته به تبع آن ایدهها، متفاوت است؛ گرچه مدیران شهری در این مدت با بهکارگیری انواع وسایل ورزشی سعی کردهاند نخستین گام را در این جهت بردارند اما به یقین کافی نیست و با افزودن مواردی چون دریاچه مصنوعی چیتگر، شهروندان، از جوان گرفته تا بزرگسال را میتوان جذب کرد. بنابراین یکی از وظایف شهرداریها برنامهریزی فضاهای تفریحی - فرهنگی است، چون بخش مهمی از زمان فراغت درون شهر در فضایی خارج از منزل سپری میشود.