یک عمر را که معمولا بین دو تا سه دهه از میانه زندگیمان را دربر میگیرد با برنامهای مشخص سپری کردهایم و حالا یک روز صبح از خواب بیدار میشویم و دیگر قرار نیست در محل کار حاضر شویم و کسی منتظر ما نیست تا کارش را به سرانجام برسانیم و این احساس ممکن است در ما اضطراب زیادی ایجاد کند. علاوه بر این، کاهش حقوق نسبت به قبل، ارتباط نزدیک و بیشتر با اعضای خانواده، حفظ و بهبود ارتباط با اعضای جدید خانواده و حمایت از فرزندان، انتقال تجربیات به نسلهای جدیدتر، حفظ و تأمین سلامتی بیشتر از پیش، داشتن برنامه برای ساختدادن به زمان، نیاز به اطلاعات روز برای زندگی فعال و... ازجمله مسائلی است که ممکن است در این دوران بیشتر با آنها روبهرو شویم. اغلب کارشناسان معتقدند که نباید نسبت به بازنشستگی بیتفاوت باشیم چراکه تولد دیگری در زندگی ما اتفاق میافتد و اگر برای این کودکی که در آینده متولد خواهد شد برنامهای نداشته باشیم، نباید انتظار داشته باشیم به سلامت رشد کند و بیدلیل نیست که بسیاری از ما از دوره جوانی به فکر شغل، درآمد و پسانداز و تأمین آینده بهتر برای خود و خانوادهمان هستیم.
آموختن در جوانی، پویایی در بازنشستگی
برخی کارشناسان معتقدند که زنان بیشتر از مردان نگران هزینههای خود در دوره بازنشستگی هستند و به پسانداز بیشتر فکر میکنند. در دوران بازنشستگی زندگی چگونه میگذرد و ما با چه مسائلی دست و پنجه نرم میکنیم؟ پروین حسینی که بازنشسته وزارت آموزش و پرورش است بازنشستگی را دوران بدی نمیداند و معمولا با آمدن به پارک و دیدن و صحبتکردن با همکاران سابقش بخشی از زمانش را پر میکند. این زن کمترشدن درآمد را بزرگترین مسئله بازنشستگی عنوان میکند و میگوید: ما باید برای بازنشستگی برنامه داشته باشیم چرا که حقوق بازنشستگی به تنهایی نمیتواند همه نیازهای ما را برآورده کند. این زن معتقد است بازنشستگی زمان خوبی برای آموختن و یادگرفتن برخی چیزها نیست و میافزاید: بهتر است قبل از این دوره، با برنامهریزی برای یادگرفتن چیزهایی که علاقه داریم برای فعالیت و زندگی پویا در این دوره خودمان را آماده کنیم. این معلم بازنشسته سفرکردن را از علائقش عنوان میکند و معتقد است که نباید فکر کنیم بازنشستگی دوران تلخ و افسردهای است بلکه مسائل و ویژگیهای خاص خودش را دارد. او میگوید: یکی از امکانات رفاهی که برای ما گذاشتهاند امکان سفر برای یکبار در سال بود البته الان دو سه سال یکبار هم این امکان به سختی فراهم میشود. به گفته این زن، کارت سفر از دیگر تسهیلاتی است که به بازنشستگان فرهنگی برای استفاده از امکانات سفر داده شده است اما هیچ کاربردی ندارد و تأکید میکند: ما باید قبل از بازنشستگی خودمان را از نظر اقتصادی تجهیز کرده باشیم. وی که بیش از 10سال از بازنشستگیاش میگذرد، سهم بالای درمان را نیز از مشکلات بازنشستگی میداند و معتقد است که دولت باید برای کمکردن هزینههای درمان بازنشستهها برنامههایی داشته باشد.
نانسی شلسبرگ نویسنده کتاب «تجدید قوا برای بازنشستگی، بازسازی هویت، روابط و اهداف» در این کتاب پیشنهاد داده است که مردم یک بازنشستگی ساختگی را قبل از رسیدن بازنشستگی واقعی بهخودشان هدیه بدهند؛ چون این هدیه ارزشمندترین هدیه دوران زندگی آنها خواهد بود. این کارشناس میگوید: بهعنوان مثال بهمدت سهماه هر یکشنبه درست مثل یک فرد بازنشسته زندگی کنید یا اینکه در طول سال یکهفته مرخصی بگیرید و شرایط را بهگونهای مهیا کنید که انگار دوران بازنشستگی شما شروع شده. این موضوع باعث میشود که شما برای دوران اصلی بازنشستگی آمادگی کامل داشته باشید و بتوانید با تمامی چالشهای آن دوره مبارزه کنید و این دوران حساس را موفق پشتسر بگذارید.
علایقتان را زنده کنید
برای برخی افراد بازنشستگی تازه اول کار است؛ عدهای در رشتههای مورد علاقهشان آموزش میبینند، برخی هم که چندین سال با شوق و ذوق کار کردهاند و منتظرند تا بازنشسته شوند و به کارهایی که دوست دارند بپردازند؛ مانند مینودخت میرحیدری که بعد از بازنشستگی همچنان مشغول است. این زن، استاد بازنشسته دانشگاه علامه طباطبایی است و هماکنون در انجمن تیراندازی فعالیت دارد و با معلولان نیز کار میکند. وی که دو سال از بازنشستگیاش میگذرد میگوید: کار من بیشتر شده است، وقت آزادم نسبت به قبل بیشتر شده و تمام این وقت را با کارهای مورد علاقهام پر میکنم. به گفته خودش پرکردن ساعات کاری موظفی، تغییر کرده است و وقتش را مفیدتر از قبل پر میکند. او که تمام وقتش را با نیازمندان میگذراند برای ما توضیح میدهد: من همیشه این دغدغه را داشتم که به معلولان کمک کنم ولی متأسفانه وقت کافی برای این کار نداشتم اما حالا در دوران بازنشستگی با کمال میل این کار را انجام میدهم و مفید بودن را بیشتر احساس میکنم. این استاد بازنشسته دانشگاه که تمام وقتش را با معلولان و همکاری با انجمن ام اس پر میکند، استفاده از تجربیات بازنشستهها و دادن هویت و احساس ارزشمندی به آنها را از دیگر مشغلههای ذهنیاش عنوان میکند و میافزاید: برخی بازنشستهها چون کارشان به شکلی نبوده که در توانشان باشد دوباره به حرفهشان روی بیاورند و مستقلا آن را ادامه بدهند، متأسفانه به فراموشی سپرده میشوند و تجربیات 30ساله آنها بر باد میرود. میرحیدری ادامه میدهد: آنها تجربیات بسیاری دارند که میشود در سازمانها و دانشگاه از این تجربیات در کنار جوانها بهعنوان مشاور بهره برد. این زن اظهار تأسف میکند از اینکه در کنارش بازنشستههای توانمند و باتجربهای را میبیند که زندگی روزمرهای دارند و جایی برای بهکار بستن تجربیاتشان ندارند.
بسیاری از مشاوران خانواده توصیه میکنند که بین شاغلبودن و بازنشستگی تعادل ایجاد کنید. برای بازنشستگی برنامه داشته باشید و کاری را که به آن علاقه دارید شروع کنید و هرگز از فعالیتهای روزانه دور نشوید. با پایهریزی و برنامه داشتن برای این دوران وقفهای در زندگی شما پیش نمیآید. علاوه بر اینکه روحیه شما چندین برابر بهتر خواهد شد و هرگز احساس نمیکنید جامعه به شما نیازی ندارد و احساس ارزشمندی و مفید بودن میکنید.
روابط صمیمی و دوستان خوب؛ سرمایه دوران بازنشستگی
وقت گذاشتن با دوستان و آشنایان و اهمیت دادن به اینگونه روابط ازجمله توصیههای یک بانوی بازنشسته است. رابطهها و دوستان قدیمی برای این زن بازنشسته بسیار ارزشمند هستند. او برای ما توضیح میدهد: من اوقات بسیار خوب و مفیدی را با دوستان قدیمیام میگذرانم. درباره بچهها و مسائلشان با هم حرف میزنیم و با دغدغههای این نسل بیشتر آشنا میشویم چون آنها عمدتا مسائل مشترکی دارند.
اتفاقا این گفت و شنود به درک آنها کمک بیشتری میکند. خانم رهبر مشکلات مالی را در دوران بازنشستگی آنقدرها بزرگ و دست و پاگیر نمیداند و معتقد است که پرکردن ساعات بیکاری در این دوران اهمیت بیشتری دارد. او با خنده به ما میگوید: وقتی کار میکردم، در کنارش بزرگکردن بچهها و پرداختن به کار خانه هم بود و گاهی آرزو میکردم زودتر بازنشسته شوم اما حالا دوست دارم دائم مشغول باشم و کاری انجام بدهم. این زن 52ساله معتقد است چگونه گذراندن دوران بازنشستگی به چگونه نگاهکردن به این دوره بستگی دارد و ادامه میدهد: گاهی چیزهایی که داریم نمیبینیم و آرزوی آن چیزهایی را میکنیم که نداریم و این ما را از دورهای که در آن هستیم غافل میکند.
محکم کردن روابط ارزشمند قدیمی و ایجاد روابط جدید ازجمله اقداماتی است که روانشناسان آنها را برای دوره بازنشستگی مفید و لازم میدانند. در این دوره معمولا مردان در نزدیکترین پارک محل اقامت گروههایی را تشکیل میدهند و هر روز ممکن است دور هم جمع شوند و اخبار روز را در اختیار هم قرار دهند و یا زنان در گروههای چند نفره زمانی را به ورزش اختصاص دهند و در کنارش به گفتوگو بپردازند. از آنجا که بعد از بازنشستگی بهعلت دورشدن از محل کار و کمرنگشدن ارتباط با برخی از همکاران ممکن است رابطهها کاهش یابد توصیه میشود پیش از بازنشستگی درپی روابط دوستانهای در خارج از محیط کار باشید تا درصورت کمتر شدن روابط قبلی بتوانید آنها را جایگزین کنید.
روانپزشکان درباره حفظ سلامت روان در دوره بازنشستگی توصیه میکنند که به بازنشستگی بهعنوان فرصتی برای تداوم رشد و ترقی نگاه کنید. وقتی بازنشسته میشوید حفظ روابط اجتماعی و رسیدگی به نیازهای عاطفی بسیار حائز اهمیت است. بهدنبال راههای جدیدی برای دستیابی به حس فضل و کمال و مقام و منزلت اجتماعی باشید؛ بهطور مثال میتوانید به کارهای خیرخواهانه بپردازید. وقت بیشتری را در کنار خانواده سپری کنید. یک سرگرمی برای خودتان ایجاد کنید یا به یک کار پاره وقت مشغول شوید که هم سهل و آسان و هم دارای ساعات محدودی باشد.
سیدمهدی میرشریفا در بخشی از مقالهای با عنوان« بازنشستگی، فرصتها و تهدیدها» که دانشگاه علوم پزشکی مشهد منتشر شده است، از موارد زیر بهعنوان راهکارهای مقابله با استرس پس از بازنشستگی نام برده است: قبول و پذیرش وضعیت جدید جسمانی و روانی- سازگاری با شرایط جدید- کارکردن پارهوقت در حد توان- زندگی در کانون خانواده و جمع دوستان- راهاندازی تعاونیهای تخصصی و ارائه خدمت بهصورت پیمانکاری- استفاده از بازنشستگان بهعنوان مشاوران تخصصی در پروژهها- تشکیل انجمنهای علمی- تشکیل تیمهای ورزشی سالمندان و انجام ورزش- تفویض اختیار از طرف خانواده جهت مراقبت از افراد جوانتر- تشکیل جلسات ماهانه و تجلیل از افراد بهصورت سالانه- تهیه امکانات و شرایط برای سفرهای دستهجمعی- گردهمایی خانوادهها در باشگاهها و پرداخت یارانه بهعنوان تسهیلات ویژه- معرفی خدمات بازنشستگان در نشریات داخلی سازمان- شرکت در فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی- شرکت در کلاسهای هنری- کنترل وضعیت جسمی و روانی از طریق مشاورههای پزشکی و... . وی که کارشناسارشد روانشناسی بالینی و آسیبشناس خانواده است در بخش دیگری از این مقاله آورده است: بازنشستگی امری اجتنابناپذیر است و در نتیجه اثرات و عوارض آن بهخصوص اثرات استرسزای آن نیز حتمی است. برنامهریزان، متفکران، دانشمندان و آیندهنگران جامعه باید برای این پدیده اجتماعی مهم تدبیری اتخاذ کنند چراکه خود در آینده نیز جزو بازنشستگان قرار خواهند گرفت.