این سرنوشت پایتخت است که همیشه در بحران باشد. هنگامی که برای نخستینبار آغامحمدخان قاجار بر این گستره قدم گذاشت و بنای پایتختی این ده کوچک را گستراند، این سرزمین زیبا هوایی دلپذیر داشت. اما این ده کوچک بیش از 200سال پیاپی شاهد یورش به اقلیمش بود. توسعه ناگهانی جمعیت در عرض 200سال از یک روستای چندصد نفره کلانشهری با جمعیت بیش از 12میلیون نفر پدید آورد؛ بنابراین خیلی عجیب نیست این شهر امروز از اقلیم خود فاصله گرفته باشد و میزان بارگذاری بر آن به اندازهای باشد که توان زیستپذیر بودن را از دست بدهد. این روزها تهران بیش از هر زمان دیگری از اقلیم خود فاصله گرفته و به سرزمینی بیهویت اقلیمی تبدیل شده است.
در طول سالهای اخیر تلاشهای بسیاری برای بازگرداندن تهران به اقلیماش صورت گرفته است. احداث بوستانها و توسعه عرصههای عمومی با محوریت فضایسبز در این شهر امکان بازگشت این سرزمین به اقلیم خود را ایجاد کرده است. احداث بوستان ولایت در جنوبیترین نقطه و در جایی که صدای پای بیابان در گوش پایتخت طنین انداخته بود، نخستین گام برای بازگشت به اقلیم تهران بود. توسعه فضای سبز در شهر تهران و احداث باغها و بوستانهای گوناگون در این شهر باعث شد که هر روز تهران بیش از پیش آن چهره فروخورده سیمانیاش را وانهد و به شهری دلپذیر برای زندگی تبدیل شود. درست در همین هفتههای گذشته، باغ پرندگان، دریاچه شهدای خلیجفارس و بوستان نهجالبلاغه2 و مجموعههای تفریحی و گردشگری دیگری به بهرهبرداری رسید که بیانگر اقدامات گسترده مدیریت شهری در طول سالهای گذشته برای بازگشت به اقلیم از دست رفته تهران است.
آینده پیشرو
«ما نمیخواهیم از تهران شهری آرمانی بسازیم. ما میخواهیم شهری زیستپذیر داشته باشیم. شهری آرمانی داشتن ممکن است غیرقابل دسترس باشد اما داشتن شهری باکیفیت زندگی بهتر بیشتر تحققپذیر خواهد بود. طرح تفصیلی جدید قرار است تهران را برای شهروندانش شهری مناسب و زیستپذیرتر کند.» این سخنان مجید پاکساز، مدیرکل شهرسازی و طرحهای شهری معاونت شهرسازی شهرداری تهران در مورد طرح تفصیلی واقعبینانه بهنظر میرسد. او میگوید طرح تفصیلی تهران قرار است برای مشکلات و معضلات مختلف تهران پیشنهاد ارائه دهد تا شهر تهران را زیستپذیرتر کند. با اجرای این طرح حس تعلق شهروندان و انگیزه زندگی در شهر تهران افزایش مییابد.
قرار است که تهران به جایگاه اصلی برگردد؛ جایگاهی که در طول سالها حیات این شهر کمتر به آن توجه شده است. قرار است تهران در طول سالهای آینده به شهری با کارکردهای منطقهای، فرامنطقهای، ملی و جهانی و به یکی از سه شهر برتر جنوب غرب آسیا تبدیل شود. قرار است که این شهر تا افق 1404 در فهرست شهرهای با کیفیت زندگی بالا جای گیرد. همه این اتفاقات را میتوان در برنامهای به نام طرح تفصیلی جدید تهران جست؛ طرحی که بسیاری از کارشناسان کشور در طول چند سال فعالیت توانستهاند از آن بهعنوان یک نقشه راه یاد کنند و افقی را پیش روی این شهر پیر و فرتوت بگذارند که میتواند آرزوی هر شهروند تهرانی باشد.
در پی شهری آرمانی نیستیم
هنگامی که مقابل مجید پاکساز مینشینیم دیگر سخن از محاسبات و برنامههای شهرسازی نیست. پاکساز برایمان از الگوهای جدید برای توسعه شهرها در جهان سخن نمیگوید بلکه او میخواهد ما را به آیندهای ببرد که در طرح تفصیلی جدید تهران پیشبینی شده است. او از اهداف و برنامههایی میگوید که قرار است تهران در سالهای آینده به خود ببیند. انگار باید فراموش کنیم که تهران شهری دارای مشکلات بسیار است. انگار باید به آینده نظر بیندازیم و افقهایی را در ذهن تصور کنیم که میتواند در آیندهای نزدیک به این شهر پیر و فرتوت جانی دوباره بدهد. اما در عینحال پاکساز معتقد است که «ما دنبال شهر آرمانی نیستیم. ما دنبال شهری هستیم که وضعیتاش نسبت به وضعیت موجود بهتر باشد. ما نمیخواهیم هدفمان آنقدر بزرگ باشد که دستنیافتنی باشد. ما اهدافمان را در علم شهرسازی دست یافتنی طراحی میکنیم. ما بهدنبال ارتقای کیفیت زندگی شهری هستیم. شهری که ما میخواهیم روی تهران دوباره بسازیم، شهری با امکانات بهتر و زیرساختهای مناسبتر است. ما نمیخواهیم بر اساس الگوهای غربی این شهر را پیریزی کنیم بلکه میخواهیم با تکیه بر الگوهای متکی بر فرهنگ اسلامی و ایرانیمان این شهر را ساماندهی کنیم و شهری تازه روی تهران بنا کنیم. آن چیزی را که میخواهیم طراحی کنیم باید مسلما ضعفهای امروز را برطرف کند. یعنی کیفیت زندگی مردم در آینده بهتر از امروز شود.»
رودرروی این شهر فرتوت
تهران چهره عوض کرده است. این تعبیر بسیاری از کسانی است که از دیرباز در این شهر زندگی میکنند. تهران، امروز نسبت به سالهای گذشته شهری پرجنب و جوشتر و زندهتر است. با نگاهی گذرا به عرصه بیرونی شهر میتوان به درستی این سخن پی برد. اگر از خیابان و بزرگراهی عبور میکنی بیشتر میتوانی چهره گلآذینبسته شهر را ببینی. در جایجای شهر میتوانی عناصر مختلف فرهنگی و هنری را ملاحظه کنی. این روزها انگار تهران بیش از گذشته به شهروندانش حس زندگی میدهد. انگار باید بپذیریم که این شهر دیگر عرصهای برای فعالیت و کار نیست بلکه میتوان در رگهای فرتوت این شهر پیر، زندگی دوبارهای را یافت. تهران انگار در آستانه زایشی تازه است؛ زایشی از جنس توسعه و کمال.
در آخرین گام
با اجرای طرح تفصیلی، تهران یک گام بیشتر به سمت توسعه برداشته و توانسته مسیری بنیادین برای بازگشت به اقلیمش بردارد؛ گامی که در طول سالهای گذشته به فراموشی سپرده شده بود و کمتر در تهران نشانی از توسعه پایدار به چشم میآمد. اما در طول سالهای اخیر و با روندی که در مدیریت شهری تهران رخ داده، تهران گامهای بنیادینی را برای بازگشت به اقلیمش برداشته است. اگرچه این گامها همچنان نخستین قدمهاست و برای استقرار توسعه پایدار در این شهر هنوز راههای نرفته بسیاری در پیش است.