به همین مناسبت در رابطه با اهداف و دستاوردهای آن، گفتوگویی با ابراهیم حقیقی صورت گرفته است که میخوانید:
- ابتدا بفرمایید که این نمایشگاه چگونه شکل گرفت؟
- حدود یک سال پیش، کامبیز شافعی که در دانشگاه بازل سوئیس مشغول تحصیل گرافیک است، به دپارتمانشان پیشنهاد کرد که نمایشگاهی از آثار ایران را در آنجا برگزار کنند. به دلیل اینکه آنها کارهای گرافیک ایران را میشناختند، پذیرفتند و پیشنهاد کردند که موضوع نمایشگاه، تایپوگرافی باشد چرا که سابقه تایپ دیزاین خود سوئیسیها هم بسیار بالاست.
سوئیسیها پرسابقهترین طراحان گرافیک هستند که دارای مکتب بودند و در شیوههای آموزش آکادمیک شاید بشود گفت که هنوز هم سرآمد هستند. چهار نفر مسئول این کار شدیم؛ فیروز شافعی، مجید عباسی، مصطفی اسدالهی و من.
ما از 70نفر از طراحان، چه از طراحان قدیم و چه جوان، دعوت کردیم که آثارشان را در زمینه تایپوگرافی بدهند. در حوزههای پوستر، نشانه و جلد کتاب 54 نفر در مهلتی که تعیین کرده بودیم آثارشان را ارائه کردند. در یک انتخاب اولیه تعداد 147 اثر گزینش شدند که پس از آن اساتید سوئیسی هم با نگاه خودشان این انتخابها را نهایی کردند.
- آیا در کنار نمایشگاه کارهای جنبی دیگری هم صورت گرفت؟
- بله، یک کارگاه آموزشی توسط آقای عباسی و من با 40 تا از دانشجویان آنجا با موضوع تایپوگرافی خط فارسی برگزار شد. یک روز هم به چند سخنرانی اختصاص پیدا کرد. رایان عبدالله راجع به خط عربی که بسیار وجوه اشتراک با خط فارسی دارد، صحبت کرد.
موضوع سخنرانی لوکرنک، گرافیک امروز ایران بود. لوکرنک به سبب آشنایی که در سالهای اخیر با گرافیک ایران پیدا کرده بود، نمایشی از وضعیت موجود شهر تهران داد که از گرافیک فرهیخته در آن هیچ خبری نیست و پر از اعلانهای کنکور و غیره است و سر در سینماها که اصلاً زیبا نیستند، و آنها را از گرافیکی که درگالریها و بینیالها وجود دارد، متمایز کرد.
من هم در سخنرانی خودم سعی کردم آنها را آگاه کنم که گرافیک امروز ایران چه روندی را دارد طی میکند و ریشههای هنر ایران را برای آنها بازگو کردم.
- آیا برای انواع کارهایی که در زمینه خط صورت میگیرد، اصطلاح تایپوگرافی، واژه درستی است؟
- با رفتاری که امروزه طراحان گرافیک میکنند، تایپوگرافی به طور کلی در جهان دگرگون شده است. الان کارهای دستنویس هم در رده تایپوگرافی ارائه میشود.
- اساتید و دانشجویان سوئیسی، آثار ارائه شده در نمایشگاه را چگونه ارزیابی کردند و اساساً نگاهشان به گرافیک امروز ایران چگونه بود؟
- غربیها اساساً نسبت به کارهای ایرانی، نگاهی فرمال دارند. آنها شکل تازهای را در آثار ایرانی مشاهده کردهاند که برایشان جذاب است و این جذابیت هم به سبب خط فارسی دارد اتفاق میافتد و نه لزوماً دیزاین.
- پس اگر خط را حذف کنیم، آن هویت ایرانی و جذابیتی که گفتید، از بین خواهد رفت؟
- بله، تصور من این است. الان ما باید به این درک برسیم که اگر ما از این محمل دست بکشیم چه اتفاقی خواهد افتاد؟ تذکری است که من همیشه به دوستان میدهم که در آموزش هم باید مراقب باشیم این اتکا به این تنها محمل، خطیر است. گویا تصویر فراموش شده است.
ما میتوانیم پوسترهای تایپوگرافیکال داشته باشیم اما این لزوماً به معنای فراموش کردن گونههای دیگر گرافیک نیست. اما این اتفاق افتاده و این زنگ خطر را نمایشگاهی که الان در فرانسه برگزار است برای ما به صدا درآورده، که از حدود 650پوستر ایرانی فقط پنج اثر انتخاب شده است.
این سیل حضور آثار طراحان جوان در نگاه اول شوقبرانگیز است، اما برای ما هشدار بزرگی هم هست. البته بعضی از طراحان جوان ما الان این درک را پیدا کردهاند که خودشان را در این تکرار مداوم نیندازند. فهمیدهاند که نه صرفا با خط بلکه با ترکیببندی، روحیه ایرانی را آشکار کنند.
- آیا شما هم از سوئیسیها برای نمایش آثارشان در ایران دعوت کردید؟
- ما همانجا از آنها دعوت کردیم و قرار شد بیایند و حداقل برای ما کنفرانس بگذارند و سخنرانی کنند.
- در مقایسه با نظام آموزشی آنها، چه کمبودهایی در ساختار آموزش هنر در ایران حس میشود؟
- ما در نظام آموزش هنر نقصهای بسیاری داریم. قرار است یک کنفرانس بینالمللی آموزش هنر در شهریور ماه، با همکاری انجمن طراحان گرافیک و مرکز بینالمللی پژوهش هنر و معماری و همکاری یونسکو برگزار شود که به همه این مباحث بپردازد.
- آیا برگزاری نمایشگاه تایپوگرافی ایرانی، از سوی سازمان و یا نهادی ایرانی هم مورد حمایت قرار گرفت؟
- در این رابطه از همکاری و حمایت سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بهرهمند شدیم که در نوع خود قابل تقدیر است. همیشه این را گفتهام که وظیفه شهرداریها فقط نظافت شهر و ساخت و نظارت بر ساختمانها نیست. مقوله فرهنگی در تمام جهان یکی از وظایف اصلی شهردایها است.
- با توجه به تجربههایی که در ایران داشتید، کارگاه آموزشی را که به اتفاق آقای عباسی در بازل سوئیس برگزار کردید، چه ویژگی بارزی داشت؟
- دانشجوها را بسیار تیزهوش دیدم. بسیار موفق و آماده چرخشهای گوناگون و فکر میکنم این هوشمندی و خلاقیت آنها به خاطر این بود که با آگاهی از آنچه که میخواهند وارد دانشگاه شدهاند. بیآنکه از معبر تنگ کنکور وارد شوند. خواسته و دانسته آمدهاند که این رشته را تحصیل کنند. اما دانشجویان ایرانی، فقط از دریچه کنکور عبور کردهاند و به ناگزیر در این رشته واقع شدهاند.